فراخوان حکومت جهت سرنگونی!

در آخرین ساعات سال ٩٦ جمهوری اسلامی زهر خودش را ریخت. در پایان نمایش مسخره هر ساله سه جانبه گری  به ریاست یک شکنجه گر، حقوق کارگران را با یک حساب دقیق بی معنی  ١٩.٨ درصد افزایش یافت. از این بیشتر و بهتر نمی توانستند اعلام کنند که کارگران در نزد ایشان اصلا داخل آدم محسوب نمی شوند.

استثمارگران که از سوی کارشناسان بورژوازی “کارآفرین محترم” خطاب میشوند با اتکا به همین حکومت سرتا پا فاسد و تبهکار در تمام سال ٩٦ به خواستهای کارگران در سراسر ایران بی توجهی نشان دادند و زبان شان هم دراز بود : زحمت کشیدند و آنچه لیاقت داشتند رسیدند! و پیغام دادند: قرار نیست کارگر اصلا انسان به حساب آید، مخصوصا اگر صدایش را بلند کند تروریست محسوب میشود. هر کارفرما برای خودش در محدوده کارخانه ای که در اختیار دارد حکومتی از وحشت با اتکا به گرو گرفتن نفس زندگی کارگران براه انداخته. با این وجود کارگران در سراسر این کشور صدایشان را هر چه رساتر کردند و خواستار پایان تحقیر و توهین وگرسنگی شدند. تهدید، احضار، بازداشت و زندان نیز کارساز نبود. میتوان تصور کرد که در جلسات امنیتی شان با حضور کارفرمایان چگونه از خشم بر خود می پیچند وقتی شاهد هستند که کارگری که تا دیروز میتوانستند هر گونه تحقیری بر او روا دارند و حتی دستمزدش را هم نپردازند اکنون زیر پنجره فریادشان به آسمان بلند است که دیگر زیر بار ستم زندگی نمی کنند. میتوان حس کرد چه وحشتی دچار میشدند با وجود بازداشت و حمله نیروهای ویژه امنیتی و انتظامی کارگران مقاومت میکنند. شاهد بودیم که درجه دار نیروی انتظامی هم صدایش بلند شده بود و بر سر کارفرما داد میزد، از اینکه مدام باید رودروی کارگری بایستد که دستمزد کاری که کرده میخواهد خسته شده است.

جمهوری اسلامی تمام اتکایش به همین نیروهای انتظامی است که روز به روز خسته و فرسودتر میشود، که باید آماده باش بماند که فلان کارخانه کارگران اش در خیابان هستند. کارگران ایران روز به روز بیشتر یاد می گیرند که چگونه متحدانه تر مبارزاتشان را به پیش ببرند. فقط یک گام دیگر مانده است که مبارزه کارگران سراسری شود و متحدانه از شرق تا غرب و شمال و جنوب کشور یک صدا یک خواسته را فریاد بزنند. که اگر اینگونه شود دیگر آن خواسته دستمزدهای عقب افتاده نخواهد ماند و این اتفاق میتواند و باید ضربه نهایی را به این حکومت بزند. و این را بهتر از هر کسی جمهوری اسلامی میداند، که امام راحل شان سی و نه سال پیش هشدار داد که مبادا انفجاری میان کارگران واقع بشود و اگر اینگونه شود هیچکدام نمی مانیم. و امام زنده وحقیرشان ناتوان از جلوگیری از این انفجار، اعتراف میکند سی ونه سال است که تهدید از جانب کارگران خواب شان را آشفته ساخته است.

جمهوری اسلامی با تصویب ١٩.٨ درصدی افزایش دستمزدها نمی توانست از این گویاتر به کارگران بگویید اگر زندگی انسانی میخواهید باید حکومت ما را سرنگون کنید. حقیر کبیرشان در بارگاه یکی از نمادهای تحقیر کردن توده مردم، صاف تو چشم همه مردم ایران نگاه کرد و پیام را شفاف تر به گوش مردم ایران رساند که این حکومت تنها با سرنگونی خودش راضی میشود. این فراخوانی است که خود حکومت داده است که مانع اصلی زندگی شرافتمندانه کل حکومت است. و تنها راه سرنگونی جمهوری اسلامی است.

سال ٩٧ سال سرنوشت سازی است. هنوز ٤ روز از سال ٩٧ گذشته است که مبارزات کارگران از رشت تا هفت تپه شروع شده است. هنوز تعطیلات سال نو به پایان نرسیده است که از گوشه این گوشه این کشور پیام مبارزه طلبی علیه حکومت به گوش میرسد. در داخل زندانها، زندانیان سیاسی بی وقفه علیه حکومت در حال مبارزه اند. بی شک بعد از تعطیلات موجی وسیعی از مبارزات مردم به راه خواهد افتاد. و برای کارگران و مسلما کل جامعه مهم ترین روز سال، اول ماه مه در پیش است. امسال میتواند این روز به رژه طبقاتی تبدیل شود و کارگران در قامت رهبر جامعه ظاهر شوند. حال که خود حکومت تاکید میکند زبان خوش سرش نمیشود باید مانند اول مه سال ٥٨ کاری کرد که بار دیگر پیغمبر خدا را به دست بوسی کارگر بفرستند. منتها این بار دیگر از خود خدا هم کاری بر نمی آید چون نمایندگانش بر روی زمین ثابت کردند فاسدترین نمایندگان سرمایه داری هستند و هیچ راهی برای خود باقی نگذاشتند جز سرنگونی کل حکومت است. این تنها خواسته حکومت است که باید اجرایش کرد که هم انسانیت از شرش خلاص شود و هم خودش از شر خود نجات یابد.

 

اینرا هم بخوانید

کلامی بسیار کوتاه به مناسبت تولد مارکس- یاشار سهندی

پنج ماه مه، روز تولد کارل مارکس است. پدیده منحصر بفرد در تاریخ بشری. موزس …