رئیس دانا: اقتصاد دان چپ نمای حکومت
ستاد ویژه مزد جمهوری اسلامی هزینه سبد معاش کارگران را دو میلیون و چهارصد و هشتاد و نه هزار تومان برای یک خانواده سه و نیم نفره تعیین کرد. که البته این رقم قرار است در تعیین میزان حداقل دستمزد سال ٩٦، در شورایعالی کار “لحاظ” شود. فرامرز توفیقی یکی از اعضای ستاد ویژه مزد اذعان میکند که در محاسبه این رقم اقلام بسیاری را ، حذف کنند. و از این که این رقم در تعیین میزان حداقل دستمزدها باید منظور شود، سخن میگوید. بحث همه شان نیز اینست که البته خط فقر و یا سبد هزینه را نمیتوانند مبنای تعیین حداقل دستمزدها قرار دهند، بلکه “تلاش” میکنند که فاصله دستمزد با خط فقر کمتر شود. این سخنان به روشنی از توطئه سازمانیافته ای که همگی در ستاد مزد بر سر آن اجماع کرده و به گفته خود اتفاق آرا داشته اند، خبر میدهد. و این همان سیاست ارزان سازی نیروی کار است که از پیش هم اعلامش کرده اند. روشن است که آشکارا دارند تقلا میکنند سبد هزینه کارگر را یکی دو میلیون تومان زیر خط فقر اعلام کنند.
نکته قابل توجه بحث هایی است که بر سر رقم تعیین شده سبد هزینه ستاد مزد و بازارگرمی کردن بر سر آن دست و پا کرده اند. فرامرز توفیقی یکی از اعضادی ستاد وِیژه مزد جمهوری اسلامی از بسته شدن حداقلی سبد هزینه کارگران و عدم تطابق صددرصدی آن با واقعیت های عینی معیشت کارگران سخن میگوید. جالب است که چند روز قبل از آن سلمان خدادادی (رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس) در روز دهم اسفند طی گفتگویی با ایلنا از این میگوید که حداقل مزدی که تا کنون تعیین شده، بسیار پایین است، خصوصا در کلانشهرها، هزینه ایاب و ذهاب کارگران هم نمیشود و از ٤ میلیون تومان بعنوان هزینه ماهانه یک خانوار متوسط شهری سخن میگوید و تاکیدش اینست که این مبلغ باید در تعیین مزد در “نظر” گرفته شود. حال همینها با شامورتی بازی سبد هزینه کارگر را دو میلیون و خرده ای اعلام میکنند تا بعدا بتوانند دستمزد کارگر را زیر یک میلیون تعیین نمایند.
حال کسی لازم است که همین بازی را “تئوریزه” نماید. این وظیفه به رئیس دانا سپرده شده است که قبلا علیه شعار معلمان و کارگران خواست حداقل دستمزد سه میلیون و پانصد هزار تومان مخالفت کرده بود و از دو میلیون و پانصد هزار تومان دستمزد دفاع کرده بود. و اکنون با پز دفاع از کارگر از همین سبد هزینه کذایی دفاع میکند.
ممکن است کسی بگوید بهرحال دو میلیون و چند صد هزار تومان هنوز از حداقل دستمزد موجود بسیار بالاتر است. اما مساله این نیست. مساله اینست که دفاع آتشین رئیس دانا از سبد هزینه دو میلیون و هشتصد هزار تومانی هنوز به معنای دفاع از زندگی زیر خط فقر برای کارگران است. این اقتصاد دان کذایی فقط میخواهد با شوراهای اسلامی و خانه کارگر هم صدایی خودرا تاکید کند. به ایشان باید گفت برای این ذلت نیازی به اقتصاد دان بودن نیست.
رئیس دانا این به اصطلاح “کارشناس اقتصادی” که همیشه با پز “حقوق بشری” و “مدافع” حقوق کارگر سخن میگوید، با اعلام تعیین دو میلیون و هشتصد هزار تومان بعنوان سبد هزینه خانوار کارگری، به وجد آمده و میگوید این مبلغ مبنایی “علمی ” دارد و خواستار”ترمیم” نظام مزدی پرداخت دستمزد کارگران بر اساس این رقم در “گروه کارگری” شورایعالی کار میشود. افتخارش نیز اینست که وی خود در سال گذشته سبد هزینه کارگران را با محاسبات “کارشناسانه” اش دو میلیون و نیم حساب کرده بود. عجب کارشناسی!
در حالیکه دو سوم دستمزدها را هزینه مسکن می بلعد. در حالیکه کارگران از هر گونه تامین اجتماعی ای چون درمان رایگان و تحصیل رایگان و تسهیلات لازم برای تامین مسکن محرومند، و در حالیکه هر روز قیمت ها افزایش بیشتری می یابد و بنا بر ارقام اعلام شده دولتی هزینه مسکن در فاصله دو دهه از سالهای ٧٠ تا ٩٠ قیمت مسکن با هزار درصد افزایش یافته است، رئیس دانا نرخ سبد هزینه کارگران دو میلیون و هشتصد هزار تومان را نرخی “واقع بینانه” و “علمی” میخواند.
جالب اینکه تمام نقد او نیز اینست که چون محاسبات قبلی واقعی و علمی نبوده اند، نمیتوانسته اند، مبنای چانه زنی قرار گیرند. اشاره رئیس دانا در این گفته ها بطور واقعی به اعلام ارقامی چون سه میلیون ونیم و یا ٤ میلیون به عنوان نرخ خط فقر در جامعه است که او بحث های کشافی بر سر آن در سال گذشته داشت. رئیس دانا در جریان جنبشی که بر سر خواست افزایش دستمزدها در سال گذشته به پا شده و فریاد کارگران این بود که اگر خط فقر سه میلیون و نیم است، دستمزد ما نیز باید بالای این رقم باشد، جنبشی که سیزده تشکل کارگری و معلمان نیروی قدرتمند درگیر آن بودند، با تمام قدرت مقابل اعتراض کارگران به زندگی زیر خط فقر و در کنار دارودسته های شوراهای اسلامی چون حبیبی ایستاد. بحث به پا کرد ، سمینار راه انداخت تا بلکه صفوف این جنبش را متفرق کند، اما کارگران جواب محکمی به او دادند و کنارش زدند.
امسال نیز ایشان با صراحت بیشتری همصدا با شوراهای اسلامی دارد برای سبد هزینه تعیین شده در ستاد مزد جمهوری اسلامی بازار گرمی و تئوری بافی میکند. او بطور واقعی همه تلاشش اینست که جنبش برای خواست افزایش دستمزدها را که فریادش اینست که اگر خط فقر چهار میلیون است، باید دستمزد ما نیز بالای آن رقم باشد، به چانه زنی بر سر” ترمیم” دستمزد ها تا سطح دو میلیون و نیم و بکشاند. و زمینه را برای تن دادن کارگران به دستمزدهای باز هم چند بار زیر خط فقر فراهم تر کرده و توقع و انتظار کارگران را پایین بکشد. رئیس دانا از “ممکن بودن” و نبودن حرف میزند. اما این را کتمان میکند که ممکن بودن افزایش دستمزد به بالای خط فقر به توازن قوا میان کارگران و کارفرمایان و حکومتشان بستگی دارد. و دقیقا خود اوست که با این بحثها همین توازن را میخواهد به نفع حکومت وکارفرمایان عقب بکشد.
بدین ترتیب تنها فایده چنین بحث هایی، اولا پایین آوردن استاندارد زندگی کارگر و کل جامعه ، دوما بازارگرمی برای رایزنی های شورایعالی کار و از بالای سر کارگران است. اما کارگران در برابر کل این بساط توحش و بردگی ایستاده اند.
واقعیت اینست که امسال با جنبشی قدرمند تر بر سر خواست افزایش دستمزدها روبروییم. یک نمونه قابل توجه قدرتنمایی این جنبش را در تجمعات چند هزار نفره کارگران، معلمان بازنشسته و بازنشستگان، پرستاران در سوم و دهم اسفند ماه در مقابل مجلس با شعار خط فقر ٤ میلیون ، حقوق ما یک میلیون. یک خواست فوری ما ، افزایش دستمزدهاست، دیدیم و در واقع این اعتراضات پاسخ محکمی به او و امثال اوست.
نکته مهم اینست که این مباحث بیش از بیش جایگاه واقعی کسانی چون رئیس دانا ، این “کارشناس” اقتصادی دولت و صندوق بین المللی کار را بیان میکند.
کارگران با اعلام رقم و اینکه اگر سبد هزینه ٤ میلیون است، دستمزد ما هم باید ٤٤ میلیون باشد، در واقع به کل بساط شورایعالی کار نه میگویند و بر خلاف رئیس دانا منتظر معجزه “گروه کاری” در شورایعالی کار نیستند و کل این بساط بردگی را قبول ندارند.
نکته آخر اینکه جنبش برای خواست افزایش دستمزدها، یک جنبش اجتماعی و سیاسی است. جنبشی است که بطور واقعی زندگی زیر خط فقر، سیاست های ریاضت اقتصادی حکومت و کل توحش سرمایه داری حاکم را دارد به چالش میکند. این جنبش هر روز ابعادش گسترده تر میشود. کارگران، معلمان ، بازنشستگان نیروی اصلی آن هستند. امسال پرستاران نیز در صف این جنبش قرار گرفته اند و این جنبشی است که صدای اعتراض کل جامعه علیه فقر و بربریت است. این جنبش کسانی چون رئیس دانا و شوراهای اسلامی و دارو دسته هایشان را از مقابل خود کنار زده و دارد هر روز گامی به جلو برمیدارد.
کارگرا ن در ایران زندگی زیر خط فقر نمیخواهند. فقر و بی تامینی نمیخواهند. کارگران رفاه، شادی و یک زندگی انسانی میخواهند.
شهلا دانشفر
اینرا هم بخوانید
به استقبال هشت مارس روز جهانی زن برویم- شهلا دانشفر
کارگر کمونیست ۸۷۳ هشت مارس روز جهانی زن بعد از انقلاب زن زندگی آزادی رنگ …