سرگردانی رهبری حزب حکمتیست‎

رحمان حسین زاده نوشته ای در عکس العمل به بحث حمید تقوایی تحت عنوان “نئولیبرالیسم و مارکسیسم خط امامی” نوشته است. اما حتی یک جمله ( تاکید میکنم حتی یک تک جمله) از نوشته ای که قرار است نقد کند را بازگو و نقد نکرده است! از اول تا انتها اتهام است و تعرض و گستاخی. از همان اول اینطور شورع میکند: ” نوشته ای به نام “نئولیبرالیسم و مارکسیسم خط امامی” به قلم حمید تقوایی لیدر حزب کمونیست کارگری ایران علیه دانشجویان چپ و آزادیخواه و علیه ۱۶ آذر سرخ امسال به تاریخ ۲۱ آذر ماه منتشر شده است “. نخیر! شما بی شرمانه دارید دروغ میفرمایید. نه علیه 16 آذر حرفی زده شده است و نه علیه دانشجویان. بلکه در نقد یک بنر مشخص بحث شده است. او ادامه میدهد ” سراپای این نوشته (نوشته حمید تقوایی)، برافروختگی و بی بالانسی در مقابل دانشجویان آزادیخواه و چپ است که به زعم تقوایی کفر کرده و علیه “مجاهد و پهلوی” شعار داده و بنر نوشته اند و البته برای اینکه این موضع اولترا راست را بتواند پرده پوشی کند و به اصطلاح تو ذوق نزند، با تردستی ویژه ای “عبارت نئولیبرالیسم” در گوشه یک بنر همبستگی با مبارزات توده ای فرانسه و عراق و شیلی و لبنان را برجسته کرده، شروع و بیشتر مطلب را ظاهرا به “نقد نئولیبرالیسم” پرداخته است”. بازهم دروغ میفرمایید. قرار بوده علیه نئولیبرالیسم بحث شود و شده است. از تیتر تا آخر بحث بر نقد شعار “مرگ بر نئولیبرالیسم” است. بنابرین تردستی ای در کار نیست، کسی که نوشته حمید تقوایی را میخواند متوجه میشود که یک بحث تحلیلی – سیاسی است. نه برافروختگی است و نه بی بالانسی و نه عصبانیت و خشم. بحث او بسادگی اینست که شعار مرگ بر نئولیبرالیسم دادن در جامعه ای که دارد فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی سر میدهد، اشتباه است و باید نوک حمله متوجه جمهوری اسلامی باشد نه نئولیبرالیسم، این شعار فقط یک مکتب را هدف قرار میدهد و کل سیستم سیاسی و اقتصادی را معاف میکند. وقتی کسی شعار مرگ بر نئولیبرالیسم میدهد، به معنای اینست که مشکلی با سرمایه داری، لیبرالیسم، بازار آزاد و غیره و غیره ندارد. این کلیت و خلاصه بحث است. رحمان حسین زاده آیا واقعا جوابی به این نقد دارد؟ آیا کسی اجازه دارد این بحث اصولی را مطرح کند؟ یا توسط داوران خود گمارده و بیکاره تاریخ طرد و محکوم و مطرود میشود؟!


رحمان حسین زاده و حزبش در هیچ کجای اعتراضات اجتماعی در این جامعه نقشی ندارد و هیچ کجا دیده نمیشود. اما سفیهانه فکر میکند با حمله به حزب کمونیست کارگری و حمید تقوایی میتواند خود را احیا کند. اولین تحریف او اینست که وانمود میکند که حمید تقوایی علیه کل حرکت دانشجویان در 16 آذر موضع گرفته است. میدانید چرا؟ این یک نوع خود شیرینی کسی است که هیچ ربطی به 16 آذر ندارد. نه خطی داشته، نه جای پایی دارد، نه کسی آنرا جدی گرفته است. میخواهد با دفاع فالانژی از دانشجویان مستقل از شعاری که داده اند به نان و نوایی برسد و جای پایی در دانشگاه باز کند. به او باید گفت! این راه نفوذ کردن در لایه های اجتماعی نیست. باید قدمی برداری. باید کاری بکنی. نمیشود یک روز داعیه ائتلاف با دولت نوع حجاریانی را در سر پروراند و حزب کمونیست کارگری را به “انقلاب سواری” متهم کرد و یک روز از شعار مرگ بر نئولیبرالیسم در برابر بحثی که میگوید مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر سرمایه داری و دزدسالاری دقیق تر است گرد و خاک براه انداخت و مهملاتی بی ربط را ردیف کرد که نوشته حمید تقوایی توده ایستی است و ” در نشریه کار ۵۹ سیاست جناح “اکثریت” و توده ایستی درون سازمان چریکهای فدایی خلق ایران یعنی سیاست “همکاری و حمایت از امام ضد امپریالیست و رژیم هار اسلامی” با هدایت عنصر شناخته شده ای چون فرخ نگهدار دست بالا را پیدا کرد و در نشریه رسمی حزب منتشر شد” بی ربط ترین حرفی که میشود زد همین است. انگار اصلا متوجه نیست دارد از چه حرف میزند. حمید تقوایی میگوید باید مبارزه و شعارها را علیه جمهوری اسلامی تیز کرد و نه نئولیبرالیسم که یک طرفدار خط امام هم میتواند انرا تکرار کند.


رحمان حسین زاده بجای اینکه در آینه نگاه کند و ببیند کجا ایستاده بود و کجا ایستاده است، میگوید گفتن اینکه نئولیبرالیسم خوب نیست مثل نشریه کار 59 و پیکار 110 و امثال اینهاست! نه عزیز من. برعکس است. کار اکثریت و پیکار 110 بحثشان دفاع از جمهوری اسلامی بود و مثل توده ای ها همه چیز را به مبارزه ضد امپریالیستی و ضد آمریکائی خلاصه میکردند. اینجا شما هستی که داری برای جمهوری اسلامی راه در رو درست میکنی، و با همین خط میخواستید با دولت حجاریانی همکاری کنید و با همین خط از این حزب انشعاب کردید.

حمید تقوایی میگوید جامعه مرگ بر جمهوری اسلامی میگوید و دانشجویان نیز اکثرا شعارشان علیه جمهوری اسلامی است، اما این نوع شعارها و بنرها یک روزنه انحرافی به ضرر حرکت چپ دانشجویی و بنفع جمهوری اسلامی باز میکند. متوجه شدید؟ اصلا آیا متوجه هستید بحث بر سر چیست؟ بعلاوه در این دادگاه کذایی ای که شما علیه حمید تقوایی برپا کرده اید اگر کسی بپرسد که بحث کردن علیه یک بنر و یک شعار چرا محکوم است چه میگویید؟ چه دفاعی دارید؟ مقدسات شما زیر سوال رفته است؟ اصلا یک کلمه جواب به این بحث های حمید تقوایی دارید؟ یا قرار است با این گرد و خاکها انزوای خود را لاپوشانی کنید؟


در حقیقت این نوع تعرضات و گرد و خاک راه انداختن ها تلاشی است برای دور زدن بحران درون تشکیلاتی. در حزب رحمان حسین زاده برای رای آوردن و هیئت اجرایی و لیدر و امثال اینها شدن ظاهرا باید هر چه بیشتر به حزب کمونیست کارگری و شخص حمید تقوایی بد وبیراه گفت.
حزب حکمتیست برای خارج شدن از آنزوای سیاسی یک روز از جیب سیاوش دانشور خرج میکند و اکنون از زبان رحمان حسین زاده.
رحمان حسین زاده برای جلب نظر چپ ضد آمریکایی که دلش به آتش زدن پرچم آمریکا خوش است و از امسال رئیس دانا ها خط می گیرد، در آخرین شاهکار سیاسی از ضد امپریالیست و همه باهم بودن را در حمله به حمید تقوایی فرموله کرده است .سرتاسر نوشته رحمان حسین زاده با حمله به آخرین مصاحبه و نوشته حمید تقوایی تحریف محض است.


حزب کمونیست کارگری ایران در اولین اطلاعیه اش در رابطه با مراسم های شانزدهم آذر اعلام کرد که شانزدهم‌ آذر امسال ادامه خیزش انقلابی مردم در آبان ماه ۹۸ بود و محکم از آن دفاع کرد. چندین نوشته و اطلاعیه و برنامه در حمایت و استقبال از 16 آذر امسال در دانشگاههای مختلف منتشر گردید و رحمان حسین زاده قاعدتا از آنها هم خبر دارد. اما با جو سازی وانمود میکند که حمید تقوایی علیه 16 آذر و حرکت دانشجویان چپ موضع گرفته است.
لازم نیست کمونیست بود و انصاف و صداقت داشت، هر انسان منصفی با مراجعه به اطلاعیه ها و برنامه های تلویزیون و فراخوان های حمید تقوایی و حزب کمونیست کارگری در همین دوره اخیر متوجه عمق مسئولیت پذیری حزب و حمید تقوایی در بازتاب وقایع و تحلیل و رهنمودهای عمیقاً کومونیستی به مردم عاصی از جمهوری اسلامی می شود. اما رحمان حسین زاده آدم ساده‌لوحی نیست. خوب می داند که حزبش با جهت گیری سیاسی فعلی اش نه‌ تنها در تحولات جاری نقشی ندارد بلکه آینده ای هم در تحولات سیاسی رو به جلو نخواهد داشت. در نتیجه برای تحکیم صفوف حزبش و جا پا پیدا کردن در میان چپ ضد امپریالیست و خلقی،ترجیح داده ترمز بریده به حزب کمونیست کارگری و حمید تقوایی حمله کند.


تمام نوشته رحمان حسین زاده نه تنها از صداقت و امانت داری تهی است بلکه نخ دادن به چپ ضد امپریالیست و خلقی است که وسط جنگ خیابانی علیه جمهوری اسلامی و مراسم شانزده آذر سرخ، پرچم آمریکا آتش میزند و تابلو مرگ بر نئولیبرالیسم را برجسته می کند.
کرنش نامه رحمان حسین زاده به درگاه چپ ضد آمریکایی ارزش نقد ندارد اما آنچه مایه تأسف و دردناک است اوج استیصال رهبری حزب حکمتیست است که اینچنین در مقابل هر تندپیچی سراسیمه و سرگردان شده و گستاخانه کف بر دهان می اورد و فکر میکند با این نوع موضعگیریهای هیستریک علیه حزب کمونیست کارگری میتواند ناتوانی و بن بست حزبش را مداوا کند.
در پایان توصیه میکنم بحث حمید تقوایی تحت عنوان “16 آذر و چپ خط امامی” را بخوانید تا روشن شود که بحث بر سر چیست.
رضا رشیدی
۲۴ آذر۹۸

اینرا هم بخوانید

جمهوری اسلامی به کدام سو می‌رود؟

جمهوری اسلامی در آستانه سرنگونی قرار گرفته است ،هیچ مسیر نرفته‌ای ندارد که امتحان کند …