صنعت دین

ژان پل سارتر یک جائی گفته است: “عده اى فکر میکنند دین اعتقادات مردم است. اینطور نیست! دین یک صنعت است. صاحبى دارد. به نفع عده اى است و باعث ثروت مادى و قدرت سیاسى طیف معینى در جامعه میشود و به یک حاکمیت سیاسى و طبقاتى در جامعه خدمت میکند. مذهب صنعتى است که میلیاردها دلار پول در آن جابجا میشود. هزینه تبلیغاتش توسط این پولها پرداخت میشود. این پولها را با کلاهبردارى و اخاذى از جیب مردم بیرون میکشند. دین یک دستگاه نشر اکاذیب است. دروغ تحویل مردم میدهند. مردم را میترسانند. مردم را در این دنیا از خشونت میترسانند و در آن دنیا از عقوبت. این درست مثل مافیا است. نهاد مذهبى، چه مسیحیت باشد، چه اسلام و چه یهودیت قبل از اینکه مجموعه اى از باورهاى اجتماعى باشد یک ساختمان و عمارت بزرگ اجتماعى است که روى پاى خودش ایستاده مالیات میگیرد، پول میگیرد و خرج بقا و حاکمیت خودش میکند. دین شراب ناب نیست؛ متانول است که مستی میدهد، اما به قیمت کوری.” منصور حکمت در مصاحبه ای به تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۰۱ با “رادیو انترناسیونال” که بعدا متن پیاده شده و کتبی آن هم در دسترس قرار گرفت نکات خیلی تکمیلی خوبی به آن اضافه می کند.
دوستی معترضه نوشته بود: “حکم این نقل قول درست نیست. این عبارات جنبه اقتصادی دین را توضیح می ده. اما دین اعتقادات مردم هم هست و جنبه ایدئولوژیک هم داره یعنی یک کارکرد دین، ایجاد توهمی از شناخت و جهان بینی کاذب طبقاتی برای مردم است. دو جنبه دیگر دین، جنبه آیینی دین و جنبه قانونی دین است که شریعت دین را تشکیل می ده. این تصور کاذب که دین اعتقادات مردم نیست و فقط دکان است برای کمونیست ها و سوسیالیست ها مرگبار بوده است. برهمین اساس انها اعتقادات مردم را دست کم می گرفتند و مردم هم به سادگی برحسب اعتقادات مذهبی خودشان، چه بسیار کمونیست ها را که لو نداده، نکشته و خیانت نکرده اند. چیزی که در عمل به اشتباه محاسباتی مرگبار در پذیرش توده ای یک مبارزه سیاسی می انجامد.”
من متوجه این اعتراض نمی شوم. اعتقادات مردم مثل آفتاب یک روزی از جائی طلوع نکرده اند. کسانی آن را با خونریزیهای زیادی “اعتقادات مردم” کرده اند و بر پایه های این خونریزیها مافیاهائی ساخته اند. اگر دو نفر در جزیره ای زندگی کنند و یکی به خدای ابراهیمی باورداشته باشد و دیگری آته ئیست باشد، دیگر نه از مافیا می شود حرف زد، نه از صنعت دین و لو دادن کمونیستها و بقیه داستان. وقتی از “صنعت دین” حرف می زنیم پا گذاشته ایم روی زمین صفت و سخت و از زندگی اجتماعی قرن ۲۱ حرف می زنیم که صنعت دین آدمها را به جان هم می اندازد و عده ای را مأمور لو دادن دیگران می کند. اگر “اعتقادات مردم” پا را از جنبه باور شخص درازتر کرد و به حیطه ای پا گذاشت که “به نفع عده اى برای ثروت مادى و قدرت سیاسى طیف معینى در جامعه شد و به یک حاکمیت سیاسى و طبقاتى در جامعه خدمت کرد” دیگر “اعتقاد مظلومانه مردم” نیست. یک مافیا است. کوکلاکس کلان است. از صنعت دخانیات صدها و هزاران بار زیانبارتر و مخرب تر است. نقل قول از سارتر هم همین را می گوید.
دوست ما می گوید: “این عبارات جنبه اقتصادی دین را توضیح می ده. اما دین اعتقادات مردم هم هست و جنبه ایدئولوژیک هم داره یعنی یک کارکرد دین، ایجاد توهمی از شناخت و جهان بینی کاذب طبقاتی برای مردم است.” یعنی جنبه اقتصادی دین را قبول دارد و وقتی که به جنبه ایدئولوژیک می رسد، اعتراضش را نقض می کند. اگر ایجاد توهم می کند دقیقا به عرصه اقتصاد پا گذاشته و از اذهان و ایده صرف بیرون آمده و روی حیطه “جنبه اقتصادی” فرود آمده است! اینجاست که دیگر با همین “باور مردم” باید مثل مبارزه با دخانیات و مبارزه با تروریسم ایستاد و جنگید! (گرچه من نمی دانم که در این دنیا امروز و حتی در دوره ارسطو و افلاطون هم، می شود جنبه ایدئولوژیک را از جنبه اقتصادی تفکیک داد!)
۸ مارس ۲۰۲۱

اینرا هم بخوانید

Hollow operation, Hollow regime- Bahram Soroush

April 15, 2024 The Islamic Republic’s drone and missile attack on Israel was not a …