در حاشیه درگیری پ ک ک و نیروی پیشمرگ حکومت اقلیم کردستان بر سر شنگال

“روز چهارشنبه ۱۴ آبان / ۴ نوامبر، انفجار یک بمب کارگذاشته شده توسط پ.ک.ک، در بخش چمانکی از توابع آمیدی، واقع در استان دهوک اقلیم کردستان، نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان را که عمدتا از نیروهای حزب دمکرات کردستان ( بارزانی) هستند؛ در این منطقه هدف قرار داده، دو پیشمرگ در این حمله مجروح شده و یک پیشمرگ دیگر کشته شد.”

این اولین بار نیست که احزاب ناسیونالیست کرد در رقابت و تخاصم با هم و در چهارچوب معادلات منطقه ای در مقابل هم می ایستند. جنگ و درگیری نظامی بین احزاب ناسیونالیست کرد در هر چهار بخش کردستان پیشینه ای تاریخی دارد. برخلاف تصوراتی که این درگیریها را “برادرکشی”، یا “جنگ داخلی” نام گذاری میکنند، این درگیریهای نظامی بین تمامی این احزاب و دستجات بر بستر قطبندیهای منطقه ای و جهانی قابل توضیح هستند.

بعد از توافق حکومت عراق با مسئولین حکومت اقلیم کردستان در مورد شنگال، گویا منبعد قرار است منطقه شنگال تحت کنترل نیروی پیشمرگ حکومت اقلیم کردستان قرار گیرد. این توافق به مذاق پ ک ک که مدعی است در جریان آزاد سازی شنگال از دست داعش نقش داشته است خوش نیامده است. در سال ۲۰۱۴ داعش در جریان اشغال موصل به منطقه شنگال نیز یورش برد و در آنجا فاجعه آفرید. در همان ایام نیروهای دولتی عراق و پیشمرگان حکومت اقلیم عمدتا وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق ( بارزانی ) منطقه را بجا گذاشته و فرار کردند و مردم بیدفاع موصل و شنگال را تنها گذاشتند. اکنون با این تغییر و تحولات و توافق بین حکومت مرکزی عراق با حکومت اقلیم کردستان،همگی خود را صاحب خانه در شنگال میدانند. اتحادیه میهنی نه از موضع حکومت اقلیم بلکه بعنوان حزب و از موضع همسویی با پ ک ک این درگیری را یک سوتفاهم قلمداد کرده و مصطفی چاوره ش فرمانده نیروی ۷۰ که بخشی از نیروی مسلح پیشمرگ حکومت اقلیم وابسته به اتحادیه میهنی میباشد گفته است، “اتفاق خاصی نیافتاده میشود در یک نشست این موضوع را حل و فصل کرد.” گرچه درگیری اخیر بر بستر این توافق بین حکومت مرکزی عراق و حکومت اقلیم کردستان رخ داده است اما این تنها ظاهر قضیه است.
واقعیت امر این است که یک قطبندی در میان احزاب و نیروهای ناسیونالیست کرد، چه در سطح حکومت اقلیم و چه در میان احزاب بنام اپوزیسیون کرد سالها است در کنار دولتهای مرتجع منطقه شکل گرفته و هر یک از این جریانات را حول منافع خود به یکی از این دولتها وصل کرده است.
پ ک ک بعنوان اپوزیسیون دولت ترکیه، در جبهه جمهوری اسلامی ایستاده است. خودشان هم این را انکار نمیکنند و به آن می بالند. اتحادیه میهنی بعنوان یکی از احزاب شریک در حکومت اقلیم نیز پیش و پس از جنگ خلیج تا به امروز تمام اتکایش به جمهوری اسلامی در مرز شرقی خود بوده که همچنان محکم تر از گذشته این همسویی ادامه دارد. در جبهه دیگر حزب دمکرات کردستان عراق بارزانی قرار دارد که این حزب نیز همانند اتحادیه میهنی، قبل و بعد از حاکمیت بر اقلیم کردستان با اتکا به حمایتهای دولت مرکزی عراق و دولت ترکیه خود نقش آفرینی کرده است.
این قطبندی نه تنها در ابعاد منطقه ای بلکه در سطح جهانی نیز، از جمهوری اسلامی و دولت ترکیه گرفته تا حکومت عراق، عربستان و بشار اسد هر یک سرشان به دولتهای روسیه و آمریکا در معادلات سیاسی و نظامی منطقه وصل است. بدنیال تنش و درگیری اخیر بین پ ک ک و نیروی پیشمرگ حزب دمکرات کردستان عراق، دولت آمریکا روز سه شنبه ۱۰ نوامبر در یک اقدام غیر منتظره امکانات لجستیکی، سلاح و دیگر امکانات نظامی مجهز و پیشرفته ای را در اختیار چهار هزار نیروی پیشمرگ حکومت اقلیم کردستان قرار داد. این اقدام در حالی صورت میگیرد که دولت آمریکا حتی در دوره جنگ با داعش چنین امکاناتی در اختیار این نیروها قرار نداده بود.
احزاب اپوزیسیون ناسیونالیست کرد ایران نیز طی این سالها تلاش کرده اند که در این قطبندی منطقه ای و جهانی جایی برای دست یابی به منافع آنی و آتی خود دست و پا کنند.
از این رو با بروز هر تحول سیاسی و نظامی مابین دول مرتجع منطقه بر بستر بحران و بن بستی که در آن قرار گرفته اند، احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد به نیابت از سوی این دولتها آتش سلاحهایشان کلید میخورد. تاریخا و از ابتدا تا به امروز دود این آتش و ویرانگری به چشم مردم منطقه فرو رفته است.
کارنامه احزاب ناسیونالیست کرد حاکم بر اقلیم کردستان، روابط و مناسبات دیپلوماتیک آنان، سوخت و ساز اقتصادی و نظامی این جریانات در همسویی با دیگر دسته جات اسلامی با دولتهای مرتجع منطقه و بر بستر بحران و بن بست سیاسی اقتصادی جهانی و منطقه ای، زندگی میلیونها انسان را با تباهی مواجه کرده است.
فقر و فلاکت زندگی مردم در اقلیم کردستان عراق در سایه این جریانات و بعد از گذشت سه دهه از قلدریشان بر مردم کردستان عراق زبانزد خاص و عام است. فرقی نمیکند بارزانی و طالبانی در قدرت باشند یا پ ک ک حاکمیت چند روستا را بر عهده بگیرد. هر کدام از اینها حاکم باشند فرقی برای مردم نمیکند. کردستان عراق نمونه گویا و روشنی از سه دهه محرومیت مردم حتی از ابتدایی ترین امکانات رفاهی نظیر آب و برق است. این سهمی است که مردم ستمدیده و رنج دیده کردستان عراق تحت حاکمیت بارزانی و طالبانی نصیب شان شده است.
وضعیت کنونی همان سوغاتی است که دیگر احزاب ناسیونالیست کرد در ایران، ( هر دو حزب دمکرات و هر دو سازمان زحمتکشان و بقیه جریانات مرتجع اسلامی همپیمان آنان ) تلاش کرده اند روزی در دالانهای کاخ سفید و روزی با واسطه گری موسسه نروژی نورف برای مردم کردستان ایران به ارمغان بیاورند.
نه جریان پ ک ک، نه احزاب بارزانی و طالبانی و نه دیگر احزاب ناسیونالیست اپوزیسیون کرد مستقر در کمپهای پناهندگی در کردستان عراق، کمترین ربطی به منافع کارگر و به منافع مردم کردستان ندارند.
مردم کردستان عراق سه دهه تمام است که سیاست و عملکرد به اصطلاح حکومت خودی را تجربه کرده اند. آنان بارها برای به زیر کشیدن این احزاب و دسته جات قومی، عشیره ای اسلامی خیز برداشتند. پایان دادن به حاکمیت احزاب عشیره ای اسلامی حاکم بر کردستان عراق توسط مردم جان به لب رسیده کردستان عراق، نه تنها پرونده قلدری این جریانات را خواهد بست بلکه آرزوهای ارتجاعی و به بن بست رسیده ای که سالهاست پ ک ک و احزاب ناسیونالیست اپوزیسیون کرد برای مردم کردستان ترکیه و کردستان ایران در سر می پرورانند را سد خواهند کرد.
کارگران و توده های مردم در کردستان ایران با اتکا به سابقه و تاریخچه مبارزات آزادیخواهانه، انسانی، سوسیالیستی و طبقاتی تا کنونی خود حلقه ای دیگر از سد کردن تکرار پروژه طالبانی و بارزانی در کردستان ایران خواهند بود.
۲۱ آبان ۹۹
۱۱ نوامبر ۲۰۲۰

اینرا هم بخوانید

دست چپاولگران حکومتی از منابع انرژی کوتاه – عبدل گلپریان

مندرج در ژورنال شماره ۸۸۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …