در هفته گذشته نامه ای از سپیده قلیان در پی انتقالش به زندان قرچک ورامین که به منظور آزار و اذیت و شکنجه بیشتر او صورت گرفته منتشر شد که در آن تاکید کرده: “… من هنوز ایستادهام. …عاملان و حافظان وضع موجود نمیدانند تا وقتی که شکافهای عمیق اقتصادی و اجتماعی در پیکر این جامعه باشد صدای اعتراض خاموش نخواهد شد و با برخوردهای سبعانه با معترضان نتیجهای عایدشان نمیشود. من با تمام ستمی که در حقام روا داشتهاید همچنان ایستادهام و روزها که بیشتر سپری میشود بیشتر بر حقانیت صدا و اعتراضام باور پیدا میکنم. مقاومت من در پیوند با مقاومت همهی کسانیست که هجمهی تهدید و فشار خم به قامت استوارشان نینداخته و نخواهد انداخت.من ایستادهام، چرا که بحران اقتصادی و اجتماعی عمیقی که من را به اعتراض واداشت، هنوز وجود دارد و نه تنها رفع نشده، که تشدید نیز شده است.”
و این روزها نامه ای از طرف “جمعی از کارگران هفت تپه” خطاب به سازمان جهانی کار منتشر شده است و شکایت خود را از ظلمی که در حق کارگران و مدافعین کارگران، کسانی مانند سپیده قلیان ثبت و به کمیته آزادی این سازمان اعلام کرده است: “… شکایت رسمی خود به شما برای بررسی و محکوم کردن دولت ایران به علت نقض آشکار حقوق بدیهی کارگران در ایجاد تشکلات مستقل کارگری و نیز سرکوب آزادی تجمع و انتخاب نماینده و سرکوب کارگران و فعالان کارگری به خصوص در شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه را اعلام و ثبت میکنیم.” در نامه مذکور بعد از شرح آنچه بر کارگران این شرکت و نمایندگان این شرکت اسماعیل بخشی و علی نجاتی و سپیده قلیان و نیز عسل محمدی، ساناز الهیاری و آقایان امیرحسین محمدی فر و امیر امیرقلی و خانواده های این عزیزان گذشته است از این سازمان خواسته اند که نمایندگان جمهوری اسلامی مورد بازخواست و سوال قرار بگیرند و در رابطه با این سرکوب ها پاسخ گو باشند. تنظیم و انتشار این نامه ها اقدامی درست و به موقع است که باید هرچه بیشتر گسترش یابد. جمهوری اسلامی باید بفهمد سرکوبگری اش بی جواب نمی ماند، نه تنها در داخل با مقاومت روبرو می شود بلکه باید در سطح جهانی محکوم گردد. این نامه ها نهایتا باید منجر به این شود که حکومت شکنجه و اعدام از این سازمان اخراج گردد. باید نامه هائی از این دست در خارج از کشور در سطح وسیعی منتشر شود. در گزارش وضعیت کارگران ایران در این سازمان باید این دست نامه ها ملاک گزارش باشد نه گزارش چاقو کشان اعزامی از سوی حکومت.
دولتهای اروپائی و دولت امریکا در جستجوی بزرگی حاکمیت کنونی ایران هستند و به او توصیه می کنند اگر می خواهد سری تو سرهای دولتهای جهان بلند کنند پایش را به اندازه گلیم اش در منطقه دراز کند و در داخل هر کاری کرد به بزرگی که مد نظر ایشان است (یعنی توسعه و شدت بخشیدن به استثمار) خواهند بخشید و به صراحت گفتند کمک شان خواهند کرد. جواب این حرفها را باید در اقداماتی اعتراضی در اجلاسیه هائی مانند اجلاس سالانه سازمان جهانی کار داد و نامه های کارگران هفت تپه و اتحادیه آزاد کارگران میتواند منجر به رسوایی حکومت فاشیستی اسلامی شود و به مردم دنیا نشان دهد که “بزرگی” این حکومت به قیمت خون و زندگی کارگران تامین میشود. نمایندگان دیگر دولت های شرکت کننده در این اجلاس بی شک برخوردشان با کارگران همانی است که جمهوری اسلامی میکند اگر کارگر نخواهد به ارزان بودن خود تن ندهد و معترض هم باشد. اما انعکاس وسیع اخبار مبارزات کارگران و نامه های تشکلات و جمع های کارگری در ایران با وجود شهره بودن جمهوری اسلامی در تباهی آفرینی که به سختی برای ایشان هم قابل دفاع است اینان را مجبور میکند که دست از مسامحه با این حکومت بردارند.
قبلا هم بر این نکته تاکید داشتیم این وظیفه همه فعالین کارگری و دوستان طبقه کارگر در خارج از کشور است که محل اجلاس و شهر ژنو را روی سرشان بگیرند. باید عکس های فعالین کارگری ایران در مسیر رفت و آمد نمایندگان اجلاس به نمایش گذاشته شود. باید اقدام آنها پر سر وصدا و چشمگیر باشد که رسانه ها نتوانند سانسورش کنند. وقت آن است مبارزات داخل و خارج کارگران بیش از گذشته و در سطح گسترده تری بهم پیوند بخورد و این خود در موقعیت کنونی کمک بسیار بزرگی از لحاظ “روحی” به کارگران مبارز داخل کشور است. نامه سپیده قلیان از داخل زندان نشان گویایی از روحیه و جنگندگی مبارزات کارگران ایران دارد. اگر نامه سپیده قلیان ما را به وجد می آورد وقت آن است به کسانی مانند سپیده نشان دهیم صدایش جهانی شده است. دراین اجلاس باید شکایت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان از شکنجه نیز منعکس گردد. و به گونه ای مطرح شود که کمتر امکان در رفتن و شانه خالی کردن نمایندگان دولتها و اتحادیه کارگری از آنچه بر سر کارگران ایران می آید شود. یکبار دیگر همراه با مبارزات کارگران هفت تپه و فولاد اهواز که سال گذشته جامعه را تحت تاثیرمبارزات خود قرار دادند این مبارزات باید در خارج انعکاس وسیعی یابد بخصوص در جائی که رسانه های بورژوازی حضور دارند.
و نیز بخاطر یک امر بسیارمهم دیگر باید امسال اعتراضات در ژنو برجسته تر باشد چرا که باید یکبار دیگر جامعه متوجه طبقه کارگر و جنبش کارگری و سوسیالیسم شود. راست را در همین زمین باید ایزوله کرد. در این روزها که راست امیدش از “بابا ترامپ” کمرنگ و کمرنگ تر شده است و ناامید شاهد این هستند که ترامپ چماق را کنار گذاشته و با هویج سراغ جمهوری اسلامی رفته است، باید با صدای بلندتری تاکید کرد که پرچم رهایی واقعی در دست طبقه کارگر است.*
کارگر کمونیست ۵۷۶
یاشار سهندی