از روز پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ که ابراهیم رئیسی بهطور رسمی بر مسند قوهٔ مجریه نشست، متهمان سه پروندهٔ بسیار مهم اکنون رؤسای سه قوهٔ جمهوری اسلامی هستند که پس از رهبر نظام، ارکان این حکومت را تشکیل میدهند.
این پروندهها در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مختومه شدهاند، اما در افکار عمومی بهعنوان پروندههایی ملی مطرحاند و هر سال همزمان با سالگرد اعدامهای تابستان ۱۳۶۷، قتلهای زنجیرهای و کوی دانشگاه ۱۳۷۸، نقش و مسئولیت ابراهیم رئیسی، غلامحسین محسنی اژهای و محمدباقر قالیباف در این وقایع در رسانههای آزاد و توسط مردم در شبکههای اجتماعی یادآوری و بازخوانی میشود و خانوادههای قربانیان همچنان در تلاش برای دادخواهی هستند.
آنها اما هرگز مورد بازخواست و حتی سؤال از سوی دستگاههای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی قرار نگرفتند و حالا بر مسندهایی تکیه زدهاند که با حقوق شهروندان و زندگی مردم ارتباط مستقیم دارد.
ابراهیم رئیسی و پرونده اعدامهای ۱۳۶۷
هزاران زندانی سیاسی در دهه ۶۰، بهویژه در تابستان ۶۷، در زندانهای اوين و گوهردشت در تهران و زندانهای مشهد، شيراز، اهواز و برخی دیگر از شهرهای ايران با دستور مستقیم آیتالله خمینی و با تصمیم هیئتهای سهنفره که به هیئتهای مرگ معروف شدند، اعدام شدند. بسیاری از این اعدامشدگان از هواداران سازمان مجاهدین خلق و شماری از آنها از هواداران دیگر گروههای چپی بودند که در سالهای ابتدایی دهه ۶۰ زندانی شده بودند.
ابراهیم رئیسی، از ارکان اصلی قوه قضائیه ایران در بیش از سه دهه گذشته، در پرونده مهم اعدام هزاران زندانی در تابستان سال ۶۷ یکی از اعضای هیئت مرگ بود؛ هیئتی که برای دریافت مجوز ادامهٔ اعدامها، با آیتالله منتظری، قائممقام وقت آیتالله خمینی که به این اعدامها معترض بود، دیدار کرد و از او شنید که بهخاطر این اعدامها «نامشان را در میان جنایتکاران تاریخ مینویسند».
۱۹ مرداد ۱۳۹۵، کانال تلگرامی آیتالله منتظری، یک فایل صوتی از جلسه ۲۴ مرداد ۶۷ منتظری با چهار مقام قضایی شامل ابراهیم رئیسی، حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی و مصطفی پورمحمدی منتشر کرد.بیشتر در این باره:روایت احمد منتظری از یک فایل صوتی دیگر درباره اعدامهای ۶۷
ابراهیم رئیسی یکی از مخاطبان اعتراض آیتالله منتظری به اعدامهای سال ۱۳۶۷ در این فایل صوتی است: «بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده از اول انقلاب تا حالا بهدست شما انجام شده است. در آینده جزو جنایتکاران تاریخ از شما یاد خواهد شد.»
آمار دقیقی از این اعدامها وجود ندارد، اما بر اساس گزارش سازمان عفو بینالملل، دستکم ۴۴۸۲ مرد و زن در فاصله دو ماه ناپدید شدند. در زمان اعدامها خانوادههای بسیاری در بیخبری کامل به سر میبردند، ملاقات با زندانيان قطع شده بود و گاه به خانوادههايی که پافشاری میکردند، گفته میشد زندانی آنها به زندان ديگری منتقل شده است.
اما تنها منتقدان، مخالفان و خانوادههای قربانیان نیستند که از سابقهٔ ابراهیم رئیسی سخن میگویند و او را متهم به جنایت میکنند. در دوره پیشین انتخابات ریاستجمهوری، در سال ۱۳۹۶، حسن روحانی در اوج رقابتهای انتخاباتی بدون نام بردن از ابراهیم رئیسی گفت: «مردم ایران اعلام میکنند آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را قبول ندارند.»
اما پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، ابراهیم رئیسی اینبار در کسوت منتخب گفت که در مورد اعدامهای ۶۷ باید مورد تقدیر و تشویق هم قرار بگیرد.
او در پاسخ به پرسشی درباره نقش خود در هیئت مرگ سال ۶۷ گفت: «اگر یک دادستان از حقوق مردم و امنیت جامعه دفاع میکند، او باید مورد تقدیر و تشویق قرار بگیرد. افتخارم این است که در کسوت دادستان هرجا که بودم، دفاع از امنیت و آسایش کردهام.»بیشتر در این باره:دولت اسلامی خامنهای؛ رئیسی مأمور است یا قربانی؟
محسی اژهای و پروندهٔ قتلهای زنجیرهای
دهها نویسنده، مترجم، شاعر و دگراندیش در دههٔ ۷۰ توسط مأموران وزارت اطلاعات ربوده شدند و به قتل رسیدند و حتی خانههای برخی از آنان تبدیل به قتلگاه شد. وزارت اطلاعات با انتشار بیانیهای در سال ۱۳۷۷ تنها به چهار قتل اعتراف کرد و مسئولیت را برعهده «نیروهای خودسر» این وزارتخانه گذاشت.
ربودن، طناب، چاقو، تزریق، انسولین، شیاف پتاسیم و تصادف ساختگی ابزارهای حذف نویسندگان و دگراندیشان بود و در مقابل، ترفیع و پاداش و حقوق اضافهکاری مأموران وزارت اطلاعات. این قتلها و حذفها در اکثر موارد مسکوت ماند و حتی هیچ پروندهٔ صوری هم برای آنها در دستگاه قضایی باز نشد.
پیروز دوانی، نویسنده و مترجم و صاحب امتیاز نشریهٔ «پیروز» یکی از این نویسندگان است که نام غلامحسین محسنی اژهای را با پروندهٔ قتلهای زنجیرهای پیوند میزند.
آقای دوانی سوم شهریور ماه ۱۳۷۷ از خانه خارج شد و هرگز بازنگشت و با گذشت ۲۳ سال از سرنوشت او خبری در دست نیست، اما بهگفتهٔ یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم، کمیسیونی که پیگیر پرونده قتلهای زنجیرهای بود، «جنازهٔ پیروز دوانی را در صندوق عقب ماشین تا پارکینگ وزارت اطلاعات برده و به مسئول پروژه قتلها نشان داده بودند اما اینکه بعد با جنازه چه کردند، اطلاعی در دست نیست.»
حسین دوانی، برادر پیروز دوانی، در این باره به رادیو فردا گفته است: «آقای اکبر گنجی در مصاحبهای گفته بود که حکم قتل برادرم را آقای اژهای داده بود. آقای اژهای هم گفته بود که من اصلاً ایشان را نمیشناسم و اگر قرار باشد یک قاچاقچی را بکشیم، احتیاج ندارد بترسیم. یعنی هم قبول نکردند و هم تهمت زدند. هرقدر هم پیگیری کردیم، به هیچ نتیجهای نرسید.»
اکبر گنجی در اینبارهگفتهاست که در دادگاه کنفرانس برلین، «اسم تعدادی از عالیجنابان خاکستریپوش را آوردم و گفتم علی فلاحیان، دری نجفآبادی، محسنی اژهای حکم ترورها را میدادند.»
غلامحسین محسنی اژهای که در زمان افشای قتلهای زنجیرهای دادستان کل ویژه روحانیت بود، هیچوقت مورد بازخواست یا تحقیق قرار نگرفت. بهگفتهٔ پرستو فروهر، «همان موقع خانوادهٔ پیروز دوانی بهدلیل اینکه در بخشی از پروندهٔ یکی از متهمان گفته شده بود دستور قتل پیروز دوانی را آقای محسنی اژهای داده، از او شکایت کردند، که متاسفانه هیچوقت پیگیری نشد و بازجو حتی یک سؤال از متهمی که چنین حرفی زده بود، نکرد.»
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم که پیگیر قتلهای زنجیرهای بود، خواستار حضور قربانعلی دری نجفآبادی، وزیر وقت اطلاعات در زمان افشای قتلهای زنجیرهای، و غلامحسین محسنی اژهای برای ارائهٔ توضیحات در این کمیسیون شده بود، اما محسنی اژهای هرگز در این کمیسیون حاضر نشد.
او اما بعداً در یک نشست خبری این اتهام را تکذیب کرد و با اشاره به افرادی چون اکبر گنجی گفت: «اينها كسانی كه بهزعم آنها مانع و سد راهشان هستند را اگر بشود تطميع، تهديد و گرنه تخريب میكنند و همهٔ اين موارد را در مورد من طی كردهاند.»رادیو فردا