شبح مارکس بر صدا و سیما

قاتل همیشه به محل جنایتش سر میزند

معیارها برای مردم ستمدیده و کارگر مزدبگیر و شکنجه شده سر وته نشده اند. کارگر با کمونیسم و کمونیسم با کارگر تداعی میشوند. هر دو یک پدیده مادی، تاریخی و اجتماعی اند.
حکومت مافیای اسلامی، کارگر و فعال سیاسی را “بجرم” نزدیکی به باورهای سوسیالیستی و کمونیستی اسیر میکند، شکنجه میکند، دروغ تحویل مردم میدهد و مردم هم محکم بهش پاسخ کوبنده میدهند. 
باب شدن و به میدان آمدن کمونیسم و کارگر در فضای سیاسی جامعه سبب شد که قاتلان کمونیستهای دهه شصت و شصت و هفت با ادبیات و تبلیغاتی دیگر از طریق رسانه رسوا شده شان به مصاف و جنگ با کمونیسم و کارگر به میدان بیایند.
صدا و سیما اخیرا با همین شمشیر زنگ زده و تحلیل و ارزیابی اسلامی به مصاف با مارکس به میدان آمده است. جالب و شنیدنی تر این است که رئسای جمهور کشورهای بلوک شرق و آسیا، از پینوشه گرفته تا نجیب الله در افغانسان، و غیره در قبل از فروپاشی بلوک شرق را بعاریه گرفته و به مصاف با مارکسیسم عرض اندام کرده اند.


فارغ از بی مایگی تحلیل و ارزیابی اسلامی آنان از مارکس و کمونیسم، نفس بازگشت قاتلان کمونیستها به محل جنایاتشان ( دهه شصت و کشتار و قتل عام کمونیستها و آزادیخواهان ) و تبدیل و تحمیل شدن کمونیسم و مارکسیسم از سوی کمونیستها و کارگران به “گفتمان” برنامه های “افشاگرانه شان” علیه مارکس، گویی “عذاب وجدان” در کشتار کمونیستها دست از سرشان برنمیدارد. اینها قبل از هر چیز نشاندهنده عطش جامعه و روی آوری کارگر، زن و جوان به آرمانهای سوسیالیستی، انسانی و کمونیستی در جامعه ایران است که آنان را به این نوع دست و پا زدنها انداخته است.
آنچه شعف انگیز است این است که فضای موجود در روی آوری کارگر و جامعه به آرزوها و آرمانهای انسانی سوسیالیسم و کمونیسم، غیر قابل بازپس گیری و غیر قابل بازگشت به روزها و ماههای گذشته است. امروز دیگر کمونیسم و سوسیالیسم بطور عینی و علنی به موضوع مطرح در جامعه ایران تبدیل شده است. اگر در دوران قتل عام کمونیستها در دهه شصت هر جوانی را تنها بخاطر یک اعلامیه که بوی کمونیسم و سوسیالیسم میداد بلافاصله اعدام و سربه نیست میکردند، اما امروز نه تنها جرئت این کار را نسبت به کسانیکه در زندانها علنی خود را مارکسیست و کمونیست میدانند ندارند بلکه فشار عظیم آرمانهای کمونیستی را بشدت بر پیکر درهم کوفته خود احساس میکنند.


حکومت مستاصل و درمانده اسلامی با ضرباتی که از مبارزات کارگران، مردم معترض و کمونیستها خورده است، در اوج ناتوانی رسانه سراپا رسوایش را به “نقد مارکس” اختصاص داده است. بدون حضور طرف یا طرفهای مخالف آنان در این خیمه شب بازیها، دارند وحشت، سراسیمگی و هراس خود از کارگر و کمونیسم را به بیننده نشان میدهند. باید از گسترش “نقد و افشاگریشان علیه مارکس” در رسانه رسوا و منفور شان استقبال کرد. این هم نوعی دستپاچگی است که از ولی فقیه و دیگر آیت الله ها و نهادهای سرکوب تا صدا و سیما به آن دچار شده اند چرا که میدانند با سرنگونی حکومت اسلامی و برقراری جامعه ای سوسیالیستی که حرمت، کرامت و رفاه و آزادی را به انسان بازمیگرداند، دکان قرون وسطایی جانوران اسلامی برای همیشه تعطیل خواهد شد.
عبدل گلپریان
۶ بهمن ۹۷
۲۶ ژانویه ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

راه حل سقز علیه تهاجم شیمیایی- عبدل گلپریان

روز یکشنبه ۲۰ فروردین دست‌کم شش مدرسه دخترانه در شهر سقز به‌طور هم‌زمان هدف حملات …