سه روز پیش فیلم سخنرانی بئاتریس فون اشتورخ Beatrix von Storch یکی از چهره های شاخص حزب دست راستی AFD در رسانه ها و مدیای اجتماعی پخش و به نوعی در بین ایرانیان دست به دست شد. چرا که او در این سخنرانی کوتاه علیه حکومت اسلامی و جنایات این حکومت حرف زده به دولت آلمان حمله کرده و از رئیس جمهور آلمان بدلیل ارسال پیام تبریک به مناسبت چهل سالگی تاسیس این حکومت انتقاد میکند و جنایات حکومت اسلامی ودر نهایت قتل و اعدام نوید افکاری را محکوم میکند. شاید برای کسانیکه از راه دور این اخبار را می شنوند، موضوع جالبی باشد و نقد و حمله به حکومت اسلامی را با آب و تاب در صفحات خودشان بازپخش کنند ولی از نظر من باید این حزب را شناخت و جایگاه این جریان را در آلمان و در دنیا دید. حزب آلترناتیو برای آلمان چگونه شکل گرفت و رشد کرد. حزبی که در ابتدا با نقد به اتحادیه اروپا و دفاع از جدا شدن آلمان از اتحادیه اروپا شکل گرفته بود، به مرور زمان تبدیل شد به یک حزب منتقد اسلام و سازمانهای اسلامی و رشد و نفوذ این سازمانها در آلمان و با شعار مقابله با اسلامی شدن آلمان، نیرو گرفت و در عمل شد یک مکان جمع شدن، ناسیونالیستها ی ضد خارجی ، طرفداران ریختن خارجیها و پناهنده ها به دریا، محل تجمع کله تراشیده ها و همه آنهایی که از خون و ژن آلمانی دفاع میکردند و سپس به مرور فاشیستها و طرفداران هیتلر و کسانی که جنایات دوره هیتلر را نسبی بررسی کرده و به نوعی خواهان پایان یافتن این فضای محکومیت قتل عام میلیونها نفر در دوره حاکمیت نازیها بوده، به سوی این حزب سرازیر شدند و خواهان به فراموشی سپردن کوره های آدم سوزی دوران هیتلر شدند. اینها در رسانه های عمومی از این حرف زدند که آلمانیها نمیخواهند همسایه آنها سیاه پوستان باشند حتی فوتبالیست معروف آلمانی بوآتن را نمیخواهند همسایه آنها باشد. اعضا و فعالین این حزب، در همه تظاهراتها علیه خارجیها و “بیگانگان” در صف اول هستند، در حمله با پناهجویان و شکار خارجیها نقش درجه اول را دارند. همین چند روز پیش برای اینکه آلمان ١٧٠٠ پناهنده از یونان بپذیرد و زنان و مردان وکودکانی که در بیابانها و بعد از آتش سوزی در هایم پناهندگان، در حال نابودی هستند، را قبول کند، همین جناب فون اشتورخ با نگاهی سرد رای منفی داد و گفتند دیگر مطلقا یک پناهنده هم نباید آلمان بیاید. دوستان! من در آلمان زندگی میکنم و سالهاست برخلاف تعدادی که ناظر و شاهد این وقایع هستند، به استناد اسناد و مدارک و رسانه های آلمانی، در حال مبارزه با سیاستهای ضد خارجی در آلمان و همچنین مماشات و همراهی دولت آلمان با جنبش اسلامی در این کشور هستم. من در آلمان وقتی بر علیه حکومت اسلامی و یا حجاب و مساجد تروریست پرور در آلمان سخنرانی میکردم، در ابتدا میدیدم تعدادی از هواداران همین حزب دست راستی در این جلسات سر و کله اشان پیدا میشود. ظاهرا من و آنها منتقد اسلام بودیم و یکبار در سال ٢٠١٦ دعوت نامه ای گرفتم که یکی از مقامات این حزب را ملاقات کنم. پاسخ من به آنها که نامه سرگشاده به “فرائوکه پتری” بود در رسانه های آلمانی وسیعا منعکس شد و در همان جا گفتم نمی آیم و چرا نمی آیم. گفتم تفاوت نقد من و ما به جنبش اسلامی و سازمانهای اسلامی برای اینست که از حقوق انسانی همه مردم دفاع میکنیم و نه اینکه نقد به اسلام و جنبش اسلامی را زمینه ای بکنید برای حمله به “بیگانگان” ! و راسیسم را در این جامعه دامن بزنید. این دعوا اما یک جنبه دیگر هم دارد که در رسانه های امروز مطرح میشود. فون اشتورخ در همان سخنرانی کوتاه خود نیشی هم به حزب چپ آلمان زد و اگر امکانش باشد، این حمله به حزب چپ از سوی این جریان با حمله به جنبش چپ و عدالتخواهی و تا حمله به کمونیزم و مارکس و هر آنچه مبارزات مردم و کارگران و چپ جامعه را شامل میشود خواهد رسید. تا کنون هم این جریان کم به چپها حمله نکرده است. اما حزب چپ در آلمان و این نوع چپ در دنیا ، که اسلام پناه است و هر نقد و حمله به جنایات اسلامیها را زیر سبیلی رد میکند و در عمل همین حزب چپ در آلمان لام تا کام در نقد جنایات حکومت اسلامی و یا حملات سازمانهای اسلامی به منتقدین اسلام در همین آلمان حرف نمیزند، این هم یک روی دیگر سکه واقعیات در دنیای امروز است. حزب چپ در هر کنگره خود از رهبر اسلامیها دعوت میکند که سخنرانی افتتاحیه بکند. وقتی مثلا سه سال قبل یک واحد این حزب مرا دعوت کرد در مورد جنایات حکومت اسلامی و نقد به حجاب سخنرانی کنم، از مرکز حزب به آنها تذکر دادند و چند ساعت قبل از برگزاری جلسه، سخنرانی من زیر فشار مرکزیت حزب چپ کنسل شد. در مقابل رسانه ها گفتند بدلیل مبارزه با راسیسم این جلسه ملغی میشود. تو گویی نقد به اعدامها در ایران و دفاع از آزادی زنان و مبارزه میلیونها زن علیه حجاب اجباری، دفاع از راسیسم است. در همان روزها واحدهامبورگ این حزب علیرغم میل رهبری مرا دعوت کرد و حرفهایم در داخل همین حزب هم طرفداران زیادی داشت و تا همین امروز این جدل درونی ادامه دارد. ما تا کنون تا آنجا که به اعدامها در ایران بر میگردد، از حزب چپ چیزی نشنیده ایم، حزبی که در دفاع از حجاب اسلامی دوندگی میکند، حزبی که به اسم دفاع از مسلمانان با سازمانهای ضد زن و ارتجاعی اسلامی در آلمان همکاری حسنه دارد، حزبی که بدنش از شنیدن نقد به اسلام و یا نقد به مذهب کهیر میزند ، عملا در صف دفاع از حکومت اسلامی و جنبش اسلامی و مسجد و منبر در آلمان ایستاده است. من به این حزب هم بیشترین نقدها را کرده ام و در یک نامه سر گشاده در سال ٢٠١٥ به سارا واگنکنخت از رهبران این حزب نوشته ام چگونه است که اسم خودتان را حزب چپ و مدافع برابری انسانها قرار داده و یک کلمه در نقد سنگسار و حجاب و شلاق خوردن زنان در خیابانها در ایران و در کشورهای اسلام زده ننوشته اید . خطابم به سارا بود چرا که پدرش ایرانی بوده و علایق و یا روابطی بهمین دلیل هم با ایران دارد. https://hpd.de/artikel/12550 ما در آلمان سالها است با این دو جبهه در گیر هستیم و بسیاری از ایرانیان و یا مردم آلمان شاهد و ناظر این جنگ بوده اند. ما میتوانید از گوگل استفاده کنید و صدها مصاحبه مرا با رسانه های آلمان و یا رسانه های بین المللی مشاهده کنید. ما چه بعنوان نهاد اکس مسلم و یا حزب کمونیست کارگری ایران در مقابل همه سازمانهای اسلامی در آلمان و نفوذ و دخالت آنها در سیستم و اینکه خودشان را نماینده همه مردم فراری از کشورهای اسلام زده و یا مهاجرین قلمداد کرده و دولت آلمان این را پذیرفته است ایستاده و حرف زده ایم. ما گفته ایم که ٤ میلیون انسان فراری و یا مهاجر در آلمان هستند و نه ٤ میلیون مسلمان ، ما نوشته و گفته ایم که همکاری و کمک و سوبسید به این سازمانها و تشکیل کنفرانس اسلام با اینها یعنی کمک به جنبش اسلامی و فرستادن جوانان به آغوش داعش، ما گفته ایم که حجاب یک مدل لباس نیست بیرق جنبش اسلامی است و باید در آلمان از پرنسیپهای جامعه سکولار دفاع کرد و این یک بخش مهم مبارزه ما بوده و متاسفانه در این مبارزات از طرف چپ رسمی و یا حزب سبز در آلمان که خوشبختانه مدافع پناهنده ها هستند، نه همبستگی دیده ایم و نه همیاری و فعالیتی. پس ما در بین این دو جبهه دست راستی ها و حزب چپ طرفدار حزب الله و حکومت اسلامی و حسن نصرالله، یک جبهه سوم گشوده و عملا هم علیه این راسیستهای ضد انسان و هم علیه اسلام پناهان مدافع جنبش ضد زن و ضد انسانی اسلامی ایستاده ایم و دراین جبهه سوم طبعا سیاست دولت آلمان را نقد کرده ایم. ما علیه کنفرانس اسلام بودیم، علیه سوبسید به اسلامیها بودیم و تا آنجا که به حکومت اسلامی ایران بر میگردد علیه نفوذ این حکومت در آلمان بوده و خواهان ممنوعیت مرکز اسلامی هامبورگ و بسته شدن مسجد آبی وابسته به حکومت اسلامی در هامبورگ هستیم. یکشنبه همین هفته مصاحبه روزنامه معتبر و مهم “ولت ام سونتاگ” در آلمان با من و آخوند مفتح نماینده خامنه ای در آلمان را میتوانید بخوانید که در عین حال نقدی است به سیاست مماشات دولت آلمان با اینها . https://www.welt.de/…/Blaue-Moschee-Wie-der-Hamburger…الان اگر مسئله ای عوض شده, اینست که بعد از این همه فعالیت و دوندگی در آلمان ما توانسته ایم توجه زیادی به سیاست خودمان جلب کنیم . ما یک ماه قبل توانستیم تاسیس یک بخش مذاهب و روابط بین المللی در وزارت امور خارجه و استخدام یک زن محجبه اسلامی در این بخش را بعنوان رابط مشاور وزارت خارجه در بهبود روابط با حکومتهای اسلامی متوقف کردیم. با هفت هزار امضا که جمع کردیم و دفاع مردم آلمان از این خواسته که وزارت خارجه را مجبور کرد عقب نشینی کند، ما در مرکز توجه ٱزادیخواهان و مدافعین حقوق انسان قرار گرفتیم. این سیاست جهت سومی را نمایندگی میکند. ما هم منتقد چپ پرو اسلامی هستیم هم علیه راستها و در افشای سیاست راسیستی احزابی مانند ٱ.اف. د. که خانم “بئاتریس فون اشتورخ” که از رهبران ٱن هستند ایستادیم.https://www.domradio.de/…/kritik-muslimischer…خلاصه کنم. برای مقابله با سیاستهای دولت آلمان و یا برای مقابله با جنایات حکومت اسلامی ایران ، باید از سیاست درست پیروی کرد. سیاست درست و چپ سیاستی است که به راسیسم نه میگوید و علیه جنبش اسلامی است. در عین حال همزمان منتقد جریانات پرو اسلامی است. به تجربه هم ما نشان دادیم این سیاست را باید پیش برد تا بتوانید موفقیت بدست ٱورید و پرچم آزادیخواهی و برابری طلبی را بلند کنید. ما در سال ٢٠٠٧ نهاد اکس مسلم رادر آلمان بنیانگزاری کردیم که همان زمان و بعد از آن با نقد و مخالفت همین نوع چپها مواجه شد . نهادی که اکنون در سراسر دنیا در حال رشد است و بعنوان یک جنبش تاثیرات زیادی در نقد جریانات اسلامی و یا در رشد و گسترش مبارزه آتئیستها و منتقدین اسلام در کشورهای اسلام زده داشته است. در این دعوا هر نوع دفاع از حزب چپ و یا سبز که عملا دوستان و دوستداران جنبش اسلامی و حجاب و .. و زیر فرش کنندگان جنایات این جریانات هستند، و بطریق اولی و بدتر از آن هر نوع دفاع از جریاناتی که از فاشیسم و راسیسم و ریختن مردم به دریا دفاع میکنند و در کنار ترامپ و ..ایستاده اند ، جز یک تف سر بالا چیزی نخواهد بود.
https://hpd.de/…/offener-brief-islamkritikerin-lehnt…
مینا احدی
٢٣سپتامبر ٢٠٢٠