در حاشیه یک شعار تفرقه افکنانه

تجمعات اعتراضی بازنشستگان فولاد اصفهان و مارش قدرتمند آنان در مرکز شهر، یک اتفاق سیاسی مهم در هفته گذشته است. بازنشستگان فولاد در اعتراضاتشان با شعارهایی چون “صندوقو خالی کردن، ما را آواره کردن”، “ربیعی حیا کن، وزارت را رها کن”، “عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، حقوق بازنشسته زیر عباست امروز”، “ایران شده دزدخونه، توی جهان نمونه”، “نصرالله را رها کنید، فکری به حال ما کنید”، کل حاکمیت را به چالش کشیدند. در این اعتراضات شعارهای بسیاری داده شده که اساسا رادیکال، تعرضی، ضد تبعیض و نابرابری و بیانگر خواست بازنشستگان برای داشتن یک زندگی انسانی است. اما در میان این شعارها، یک شعار قابل تعمق و هشدار دهنده است که حقیقتا نمیتواند شعار ما مردم باشد. بد نیست نگاهی به این شعار داشته باشیم.

یکی از شعارهایی که در تجمع اعتراضی بازنشستگان فولاد اصفهان سر داده شد، شعار ” عربها را رها کن، فکری به حال ما کن”، بود. این شعاری است قومگرایانه، ضد مصالح انسانی بازنشستگان و همه مردم شریف و تفرقه افکنانه که نمیتواند و نباید شعار ما مردم باشد. اگر چه همانجا کارگران با هوشیاری و با شعار آلترناتیوی نصرالله را رها کن، فکری به حال ما کن، آن شعار تفرقه افکنانه را عقب زدند و بدینویسیله کنه اصلی اعتراض خود به روانه شدن پولهای میلیاری به جریانات تروریستی اسلامی در منطقه اعلام کردند. چرا که بطور واقعی اعتراض کارگران و کل جامعه به فقر، به تبعیض و به  نابرابری است. مردم به این بساط دزد سالاری و بخور بخورهای حکومیتان اعتراض دارند. مردم به اختصاص بودجه های میلیاردی به دستگاههای سرکوب حکومتی چون نیروی انتظامی و سپاه و مذهب اعتراض دارند و محرومیت خود از هر گونه تامین و به زندگی زیر خط فقر اعتراض دارند.  مردم به حقوقهای نجومی و فقر عمومی جامعه اعتراض دارند. شعارهای اعتراضی کارگران، بازنشستگان و بخش های مختلف مردم نیز بیان همین اعتراضات است. اما شعار عربها را رها کن نه فقط با این شعارها خوانایی ندارد، بلکه درست ضد حرکت انسانی بازنشستگان است. اینکه در همین اعتراضات ما شاهد این هستیم که از کناری شعارهایی چون عربها را رها کن، فکری به حال ما کن و یا الله اکبر سر داده میشود، بیانگر وجود گرایشاتی است که میخواهند عملا اعتراضات گسترده، انسانی  و خروشان مردم را به انحراف بکشند. این شعار ها جهت مبارزه از نشانه رفتن سرمایه داری ضد انسانی حاکم و بساط سرکوب و توحشش، به منحرف کرده و خشم مردم را متوجه بخشی دیگری از مردم و بطور مثال در این مورد معین متوجه  کسانی که عرب زبان هستند یا در کشورهای عربی زندگی میکنند، می کند. و این آشکارا ضد انسانی، ناسیونالیستی و تفرقه افکنانه است. با چنین دیدگاهی ظاهرا جنایاتی که تک تک سران این حکومت میکنند را باید به حساب مردم در ایران گذاشت.

گویی پولهای میلیاردی ای که از سوی حکومت کثیف اسلامی صرف جنایتکارانی چون اسد، و تروریسم اسلامی در منطقه همانند حزب الله و حماس در فلسطین و حوثی های یمن و جک و جانورهایی نظیر آنها میشود، صرف مردم سوریه و مردم عرب زبان این مناطق شده است. در حالیکه اتفاقا در سوریه و در کشورهای خارمیانه و شمال آفریقا و کل این منطقه توده مردم از حکومت اسلامی ایران متنفرند و یک خواست و اعتراض هر روزه  مردم سرنگونی دیکتاتورهای حاکم بر این کشورها، کوتاه شدن دست جریانات تروریستی از سر آنها و علیه فقر و فلاکت و تبعیض و نابرابری است. از جمله شعار مردم مصر در انقلاب علیه دیکتاتوری مبارک، شعار مردم تونس علیه دیکتاتوری بن علی و شعار مردم در سوریه علیه بشار اسد جنایتکار، آزادی، برابری، کرامت انسانی بود و این شعار اعتراضی مردم ایران نیز هست. و این شعار و خواستهای نهفته در پشت آن و مبارزه علیه اسلامی سیاسی و جریانات ارتجاعی اسلامی یک پیوند عمیقی بین مبارزات کارگران و مردم ایران و کل منطقه بوجود آورده است.

خلاصه کلام اینکه شعارهایی که مردم در اعتراضاتشان سر میدهند، مضمون و محتوای آن حرکت و اعتراض را بیان میکند. و وقتی به اعتراضات کارگری، بازنشستگان و کل جامعه نگاه میکنیم ، مضمون اصلی عمده شعارهایی که در این مبارزات سر داده میشود، شعارهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه است که مستقیما تبعیض، نابرابری و کل سیستم حاکم را نشانه میرود. شعارهایی که هر روز سراسری تری شده و بیش از بیش عروج چپ در راس جنبش های اعتراضی جاری را جلوی چشم ما قرار میدهد. اما نباید فراموش کرد که در تمام این جنبش ها گرایشات مختلفی عمل میکنند و گرایشات راست، گرایشات عقب مانده و ارتجاعی ملی اسلامی در برابر رشد رادیکالیسم و چپ در سطح جامعه، ساکت نمی مانند و برای حفظ چارچوب های اصلی این نظام به تحرک در می آید، پیش کشیدن شعارهای تفرقه افکنانه از جمله شعارهایی که رنگ مذهبی و یا قومی دارند، بخشی از این تلاشهاست. و باید در برابرشان هوشیار بود.

انترناسیونال ٧٤٣

 

اینرا هم بخوانید

جامعه‌ای که انقلاب را فریاد می‌زند – شهلا دانشفر

مندرج در ژورنال شماره ۸۸۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …