دور جدید اعتراضات بازنشستگان

دور جدیدی از اعتراضات بازنشستگان شروع شده و بازنشستگان در صفوف گسترده باردیگر به میدان می آیند. بازنشستگان برای ۲۵ تیر برای تجمع مقابل وزارت تامین اجتماعی در تهران و ادارات آن در شهرهای مختلف فراخوان داده اند. بازنشستگان یک بخش آسیب دیده و چپاول شده جامعه و در عین حال یک بخش رزمنده جامعه هستند و با اعتراضات پیگیر خود نقش مهمی در جلو آوردن خواستهای سراسری ای چون درمان رایگان برای همه، تحصیل رایگان برای تمامی کودکان، افزایش حقوق ها به بالای خط فقر ٩ میلیونی اعلام شده خود دولت و تامین مسکن مناسب برای همه مردم داشته اند. بازنشستگان همچنین یک سنگر مهم اعتراض علیه فقر و فلاکت و تعرضات هر روزه حکومت به زندگی و معیشت کل جامعه، علیه تبعیض ها و نابرابری ها ، علیه اختلاس ها وحقوق های نجومی و علیه سرکوبگری های حکومت بوده اند. شعارهایی چون “معیشت، منزلت، حق مسلم ماست”، “حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی”، ” اختلاسها کم بشه، مشکل ما حل میشه”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، “دولت سرمایه دار، حرف حالیش نمیشه” شعارهای خصلت نمای مبارزات بازنشستگان است. و اینها شعارهایی هستند چپ و رایکال که در میان بخش های مختلف کارگری تکثیر شده و حلقه اتصال جنبش های اجتماعی علیه کل بساط توحش و بربریت سرمایه داری حاکم است.
بازنشستگان در مبارزات خود بویژه در سالهای اخیر الگوهای عملی خوبی از اعتراضات سراسری و متحد و برپایی تجمعات چند هزار نفره بدست داده اند. با چنین موقعیتی از اعتراض و مبارزه است که اکنون بازنشستگان تامین اجتماعی به تدارک برپایی تجمعی سراسری برای ساعت ٩ صبح روز ٢٥ تیر در مقابل وزارت تامین اجتماعی در تهران و ادارات آن در شهرستانها میروند و برای آن فراخوان داده و همه توجه ها را بخود جلب کرده اند. بازنشستگان تامین اجتماعی در اصفهان در همین هفته در هفدهم تیرماه به استقبال این حرکت اعتراضی رفتند و دست به تجمع زدند. انتطار اینست که فراخوان ٢٥ تیرماه مورد استقبال همه بخش های بازنشستگان و کل جامعه قرار گیرد. از خواستها و مبارزات بازنشستگان وسیعا حمایت کنیم.
تجمعات اعتراضی بازنشستگان در این چند ماهه بدلیل وضعیت سنی و جسمانی آنها که بیشتر در خطر ابتلا به بیماری مرگبار کرونا قرار دارند، وقفه ای پیدا کرده است. اما در شرایطی که فشار معیشتی بر زندگی بازنشستگان افزایش یافته است، و در شرایطی که فقر و بی تامینی ابعاد فاجعه باری بخود گرفته است، بازنشسته و در واقع کل جامعه برای نجات خود از این وضعیت راهی جز تجمع برپا کردن و تداوم اعتراضاتش ندارد. این چنین است که بازنشستگان جان خود را به خطر انداخته و در تدارک برپایی تجمع سراسری خود برای بیست و پنجم تیرماه هستند.
اعتراض بازنشستگان به حقوقهای چند بار زیر خط فقر و محرومیت از هرگونه تامین است. از جمله کف حقوق آنها تنها دو میلیون و هفتصد هزار تومان تعیین شده است که البته بسیاری از آنان حتی زیر این رقم و بعضا رقمی حدود هشتصد یا نهصد هزار تومان در ماه دریافتی دارند. این درحالیست که قیمت کالاهای اساسی سر به فلک زده و هر روزه افزایش می یابد و قدرت خرید جامعه نیز هر روز پایین تر و پایین تر می آید. بازنشستگان ادامه زندگی در این شرایط را ممکن نمیدانند و به ابعاد فاجعه بار فقر در جامعه و گرانی ها و اینهمه تبعیض و نابرابری اعتراض دارند.
موضوع دیگر اعتراض بازنشستگان محرومیت از بیمه های پایه ای اجتماعی از جمله درمان رایگان و امکان تامین مسکن مناسب است. اینها نیازهای پایه ای وحیاتی همه شهروندان در هر جامعه ای است و محرومیت از آنها دغدغه مهم همه مردم است. در این جامعه بی درمانی، بی مسکنی، بی غذایی و گرسنگی دارد هر روزه از مردم قربانی میگیرد. طبعا یک بازنشسته که تمام عمرش را کار کرده، امروز بیشترین نیاز را به برخورداری از بیمه های های پایه ای اجتماعی دارد و در فقدان آن دارد زیر فشار معیشتی خرد میشود. برای مثال یک معضل بخش بزرگی از بازنشستگان بی خانمانی و یا نداشتن مسکن مناسب است. خیلی از آنها ناگزیر هستند که برای مراقبت و برای داشتن ماوایی از فرزندان و اقوام و نزدیکانشان کمک بگیرند و مسئولیت تامین این نیازها که اساسا بر عهده دولت است، بگردن خود مردم می افتد. بدین ترتیب بیمه های اجتماعی، آن چیزی که در بسیاری از کشورهای اروپایی به یمن مبارزات مردمی به نرم جامعه تبدیل شده است، در ایران یک موضوع مبارزه مردمی است. بطور مثال بازنشسته میتواند از خانه های ویژه ای که مخصوص سنین کهولت طرح ریزی شده استفاده کند و با اتصال مستقیم به بیمارستان و درمان سلامتی اش حفظ شود. در ایران حتی داشتن خود مسکن یک دغدغه جدی برای بازنشسته است.
در عین حال بازنشستگان همواره محکم و استوار در مقابل سرکوبگری های حکومت و امنیتی کردن مبارزات ایستاده اند. یک مثال بارزش همبستگی با مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه علیه شکنجه و زندان است که با شعار شکنجه، مستند، دیگر اثر ندارد، در اعتراضاتشان پاسخ سرکوبگری های گستاخانه حکومت را دادند. همچنین بدنبال خیزش مردمی آبانماه با بیانیه های اعتراضی خود و در تجمعات میدانی خود انزجار خود را از سرکوبهای وحشیانه حکومت اعلام کرده و درجریان تجمعات آنها شعارهای معلم زندانی آزاد باید گردد، زندانی سیاسی آزاد باید گردد همواره درخشندگی داشته است.
بازنشستگان همچنین بر منحل شدن کانون های بازنشستگی حکومتی و بر ضرورت وجودی تشکلهای مستقل خود تاکید دارند. گروههای تلگرامی بازنشستگان که هر کدام چند هزار بازنشسته را در خود جا داده است، خود بستر همگرایی بازنشستگان و رفتن بسوی شورای سراسری اعتراضاتشان است.
و بالاخره یک تاکید بازنشستگان بر بازگشت پولهای به سرقت رفته از صندوق های بازنشستگی و نظارت خود از طریق تشکلها و نمایندگان منتخب خود بر عملکرد این صندوق هاست.
یک نقطه قدرت بازنشستگان سازمانیافتگی اعتراضاتشان از طریق مدیای اجتماعی و شکل دادن به گروههای چند هزار نفره شان در مدیای اجتماعی است. این گروه ها بطور واقعی بستر سازمانیابی مبارزات بازنشستگان و دخالت حداکثری بدنه بازنشستگان در اعتراضات و متحد شدن آنها حول خواستها و مطالباتشان بوده است. از این طریق بازنشستگان توانسته اند جریانات سازشکار را تضعیف کنند و خواستهای رادیکال و انسانی را با قدرت نیروی وسیع بدنه بازنشستگان هر روز جلوتر بیاورند. همچنین این گروها بهترین امکان برای اطلاع رسانی به جامعه، تسری دادن خواستها و شعارهای رادیکال به بخش های دیگر کارگری و جامعه و جلب همبستگی وسیع مردم بوده است. بازنشستگان در این زمینه پیشتاز بوده اند و باید از تجربیات آنها آموخت.
همین امروز نیز بازنشستگان در عین حالیکه به تدارک تجمع اعتراضی خود برای روز ٢٥ تیر میروند، سازشکاریها و تصمیم گیری ها از بالای سر بازنشسته را برملا کرده و جلوی تفرقه افکنی ها ایستاده اند. یک مثال بارز آن ماجرای ملاقات جماعتی تحت عنوان “نمایندگان بازنشستگان ” با نوبخت بود. آنها به محض مطلع شدن از ماجری این ملاقات پشت پرده فورا اعلام کردند اینان نمایندگان خودگمارده ای هستند که مکانی در میان بازنشستگان ندارند و هیچ گونه مماشات و سازشی و وعده و وعیدی نمیتواند مانع برگزاری تجمع اعتراضی سراسری آنها شود. یا بعضا تلاش میشود که تجمع برای ٢٥ تیر را به روز تامین اجتماعی حکومتی و بندهای قانوس اساسی ضد کارگری و ضد انسانی رژیم وصل کنند تا رنگ حکومتی به اعتراض آنان بزنند. اما پاسخ بازنشستگان اینست که بازنشسته با تامین اجتماعی جمهوری اسلامی طرف است و اگر ٢٥ تیر روز تامین اجتماعی است، جمع میشود تا کیفرخواست خود را علیه این همه بی تامینی اعلام کند و حرفش اینست که دولت در قبال معیشت و زندگی بازنشسته مسئول است.
نکته مهم پایانی اینست که فشار معیشتی امروز که بر گرده کل جامعه و بطور مشخص بازنشستگان هر روزه وارد میشود، بیش از هر وقت بر وظیفه دولت مبنی بر تامین معیشت همگانی مردم تاکید میگذارد. همانطور که قبلا هم تاکید کرده ایم دولت موظف به پرداخت حقوق پایه به همه افرادی است که درآمدی ندارند و یا کم درآمد هستند. و این حقوق پایه باید بتواند نیازهای اساسی زندگی یک فرد که مسکن و درمان را هم در بر میگیرد، تامین کند. بازنشستگان آن بخش از مردمی هستند که بدلیل سطح نازل درآمدها و داشتن مشکل مسکن و درمان در لیست اول دریافت کنندگان چنین حقوقی قرار میگیرند. مهم است که پرداخت حقوق پایه همگانی به لیست خواستها و مطالبات بازنشستگان اضافه شود. به این معنا که سقف مستمری آنها باید فورا به بالای خط فقر ٩ میلیون برسد و از درمان رایگان و مسکن مناسب برخوردار شوند. از خواستها و مبارازت بازنشستگان باید وسیعا حمایت کرد.

انترناسیونال 876

اینرا هم بخوانید

تجمعات اعتراضی پاسخ به حکومت بحران‌آفرین- شهلا دانشفر

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …