روایت شاهدان در میدان آزادی
یک شاهد در میدان آزادی به بیبیسی گفت: “امروز جمعیت زیاد بود، خیلی بیشتر از جمعیت دیروز در اطراف دانشگاه امیرکبیر، ولی خیلی پراکنده بودند نمیشد یکجا ایستاد… مردم به محض اینکه دور هم جمع میشدند شعار میدادند مرگ بر دیکتاتور و فرمانده کل قوا استعفا استعفا. رویکرد ماموران در ابتدا خیلی خشن نبود و سعی میکردند با صحبت متفرق کنند، اما با تند شدن شعارها و بیشتر شدن مردم گاز اشکآور زدند و تیراندازی هوایی شلیک کردند… جعیت خیلی عصبانی بود… هر لحظه احساس میکردی ممکن است تیراندازی کنند و کسی بمیرد یا حتی خودت.”
روایت یکی از شاهدان در میدان آزادی
یکی از حاضران در میدان آزادی تهران به بیبیسی فارسی گفت: “وقتی از شمال به میدان آزادی نزدیک شدیم متوجه شدیم که داخل میدان گاز اشکآور زدند و مردم به سمت شمال حرکت میکنند. روبروی خروجی ترمینال غرب در اتوبان جناح بیش از هزار نفر جمع شده بودند، مسیر را بسته بودند و شعار میدادند. تعداد بیشتری هم در پیادهروها ایستاده بودند و یا در حال حرکت به سمت میدان صادقیه شعار میدادند. ماشینها اکثرا با زدن بوق مردم معترض را همراهی میکردند تا اینکه حدود صد موتور سوار نیروی ویژه به مردم حمله کردند. نیروهای پلیس اجازه نمیدادند که گروههای مختلف مردم که در نقاط مختلف میدان به هم بپیوندند.”