سال هاست که جمهوری اسلامی و همپالکی هایش در داخل و خارج به تکاپو افتاده اند تا شاید راه فراری برای رژیم و سران جنایتکارش دست و پا کنند.
بخشی از رژیم که زیر چتر ولایت فقیه، هنوز خواب ماندن بر سریر قدرت را می بیند، با تکیه بر سرکوب، خود را ماندنی می داند و علیرغم ضعف و فتوری که در پایه های موریانه خورده ی حکومتش احساس می کند، خودش را به نمی دانم می زند. اما شرکای دیروزش یعنی اصلاحاتچی ها و حتی بعضی چهره های دور و نزدیکش دیگر بوق پایان این قطار را به صدا درآورده اند؛ مثل فایزه هاشمی دختر رفسنجانی که فروپاشی محتوایی رژیم را اعلام کرده است. سعید حجاریان مغز متفکر اصلاحات اخیرا به روزنامه شرق گفته است:« اصلاح طلبان فعلا روی لبه ی تیغ راه می روند که به قول معروف از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر و لهیب آتش هم از پایین شعله می کشد».
روایت حجاریان از این نظر مهم است که اولا؛ واقع بینانه است چرا که تصویر دقیق و درستی از اوضاع کنونی به دست می دهد و در ثانی این تصویر، کادرش از قاب جریان شکست خورده ی اصلاحات بیرون می زند و وصف الحال رژیم است که کشتی اش به گل نشسته است.
تعبیر جالب « لهیب آتش از پایین»، در حقیقت همان آتش خشم توده های دست از جان شسته است که از دیماه ۹۶ در خیابان است و زندگی به گروگان گرفته شده اش را می خواهد.
حجاریان در ادامه می گوید:« در این شرایط دشوار، پیداکردن راه فرار بسیار سخت است».
این تحلیل گر جمهوری اسلامی دنبال راه نجات! برای رژیم نیست،. بلکه بدنبال را فرار است، دنبال سوراخ موش میگردد.
و اظهارات جالبتر دیگر اینکه: حسن خمینی، نوه روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی جمعهشب ( هفتم دیماه ) در سخنانی در مسجد جماران با بیان اینکه «زیربنای یک جامعه احساس رضایت مردم است»، گفت: “هیچ تضمینی وجود ندارد که ما بمانیم و دیگران بروند”.
نه به جمهوری اسلامی، فراگیرتر از این است و هیچ معجزه ای نمی تواند این رژیم را از ورطه ی سقوط نجات دهد.دور نیست که دست توانای مردم معترض آخرین میخ را بر تابوت این جنازه بکوبند.
انترناسیونال 797