مارکس یک جایی سرمایه داری را نفرین اجتماعی میخواند؛ در زمانی که توده مردم گرسنه و بی پناه تنها راه پیش رویشان برای زنده ماندن تن دادن به استثمار و زندگی در بیغوله ها بود. اما اکنون نکبتی که این نظام می آفریند کل حیات بشری را هدف گرفته است. و سینه چاکان این نظام، آنانی که وقتی از بازار آزاد و یا اقتصاد بنیان بازار صحبت میکنند آب از لب و لوچه شان آویزان میشود و به به و چه چه شان از کارکرد این نظام گوش فلک را کر میکند در مقابل فاجعه ای که سال به سال خطر وقوعش بیشتر میشود ساکتند و یا همه کاسه و کوزه ها را سر “فعالیت آدمی” می شکنند.
به روایت اکونومیست:” کره زمین در حال آتش گرفتن است” و یکی از رسانه های فارسی زبان بورژوازی که خود را ظاهرا موظف دیده از پیچیده گیهای زمانه ما بگوید که یک وقت غافلگیر نشویم(!) از قول آکادمی علوم امریکا خبر داده است :”… فعالیت آدمی، نظامهای طبیعت زمین را به آستانه ٢ درجه سانتیگراد نزدیک ساخته که با گذر از آن، تعادل از اقلیمها میرود، دما لجامگسیخته بیشتر میشود و درنهایت «زمینِ گرمخانه (Hothouse Earth)» باقی میماند که حیات بهشکل امروزیاش در آن وجود نخواهد داشت و بشر شاهد عبور از آستانه ٥ درجه سانتیگراد خواهد بود.” هفته نامه اکونومیست که ظاهرا کمی منصف تراست به فقر مردم اشاره میکند و نوشته است:” در سال ٢٠١٧ بریتانیا اولین روز بدون ذغال سنگ خود را بعد از انقلاب صنعتی قرن نوزدهم جشن گرفت، ولی برخی از ایالات فقیر کشورهایی مثل هند مثل پنجاندرومز در دهلی نمیتوانند پایان مصرف زغال سنگ را برای خود متصور شوند.” اما با این حال اکونومیست بند را به آب میدهد که مسئله سود و زیان سرمایه در میان است برای همین اطمینان میدهد هر چند:” مبارزه با تغییرات آب و هوایی در وهله نخست هزینه بر است- تغییر ازاقتصاد کربنی به اقتصاد سبز در نهایت میتواند به غنای اقتصاد (شما بخوانید غنای سود سرمایه) کمک کند…” و تاکید میکند قبلا هم تجربه اینچنینی (تغییر ریل) را سرمایه از سر گذرانده که نهایتا به ثروت انجامیده است: ” …درست همان طور که تغییر به سمت خودروهای کربنی، کامیون و الکتریسیته در قرن بیستم به تولید ثروت انجامید.” و برای رفع نگرانی از بخشهای از سرمایه که ممکن است در این میان متضرر شوند تاکید میکند که سیاستمداران باید “با ایجاد اطمینان در این خصوص که بنا نیست آسیب پذیرها بار این تغییرات را بر دوش کشند” خواستار این میشود که سرمایه به اصلاحات تن بدهد که اولش ضرر است اما در انتهایش سود سرشاری در انتظار می باشد و اگر از این کار تن بزند جز زمین سوخته چیزی بر جای نخواهد ماند.
گرمایش زمین و پدیده گلخانه ای شدن کره زمین نه نتیجه فعالیت آدمی بلکه نتیجه نکبتی است که سرمایه می آفریند. این ادعای ما به عنوان یک کمونیست نیست بلکه خودشان اعتراف میکنند. به گزارش یورو نیوز:”تحقیقات نشان میدهد حدود دوسوم از گازهای گلخانهای موجود در جو زمین حاصل عملکرد ٩٠ شرکت تولیدکننده بزرگ آلایندههای کربنی است.نتایج کار محققان که در نشریه «تغییرات اقلیمی» منتشر شده است نشان میدهد از این ٩٠ شرکت، ٨٣ کمپانی تولید کننده صنعتی نفت، گاز طبیعی و زغال سنگ هستند و ٧ شرکت دیگر را تولیدکنندگان صنعتی سیمان تشکیل میدهند.آمار نشان داده است این تاسیسات صنعتی در مجموع سالانه هشت میلیون تن گاز دیاکسید کربن و متان وارد جو کردهاند.”
به جز چند سایت حکومتی که این خبر را منتشر کرده اند و تماما از این دیدگاه دست به این اقدام زده اند که به قول اکونومیست نشان بدهند ایشان جز دسته آسیب پذیرها هستند. و گله ایشان این است چرا حالا که نوبت ایشان برای “توسعه” رسیده (که به روایت صحیح آن دست یافتن به سودهای سرشار است) باید محدودیتها که با سرو صدای زیاد، سه سال پیش در کنفرانس پاریس تصویب شد تن بدهند. قابل ذکراست این روزها برای جلب رضایت اروپا در ماجرای بازگشت تحریمها اجرای شدن مصوبات کنفرانس اقلیمی پاریس را تصویب کردند و از سوی دیگر شاهد هستیم که بر سر آب و رودخانه ها و دریاچه های این منطقه از جهان چه آوردند و چگونه جنگلها را نابود میکنند و شهرها هر روز بیشتر از قبل آلودتر میشود. نکته جالب اما این مطلب است که تمامی کارشناسان بورژوازی که به زبان شیرین فارسی بلبل زبانی میکنند در مورد فاجعه آفرینی این ٩٠ شرکت سرمایه داری سکوت کرده اند چون اساسا کارشان دفاع از کارکرد سرمایه داری است.
٨٠ نفر به اندازه نصف جمعیت کره زمین ثروت را در اختیار گرفتند؛ ٩٠ کمپانی دو سوم گازهای گل خانه ای موجود در جو زمین را تولید میکنند. این است حاصل همه فعالیت سرمایه داری که به شدت حیات را در معرض تهدید قرار داده است. مارکس هنگامی سرمایه داری را نفرین اجتماعی نامید که هنوز این نظام در چند کشور اروپایی مستقر بود اگر اکنون زنده میشد و این فاجعه که سراسر کره زمین و اساس حیات کنونی را تهدید میکند می دید با چه صفتی از این نظام یاد میکرد؟