مندرج در ژورنال شماره ۷۷۴ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
شریفه محمدی فعال کارگری در ۱۴ آذر ۱۴۰۲ در خانهاش، در شهر رشت بازداشت و بعد از آن تحت شکنجههای مداوم بوده است. شریفه محمدی در تمام این مدت شکنجهها را تحمل و هیچ اقراری در پرونده او، علیه خودش وجود ندارد. همسر او، سیروس فتحی هم بهخاطر پیگیری مستمر پرونده شریفه و اطلاعرسانی مداوم بازداشت شد که بهتازگی آزاد شده است.
شریفه در یک مقطع از زندان لاکان رشت به زندان شهر سنندج منتقل میشود و چنان تحت شکنجه قرار میگیرد که مسئولان این زندان از ترس اینکه پای خودشان هم گرفتار ماجرا شود از نیروهای شکنجهکننده شکایت به جایی میبرند که اکنون همان جا، یعنی بیدادگستری جمهوری اسلامی شریفه را متهم به فعالیت مسلحانه با عنوان “بغی” کرده است.
شریفه محمدی جرمش تنها کارگر و صدای اعتراض کارگران بودن است. او بهمثابه یک زن، بهمثابه یک کارگر نخواسته خاموش و ساکت بماند. طی هفت ماه گذشته بهشدت او تحت شکنجه روحی و جسمی بوده تا ساکتش کنند. شریفه در نامهای کوتاه نوشته است:
لحظاتی هستند که هرگز از یاد نخواهم برد. در این شش ماه ساعاتی بودند که بر من سخت و سنگین گذشتند؛ اما هیچگاه نگریستم. هنگامی که با صورت کبود برگههای بازجویی بر سرم کوبیده میشد! هنگامی که بعد از سه ماه وارد بند عمومی شدم، دلم عجیب گرفته بود. با شنیدن این جمله که “دلت را پیش عزیزانی بگذار که در شرایط سخت و دشوارتری بودهاند” آرامشی مرا فراگرفت که با امیدی بیشتر از پیش این روزها را سپری کنم. این چند خط را نوشتم برای اینکه به خانواده و دوستان عزیزم بگویم دوستتان دارم به قول “آیدین بهاندازه کهکشانها دوستتان دارم”.
در این میان همسرش با پیگیری و اطلاعرسانی مداوم نهتنها نگذاشته است صدای او زیر نعرههای شکنجهگران و زندانبانان خاموش شود؛ بلکه باعث شده است تا همگان مطلع شوند شریفه، شرافت را معنایی عمیق بخشیده است.
اکنون با ماست که صدای شریفه و شریفهها را در سراسر جهان منعکس سازیم. نشان دهیم که در مقابل غوغای رقابت بین منفورترین تبهکاران، در ایران صدای انسانیت و شرافت زیر شکنجه، بلندترین فریادهاست. مقاومت شریفهها و جانفشانی ساریناها و نیکاها صدای واقعی مردمی است که به ستم اسلامی سرمایهداران نه گفتهاند.