رشد مخالفت با حجاب اجباری در گزارش “مرکز بررسیهای استراتژیک”ریاست جمهوری. این گزارش نهاد حکومتی میگوید که مخالفت با حجاب رشد زیادی کرده است و مردم مخالف دخالت دولت امر حجاب اجباری و.. می باشند. این گزارش اعترافی است به شکست همه سیاستهای ضد زن حکومت در تقلا و تلاش برای تحمیل حجاب اجباری بر زنان می باشد. جنبشی عظیم بر علیه حجاب اسلامی و حجاب برگیران آغاز شده. موضوع حجاب برگیران و دختران انقلاب و بازتکثیر آن، تنها گوشه هایی پرشکوه از ابعاد این جنبش عظیم می باشد. دوره حجاب اسلامی و اجباری از هر نوعش تمام شده .الان دوره حجاب برگیران این سنبل سرکوب حکومت اسلامی است. جنبش اش به میدان آمده . و وارد مصاف جدی با جکومت شده است. زنده باد این جنبش. زنده باد مبارزه زنان برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی ضد زن . گزارش ایسنا ضمیمه می باشد. ممد شکوهی
ایسنا:گزارش صریح مرکز بررسی های استراتژیک درباره «وضعیت حجاب در ایران»
در پی حضور برخی از زنانِ بدون حجاب در خیابانهای مرکزی شهر تهران، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری، گزارشی از نشست آسیبشناسی سیاستهای اعمالشده درباره حجاب در کشور را منتشر کرد.
به گزارش ایسنا، در این گزارش ۲۰ صفحهای که خلاصهای از آن در پی میآید، «پدیده بدحجابی و فراتر از آن مسئله زنان، یکی از مناقشهبرانگیزترین مسائل فرهنگی و اجتماعی» دانسته شده است که «نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه و توجه به آن از اهمیت زیادی برخوردار است».
در مقدمه این گزارش با ذکر اینکه «نگرانیها درخصوص وضعیت حجاب با گذشت ۹ سال از زمان تصویب قانون، همچنان بابت آنچه که گفته میشود عدم اجرای کامل قانون و مسئولیتناپذیری دستگاههای مربوطه است، وجود دارد»، نتیجه دو پژوهش انجامشده توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۳ مورد بررسی قرار گرفته است که طی آن با اشاره به پژوهشهایی که در طول چند دهه گذشته درباره نگرشهای مربوط به حجاب انجام شدهاند، به تحقیقی درباره ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۵۳ توسط علی اسدی صورت گرفته است، توجه داده شده که در آن درباره ترجیحِ داشتن همسر باحجاب یا بیحجاب، سنجشی صورت گرفته و یافتههای این تحقیق نشان میدهد که در سال ۱۳۵۳ – چهار سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی – سهچهارم جمعیت ( ۷۵ درصد) ترجیح میدادهاند همسر باحجاب داشته باشند و ۷ درصد نیز تمایل به داشتن همسر بیحجاب داشتهاند.
در ادامه این گزارش با تاکید بر اینکه «حاکمیت سیاسی انقلابی و مبتنی بر اجرای قوانین اسلامی در حوزه حجاب در شرایطی آغاز شده است که حداقل ۲۵ درصد جمعیت تمایل آشکاری به داشتن همسر باحجاب نداشتهاند»، میافزاید: نگاهها درباره نحوه مواجهه دولت با مسئله بدحجابی به نظر میرسد در طی دهه گذشته تغییر یافته است و نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳، معتقدند حجاب، مسئلهای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند. این میزان در سال ۸۵ برابر ۳۴/۸ درصد بوده که نشان میدهد تعداد افرادی که معتقدند دولت نباید در بحث حجاب دخالتی کند، در این مدت افزایش ۱۵ درصدی داشته است. در مقابل، حدود ۴۰ درصد پاسخگویان معتقدند باید با بدحجابی برخورد شود که این میزان در سال ۸۵ برابر با ۵۵/۵ درصد بوده است یعنی از تعداد معتقدین به دخالت دولت در این مدت ۱۵ درصد کاسته شده است. ۵۸/۹ درصد مردم ایران در سال ۱۳۸۲ نیز حجاب را امری مذهبی که اجرای آن الزامی است، تلقی میکردهاند، به عبارتی در سال ۱۳۸۲، ۴۱/۱ درصد مردم موافق اجباری شدن حجاب نبودهاند.
در بخش دیگری از این گزارش نیز با تاکید بر اینکه «میتوان نتیجه گرفت که در سال ۱۳۹۳ بیش از ۴۱ درصد حجاب را امری فردی دانسته و رعایت آن را الزامی نمیدانند»، تصریح شده است که «مطالبه اجرای الگوهای مطلوب و رسمی پوشش زنان در جامعهای که حداقل ۴۱ تا ۵۰ درصد آن، حجاب را امری فردی و اختیاری میداند، بسیار دشوار است.»
همچنین در ادامه این گزارش به پژوهشهای پیمایشی متعدد شورای فرهنگ عمومی برای ارزیابی وضعیت حجاب در جامعه اشاره شده است که در نتیجه این پژوهشها که بر مبنای تعریف شرعی پوشش، در ۱۳ موج، با نمونه ۴ هزار نفری، وضعیت پوشش در سطح شهر تهران اندازه گرفته شده است و آخرین موج مربوط به تابستان سال ۱۳۹۲ است.
تقریباً بهترین وضعیت پوششی و آرایشی در دولت نهم در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ بوده است و بعد از آن وضعیت پوششی و آرایشی از سال ۸۸ روند نزولی یافته است و رعایت حدود شرعی پوشش تا سال ۱۳۹۲ نسبت به سال ۱۳۸۶ که اولین سنجش انجام شده است، ۱۰ درصد افت کرده است و ۱۰ درصد هم از میزان چادریها کاسته شده است.
گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک با ذکر این نکته که «متولیان انجام پژوهشهای شورای فرهنگ عمومی در دولت دهم معتقدند احتمالاً در طول ۱۰ ماه آغازین دولت یازدهم، میزان افت رعایت حدود شرعی، بیش از دو دولت نهم و دهم است»، تاکید میکند که شباهتهایی میان نتایج پژوهشهای صورت گرفته توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران و شورای فرهنگ عمومی وجود دارد. از جمله اینکه هر دو پژوهش نشان میدهند کاهش الگوهای رسمی چادر و مانتو – مقنعه رخ داده است و میزان کاهش نیز بین ۱۰ تا ۲۰ درصد است.
در بخش سوم این گزارش نیز با اشاره به چالشهای سیاستگذاری در عرصه حجاب و عفاف، آمده است که «علیرغم گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، هنوز رویکرد مناسب برای ترویج حجاب، صورتبندی نشده است و برخی معتقدند تنها راه مقابله با بیحجابی اقدامات انتظامی است. در حالی که برخی دیگر با اشاره به عدم کارایی روشهای مذکور از جمله گشت ارشاد و نتیجه معکوسی که در دهه اخیر به دنبال داشته است، دولت را به روشهای فرهنگی و استفاده از زبان مهربانانه سوق میدهند و اتخاذ رویکردی مناسب برای مواجهه با مسئله بدحجابی در چنین فضایی بسیار دشوار است.»
این گزارش تصریح میکند که «رویکردهایی که در گذشته اتخاذ شدهاند که بارزترین آنها، قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب است، هدف انتقادات قرار دارند و حداقل اجماع آن است که دستگاههای ذیربط از اجرای آن بهطور کامل سر باز زدهاند. کارشناسانی هم که از موضع اتخاذ رویکردهای غیرخشن و پیدایش تغییرات اجتماعی گسترده سخن میگویند، صورتبندی عملی مشخصی برای راهکارهای پیشنهادی ارائه نمیکنند و هنوز الگوی مشخصی از تحقیقات برای شاخصسازی وضعیت حجاب در قالب کمیتهایی که حداکثر اجماع میان محققان و سیاستگذاران درخصوص آنها وجود داشته باشد، وجود ندارد.»
در انتهای این گزارش نیز با ذکر این نکته که «شناخت وضعیت پدیدههای اجتماعی کشور، نیازمند شاخصهایی است که درخصوص آنها اجماعی وجود داشته باشد و سنجش دورهای آنها امکان رصدکردن تغییرات اجتماعی را فراهم آورد»، تاکید شده است که «درخصوص حجاب چنین شاخصهایی و تحقیقات مناسب بر مبنای آنها وجود ندارد. کارشناسان در حالی از ناکارآمدی الگوهای پیشین سخن میگویند که درخصوص الگوهای ایجابی جدید نیز از ارائه کلیات فراتر نمیروند و بیان عباراتی نظیر زبان مهربانانه یا روشهای غیرخشن، به معنای حل مسئله سیاستگذاری در عرصه حجاب نیستند و این عبارات نیز راهبرد مشخصی را نشان نمیدهند. سیاستگذاری درخصوص حجاب در چنین فضایی که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی و تغییرات در ادراکات و نگرشهای ایرانیان لحاظ نمیشوند، ناکارآمدیهای بسیاری دارد که این ناکارآمدیها به صورت تجربی مشخص شدهاند و حتی استفادههای سیاسی از آنها نیز به عمل میآید، اما حداقل بر اساس نظرات بیان شده از سوی برخی مسئولین مرتبط، راهبرد مشخص و شناختهای لازم برای سیاستگذاری مناسب، مغفول است.»
*******************
مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری:همزمان با پدیده «دختر خیابان انقلاب» منتشر میشود:گزارش نشست «حجاب: آسیبشناسی سیاستهای گذشته، نگاه به آینده»
مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در راستای اهداف و مأموریتهای ذاتی خود، به بررسی مقولاتی که در راستای راهبردهای ملی کشور هستند اقدام میکند. این مرکز وظیفه دارد اطلاعات، نقدها و تحلیلهای راهبردی درباره راهبردهای ملی کشور را در اختیار ریاست محترم جمهوری قرار دهد.
پدیده بدحجابی و فراتر از آن مسأله زنان، یکی از مناقشهبرانگیزترین مسائل فرهنگی و اجتماعی است که نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه و توجه به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. «قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ حجاب و عفاف» در سال ۱۳۸۴ به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و در آن مجموعهای از سیاستها، اقدامات و راهکارها برای مسئله عفاف و حجاب پیشبینی شد. نگرانیها درخصوص وضعیت حجاب با گذشت ۹ سال از زمان تصویب قانون، همچنان بابت آنچه که گفته میشود عدم اجرای کامل قانون و مسئولیتناپذیری دستگاههای مربوطه است وجود دارد. شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در تیرماه ۱۳۹۳ در نامهای خطاب به رئیس محترم جمهور خواستار رسیدگی به وضعیت حجاب و عفاف و اجرایی شدن طرح مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۴ درخصوص حجاب شدهاند.
مرکز بررسیهای استراتژیک نشستی تخصصی را با هدف شناسایی چالشهای موجود در این حوزه، با حضور تعدادی از متخصصان و سیاستگذاران و با عنوان «حجاب: آسیبشناسی سیاستهای گذشته، نگاهی به آینده» برگزار نموده است. نتیجه دو پژوهش مشابه انجام شده توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۳ در ابتدای این نشست ارائه شده و در ادامه متخصصان درباره دادههای این پژوهش و مسائل مختلف مربوط به مقوله حجاب اظهارنظر کردهاند. آنچه در ادامه میآید حاصل این نشست با حضور حاجباباییان (معاون فرهنگ عمومی معاونت فرهنگی قوه قضاییه)، حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید حسین شاهمرادی (دبیر شورای فرهنگ عمومی)، حجتالاسلام والمسلمین سیدرضا اکرمی (رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری)، حجتالاسلام والمسلمین نقویان (استاد حوزه و دانشگاه)، حمید قبادی (دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس)، دکتر اشرف بروجردی (عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، دکتر بهاره آروین (عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس)، دکتر زهرا شجاعی (رئیس سابق مرکز امور مشارکت زنان)، دکتر حسامالدین آشنا (سرپرست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری)، دکتر سوسن باستانی (معاون بررسیهای راهبردی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری)، دکتر لیلا فلاحتی (عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی)، دکتر محمد حسینی (وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی)، دکتر محمود شهابی (عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه)، دکتر منصور واعظی (دبیر پیشین شورای فرهنگ عمومی)، دکتر ناهید توسلی (پژوهشگر مطالعات زنان)، سرتیپ علیرضا افشار (قائم مقام پیشین وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی)، سیاری (به نمایندگی از آقای دکتر مرتضی میرباقری قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی)، صمدزاده (به نماینگی از خانم شهیندخت مولاوردی معاون محترم امور زنان و خانواده)، قربان (به نمایندگی از خانم مریم مجتهدزاده رئیس محترم سابق مرکز امور مشارکت زنان)، محسن بدره (پژوهشگر مطالعات زنان)، محمد آقاسی (رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) و مهلا زمانینیا (طراح مد و لباس، مدیر مسئول مؤسسه فرهنگی فخر اندیشه) است.
مباحث ارائه شده در این نشست تخصصی را که اولین مورد از مجموعه نشستهای مرکز بررسیهای استراتژیک درخصوص مقوله حجاب و سیاستگذاری حجاب است، میتوان در چند گزاره مشخص جمعبندی کرد.
- هنوز الگوی مشخصی از تحقیقات برای شاخصسازی وضعیت حجاب در قالب کمیتهایی که حداکثر اجماع میان محققان و سیاستگذاران درخصوص آنها وجود داشته باشد وجود ندارد. شناخت وضعیت پدیدههای اجتماعی کشور نیازمند شاخصهایی است که درخصوص آنها اجماعی وجود داشته باشد و سنجش دورهای آنها امکان رصد کردن تغییرات اجتماعی را فراهم آورد. درخصوص حجاب چنین شاخصهایی، و تحقیقات مناسب بر مبنای آنها وجود ندارد.
- پژوهشهای کیفی مناسبی نیز برای شناسایی ابعاد معنایی و عمیق حجاب بهمثابه سبک زندگی و سیاست زندگی وجود ندارند، یا نتایج آنها برای استفاده در سیاستگذاریها جمعبندی و ارائه نشده است. به نظر میرسد شکاف عمیقی میان تحقیقات اجتماعی و فرهنگی، و سیاستگذاران، بخشی از علتهای پیدایش وضع فعلی در سیاستگذاری حجاب است.
- تحقیقات اجتماعی درخصوص حجاب برای اهداف سیاسی – نظیر متهم کردن دولت یازدهم به تسریع علل بدحجابی – بهکار گرفته میشوند و این کار بدون توجه به ماهیت ساختاری و تدریجی بودن تغییرات اجتماعی صورت میگیرد.
- میان کارشناسان و متخصصان حاضر در نشست بر سر این موضوع که روشهای گذشته برای پیشبرد الگوهای مطلوب پوشش در کشور ناکام بودهاند، اجماع وجود دارد.
- کارشناسان در حالی از ناکارآمدی الگوهای پیشین سخن میگویند، که درخصوص الگوهای ایجابی جدید نیز از ارائه کلیات فراتر نمیروند. بیان عباراتی نظیر زبان مهربانانه یا روشهای غیرخشن، به معنای حل مسأله سیاستگذاری در عرصه حجاب نیستند. این عبارات نیز راهبرد مشخصی را نشان نمیدهند.
- صنایع نساجی، مد و لباس به عنوان بخشهایی از مهمترین عناصر مؤثر بر وضعیت پوشش، در شرایط نامناسبی به سر میبرند. صنعت نساجی به شدت ضعیف شده و تحت تأثیر رقبای خارجی قرار گرفته است. صنعت مد با بحران مشروعیت روبهروست و علیرغم رفع شدن برخی موانع فقهی، کماکان درگیر نظرورزیهای سلیقهای است. صنعت لباس نیز متأثر از وضعیت نساجی و صنعت مد، و اقتصاد به شدت وابسته به واردات، قادر به تولید و ارائه لباسهای مناسب با هزینه قابل قبول نیست.
- سیاستگذاری درخصوص حجاب در چنین فضایی که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی؛ و تغییرات در ادراکات و نگرشهای ایرانیان لحاظ نمیشوند، ناکارآمدیهای بسیاری دارد. این ناکارآمدیها به صورت تجربی مشخص شدهاند، و حتی استفادههای سیاسی از آنها نیز به عمل میآید، اما حداقل بر اساس نظرات بیان شده از سوی برخی مسئولین مرتبط در نشست تخصصی برگزار شده، راهبرد مشخص و شناختهای لازم برای سیاستگذاری مناسب مغفول است.
برای دریافت و مطالعه متن کامل گزارش نشست تخصصی حجاب از لینک دانلود زیر استفاده کنید.
http://www.css.ir/Media/PDF/1396/11/14/636532375414083535.pdf