روزنه rowzane خبری – تحلیلی
مقدمه : یک جناح از طبقه حاکمه سرمایه داری در آمریکا بنمایندگی ترامپ بخاطر به بن بست رسیدن نظام سرمایه به این نتیجه رسیده اند که نمیتوان با همان سیاستهای قبل ادامه حیات داد و برای از هم نپاشیدن این نظام و این بن بست اقتصادی- اجتماعی؛ به سیاستهای فاشیستی و ضد انسانی دو قرن قبل معطوف شده اند.
عملن دارند بطور کامل جامعه را بطرف آلیگارشی حکومتی – سیاسی و امپراطوری قرون گذشته بر می گردانند. ثروت ۳ نفر در آمریکا برابر ثروت بیش از ۱۸۰ میلیون نفر است.عملا دارند سیاست و اقتصاد و حکومت و جامعه را در دست اقلیتی بسیار محدود خلاصه میکنند و به قبضه در می آورند. دولت ترامپ و شرکا تمام اهرم های قوای سه گانه را دارند دور میزنند و به هیچ قانون و مرجعی هم پاسخگو نیستند. تمام گزارشگران و میدیای آمریکا را تهدید به بستن و دستگیری و با قلدری خواهان برچیدن تمام صداهای مخالف هستند. و اکثریت کنگره و سوپریم کورت( دیوان عالی ) با او همراه است
اما در سطح جهانی :
در نظام جهانی امروز یک چند قطبی امپریالیستی کلان سرباز کرده. اگر در زمان جنگ سرد دو قطب اصلی شوروی و آمریکا کل کنترل اوضاع جهانی را در دست داشتند؛ بعد از فروپاشی شوروی و بخصوص دهها سال بعد از آن ؛ امروز قطب های کوچک و بزرگی مستقل ونیم مستقل سر بر آورده اند که برای نظام سرمایه داری در آمریکا و حداقل یک جناح بسیار پرقدرت فاشیستی آن بنمایندگی ترامپ قابل پذیرش و ادامه دار نمی تواند باشد.
بطور مثال چین و روسیه و اروپا امروز بعنوان قدرتهای عظیم اقتصادی اجتماعی و نظامی سر بر آورده اند. قدرتهای کوچک منطقه ای هم دیگر مثل زمان جنگ سرد به هیچ قدرتی پاسخگو نیستند .
مثلا حکومت عربستان دیگر مثل سایق دست نشانده و نوکر و تابع آمریکا نیست و خودش سیاستهای مستقل خودش را دنبال میکند . هرگاه لازم باشد با همه کشورها از جمله روسیه و چین و حتی جمهوری اسلامی مستقلن قرار داد و توافق امضا می کند. این امر در زمان جنگ سرد امکان نداشت.
جمهوری اسلامی بعنوان یک خرده امپریالیست در منطقه عمل میکند که منافع جهانی آمریکا را به مخاطره میاندازد؛ که با زمان شاه کاملا متفاومت است که عمدتا سیاستهای آمریکا را پیاده می کرد و یا حداقل با توافق آمریکا میتوانست عمل بکند.
هوثی های یمن توانسته اند کل منافع اقتصادی آمریکا را در اقیانوسها بخطر می اندازند. خطراتی به این شکل از مناطق کوچک جهان در قرون ۱۸- ۱۹و ۲۰ قابل تصور نبود
کشورهای آمریکای لاتین و هندوستان و حتی کشورهای آفریقایی و آسیایی عملا سیاستهای خودشان را مستقل به پیش میبرند. از این نظر سرمایه داری آمریکا دیگر آن هژمونی سیاسی و اقتصادی و نظامی و غالب را کاملا از دست داده و عمدتا میتواند مثل همه کشورهای جهان در چهارچوب مرزهای خودش عرض اندام بکند وبخصوص که کشورههای همچو چین ؛ کره ؛ ژاپن و اروپا و دیگر کشورها میتوانند از نظر اقتصادی بازارهای جهانی و داخلی آمریکا را قبضه کنند.
سیاست جدید ترامپیست یک سیاست ناسیونال -فاشیستی و مبارزه با این نوع نظم کنونی جهانی است.
ترامپیسم میخواهد جامعه جهانی را به دوران قرن ۱۹ بکشاند. که در آن مثلا ۳ یا ۴ امپراطوری جهانی کل جهان را کنترل میکردند و امپراطوری انگلستان عملا به عنوان امپراطوری برتر بیش از دو سوم جهان را در اختیار و تحت کنترل داشت.
ترامپیست در حقیقت میخواهد آمریکا را به بریتانیای قرن ۱۹ سوق دهد و آن نظم جهانی را در جهان پیاده کند.
آمریکا با این سیاست جدید امروز در صدد است هر چه بیشتر به تصرفات خودش اضافه کند تا بتواند در مقایسه با دیگر امپراطوران جدید دست بالاتری داشته باشد.
برای همین دنبال ضمیمه کشور کانادا بعنوان یکی از ایالتهای آمریکا است. دنبال اشغال گرینلند است.
میخواهد کل خلیج مکزیک را به خلیج آمریکا تبدیل کند و پاناما و آبراه پاناما را کاملا متصرف شود.
اینها فقط مرحله دست گرمی برای سیاستهای جهانی دراز مدت نظم نوین جهانی است.
ترامپیست دیگر حتی متعهد به اروپا و ناتو در مقابل دشمنان و روسیه نیست.
این کشورها اگر بخواهند ادامه پیدا کنند باید بین روسیه و آمریکا یکی را انتخاب کنند. برای همین ترامپ در حال مذاکره با پوتین است که بعنوان یک امپراطوری بسیار ضعیف تر در سطح جهانی ظاهر شود و او را به رسمیت بشناسد ,و وارد معامله جدید نظم نوینی با آن بشود که آمریکا کاملا دست بالاتر در سطح جهانی داشته باشد.
دموکراسی و سوسیال دموکراسی و زندگی نسبتا انسانی مردم در اروپا برای ترامپیسم ارزش ندارد. اروپا اگر میخواهد در مقابل روسیه قد علم کند و مورد هجوم روسیه واقع نشود باید به آمریکا باج کلان بدهد و درصد بسیار زیادی از بودجه اقتصادی خود را که صرف سوبسید برای بهتر زیستن مردم اروپا میکند را صرف بودجه نظامی و باج دهی به آمریکا بکند. وعملا اروپا را به جهان سوم تبدیل کند.
این امر در مورد کانادا عضو ناتو هم صادق است و این کشور را از نظر اقتصادی کاملا تحت فشار قرار دهد تا به یکی از ایالات آمریکا تبدیل شود. اگر قرار نباشد آنجا را اشغال بکند.
در نتیجه کل اروپا بخاطر ترس از روسیه مجبور میشود یک پاره و وابسته به امپراطوری جدید آمریکا باشد.
کشورهای آمریکای لاتین هم اگر از طرف آمریکا به عنوان حیات خلوت آمریکا اشغال نشوند مجبورند زیر سلطه آمریکا بمانند و به آمریکا باج بدهند. برای آمریکا خیلی راحت تر است که کل قاره آمریکا را از نظر نظامی و سیاسی و اقتصادی کنترل بکند تا مثلا قدرت هایی مثل چین و روسیه.
در نتیجه ترامپیست عمدتا دنبال تقسیم جهان بطور مثال فعلا بین ۳ امپراطوری چین – روسیه و آمریکا است. دیگر کشور مستقل مثل قرن ۱۹ نداریم.
در قرن ۱۹ مثلا هندوستان( شامل پاکستان و افغانستان و بنگلادش .و…….) مستعمره انگلیس بود و ایران بین انگلیس و امپراطوری روس تقسیم شده بود.
اینکه ترامپ بتواند این سیاستهای امپراطوری جهانی را پیاده کند داستان دیگری است.
در داخل آمریکا هم سیاستهای ترامپیسم؛ سانسور- دستگیری و سرکوب عریان مخالفین و رعب و وحشت جامعه جهان سومی است. آزادی بیان و حکومت و جامعه قانون جای خودش را از همین الان به دستگیری های بدون مراحل قانونی و دیپورت و زندانی کردن و شکنجه کردن مخالفین شده است. در حقیقت یک گشتاپوی پلاستیکی در حال حاضر از طرف ترامپ در جامعه آمریکا رواج یافته .که هنوز به مرحله آهنینش نرسیده.
ترامپ تمام میدیا و صدای آمریکا و رادیو و تلویزیونهای جهانی و کشوری و خارج از مرزهای آمریکا را که برای دمکراسی و تبلیغات دولت و جامعه آمریکا تبلیغ می کردند را کاملا تعطیل کرده.
تمام کمکهای اقتصادی- فرهنگی به دیگر کشورها بنام حقوق بشر و صلح و غیره را کاملا ملغی کرده . چون قرار نیست مردم جهان آمریکا را بعنوان یک کشور قانون و دموکراسی و آزادی طلب و حقوق انسانی شناسایی کنند. آمریکا با زور و نظامی و قلدری هر جا را که لازم باشد تصرف و اشغال میکند مثل دوران قرون ۱۸- ۱۹ وبه کسی هم پاسخگو نخواهد بود..
مگر امپراطوران عثمانی و روسیه و بریتانیا به کسی و مرجعی پاسخگو بودند؟. ترامپ حتی به سازمان ملل و حقوق بشر سازمان ملل و سازمانهای وابسته به ان هم اهمیت نداده و خیلی از بودجه های مربوط به آنان را قطع و در حال قطع کردن است.
اما بنظر من این سیاست ترامپیست در نطفه خفه شده. دیگر نمی تواند جامعه جهانی را به دو قرن قبل بازگرداند.
اینها فقط در مغزهای معلول فاشیستهای جناح های ورشکسته نظام سرمایه داری آمریکا وجهان میتواند رشد کند.
تا همین جا مبارزات مردم عملا کل سیاستهای داخلی و خارجی ترامپ را عملا فلج کرده و روزی نیست که دولت ترامپ توسط مردم و مبارزات مردم بعنوان یک فاشیست عروسکی مورد تمسخر مردم آمریکا- کانادا و حتی دیگر جناحهای بورژوازی قرار نگیرد.
سیاست امپراطوری جهانی قرن نوزده ای ترامپ تا همین جا به شکست کشیده شده و در نطفه از هم پاشیده.
مردم آمریکا امروز خیلی بیشتر از قبل متوجه شده اند که دولتهای سرمایه داری( دمکرات- جمهوری خواه ) که دست بدست میشوند فقط بخاطر منافع کلان سرمایه داران عمل میکنند.
قدرت گیری ترامپ و سیاستهای ضد انسانی وهمراهی آشکار و عریان او با کلان سرمایه داران بطور مستقیم در کاخ سفید و سیاست گذاری های ضد انسانی آنان بیش از پیش کل هیات حاکمه آمریکا را افشا کرده .
طبقه کارگر و مردم بخاطر شمشیر از رو بستن و دست بدست هم دادن ترامپ و کلان سرمایه داران بطور واضح ؛ متوجه شده اند که سرمایه داران و حاکمان و احزاب وابسته به آنان دشمنان واقعی آنان و مخالف زندگی و رفاه آنان هستند.
دهها میلیون مردم گرسنه و بیخانمان و صدها میلیون مردمی که این روزها نمیتوانند مخارج معمولی زندگی خودشان را حریف شوند ودر فقر و جامعه جهان سومی گرفتار آمده اند؛ می توانند ارتش دهها و صدها میلیونی طبقه کارگر و مردمی باشند که میتوانند این نظام را یکبار و برای همیشه بزیر بکشند.
