روزنه rowzane خبری – تحلیلی مضحکه انتخابات شورای اسلامی در هفت تپه
یک تلاش حکومت اسلامی در این هفته برپا کردن مضحکه انتخابات شورای اسلامی در هفت تپه بود. برپایی این نهاد دست ساز حکومتی در هفت تپه برای جمهوری اسلامی مهم بود، زیرا اعتراضات قدرتمند این کارگران و خصوصا جلو آمدن گفتمان اداره شورایی توسط رهبر محبوب آنان اسماعیل بخشی، تهدید بزرگی برای حکومتیان بود. جمهوری اسلامی با این کار تلاش کرد که تشکل ارتجاعی و ضد مردمی شورای اسلامی اش را با همدستی اطلاعات و حراست و دادستانی و با به کارگیری ابزار سرکوبش جلو بکشد تا ذره ای هم که شده اثرات این تهدید بزرگ را شاید کاهش دهد. این را در نوشته دیگری هم اشاره کرده بودیم. واقعیت اینست که سنگری که این کارگران و در کنارشان کارگران گروه ملی فولاد اهواز بدست آورده اند و گفتمانی که مطرح کرده اند سکوی پرشی شده است که کل جنبش کارگری و مبارزات مردم در سطح جامعه را گامها جلو میبرد.
حکومت اسلامی خوب میداند که با سرکوب و تهدید و دستگیری موقعیت مبارزاتی کارگران نیشکر هفت تپه را نمیتوان به عقب برگرداند. کارگران نیشکر هفت تپه و در کنارش گروه ملی با مبارزات درخشانشان توانستند به آنچنان همبستگی مبارزاتی ای در سطح جامعه شکل دهند که پژواک قدرتمندش را همین هفته در تجمع بازنشستگان در مقابل مجلس و با فریاد کارگر، معلم، دانشجو اتحاد، اتحاد و با فریاد های حکومت سرمایه دار مفتخور نمیخواهیم، حکومت فقر و دزد و چپاول نمیخوایم نمیخوایم ، حکومت شلاق و زندان نمیخوایم، همه مردم شنیدند.
زیر فشار چنان اتفاق شورانگیز و عظیمی است که جمهوری اسلامی در جایی چون هفت تپه که یک کانون مهم همه این پیشرویهاست تلاش میکند پرچم مسخره شورای اسلامی کذاییش را برپا کند. نکته قابل توجه اینجاست که در جریان همین تلاش کردن ها ضعف و استیصال حکومت را به روشنی شاهد بودیم. از جمله برای پیشبرد این سیاست جمهوری اسلامی فعالین کارگری در هفت تپه را احضار و تهدید به زندان کرد. به آنها فشار آورد که کاندید شوراهای اسلامی شوند و وقتی کارگرانی که زیر فشار اسمشان در لیست کاندیدها قرار گرفته بود، بعدا میخواستند انصراف دهند، با چماق زندان آنها را مورد تهدید و فشار قرار داد. آخر سر هم در روز تعیین شده، شرکت در مضحکه ای که به پا داشته بودند، آنچنان کم بود که حتی مجبور شدند، ساعت رای گیری را تمدید کنند. خلاصه کلام اینکه در این ماجرا همانند همه مضحکه های انتخاباتی دیگرشان اسامی را با اعلام آرایی مهندسی شده بیرون آوردند و آنرا به عنوان شورای اسلامی این مجتمع کارگری اعلام کردند. این چنین بود که موجود کثیفی به اسم شورای اسلامی را در زیر چماق زندان و با دخالت دادستانی و اطلاعات در نیشکر هفت تپه ایجاد کردند. و این اتفاق نیز یک بار دیگر این نظر همه کارگران را اثبات کرد که شوراهای اسلامی ارگان جاسوسی حکومت و کارفرما هستند و ضد کارگری و ضد مردمی اند.
جالب اینجاست که اینان که خود از موقعیت لرزان شورای سرهم بندی شده کذایی شان خبر دارند، اینها که به روشنی میدانند کارگری که خواسته هایی داشته دوباره به میدان خواهد آمد، اکنون شتابزده در این تلاشند که با وعده و وعید هایی ذره ای بر اوضاع کنترل پیدا کنند و در میان کارگران جای پایی بیدا کنند. خلاصه کلام اینکه همه شواهد حاکی از اینست که خود همین شوراهای اسلامی سرهم بندی شده، نیز برای حکومت اسلامی و مدیران مافیائی نیشکر هفت تبه دردسر و معضلی ایجاد خواهند کرد و دردسرهای تازه ای برایشان ایجاد خواهد شد.
کارگرن نیشکر هفت تپه خواستار جارو شدن کل این بساط اختلاس و دزدیها و اداره شورایی کارخانه توسط نمایندگان منتخب خود و ایجاد شوراهایشان هستند. این کارگران خواستار قراردادهای مستقیم کاری و برداشته شدن تهدید اخراج و بیکارسازی از روی سرشان هستند. این کارگران خواستار پرداخت بموقع دستمزدها و داشتن یک زندگی انسانی هستند. برای پیشبرد این خواستها اولین خواست کارگران نیشکر هفته تپه پایان دادن به امنیتی کردن مبارزاتشان، آزادی فوری و بدون قید و شرط علی نجاتی از اعضای سندیکای نیشکر هفت تپه و بسته شدن تمامی پرونده های امنیتی تشکیل شده و ممنوعیت وثیقه این شکل کریه باجگیری و گروگانگیری هستند.
حکومت مفتخور سرمایه دار نمیخوایم، نمیخوایم
تجمع اعتراضی بازنشستگان در دوازدهم دیماه در این هفته در مقابل مجلس اسلامی با شعار حکومت مفتخور سرمایه دار نمیخوایم، نمیخوایم، یک اتفاق سیاسی مهم است که بطور واقعی آینه ای از اوضاع سیاسی کل جامعه است. در این روز بازنشستگان با شعارهای اعتراضی شان، بطور واقعی تعین و روشنی بیشتری به اعتراضات مردم در کل جامعه علیه شکاف عظیم طبقاتی حاکم بخشیدند. از جمله در این روز آنها با شعارهایی چون دولت سرمایه دار، حرف حالیش نمیشه، حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی، بازنشسته به پا خیز علیه ظلم و تبعیض، معیشت منزلت حق مسلم ماست کیفرخواست مردم به تنگ آمده از فقر و تبعیض و نابرابری سرمایه داری دزدسالار حاکم را اعلام داشتند.
جنبه مهم دیگر اعتراض بازنشستگان جلو آوردن خواست سراسری درمان رایگان بود. این خواست در کنار خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان که معلمان و بازنشستگان در اعتراضات قبلی خود بر آن تاکید کرده و توانستند مهر آنرا در راس خواستهای کل جامعه بکوبند، یک پیشروی مهم در حرکت اعتراضی این روز بازنشستگان بود. خواست درمان رایگان در تجمع این هفته بازنشستگان پر رنگ تر از هر وقت مطرح شد و بر روی دست نوشته های آنان نقش بسته بود. در همین راستا دست نوشته نان، کار، آزادی، اداره شورای در دست تجمع کنندگان این روز برجستگی داشت.
همچنین یک وجه مهم دیگر تجمع بازنشستگان در این هفته طرح تاکید آنان بر سه خواست کلیدی و سراسری به رسمیت شناخته شدن حق تشکل، آزادی زندانیان سیاسی و همه معلمان دربند و پایان دادن به امنیتی کردن مبارازت و افزایش حقوقها به بالای خط فقر اعلام شده که همانا در قدم اول شش میلیون است بود. بازنشستگان با اعلام این سه خواست مهم در بیانیه هایشان و در شعاریشان بطورواقعی خواستهای کل جامعه را نمایندگی کردند و به آن شفافیت بخشیدند.
در عین حال بازنشستگان در تجمع اعتراضی شان با شعارهایی چون زندانی سیاسی آزاد باید گردد، معلم زندانی آزاد باید گردد، نه تهدید، نه زندان، دیگه فایده نداره، حکومت سرکوب، زندان و شلاق نمیخوایم به حکومت اسلامی و دستگاه سرکوب و جنایتش نه گفتند. بدین ترتیب بازنشستگان در تجمع روز دوازدهم دیماه خود با بیان خواستهای رادیکال و انسانی خود بازهم در جلوی صف جامعه حرکت کردند و نقش درخشانی در جلو بردن گفتمان های چپ، رادیکال و انسانی در سطح جامعه ایفاء کردند. زنده باد بازنشستگان
یک کارزار مهم
یک کارزار مهم معلمان شاغل و بازنشسته، اعتراض به “بیمه تکمیلی” ناکار آمد است که هزاران نفر تا کنون آنرا امضاء کرده اند و همچنان در جریان است. خواست مشخص معلمان در این کارزار درمان رایگان برای همه است. و این خواستی است که بازنشستگان نیز در تجمع دوازدهم اردیبهشت آنرا فریاد زدند. این چنین است که معلمان پرچمدار خواست سراسری درمان رایگان برای همه شده اند. همانطور که در مبارزات اخیرشان خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان را به جلو آوردند و توانستند جبهه وسیعی از همبستگی بر سر این خواست شکل دهند و میخ آنرا در راس خواستهای کل جامعه بکوبند. به کارزار معلمان برای حق درمان رایگان برای همه وسیعا بپیوندیم.
هفت کارگر گروه ملی فولاد اهواز همچنان در بازداشتند
بیش از دو هفته از دستگیریها در گروه ملی فولاد اهواز میگذرد و همچنان هفت کارگر بازداشتی دیگر به اسامی بهزاد علیخانی؛ مصطفی عبیات؛ کریم سیاحی؛ کاظم حیدری؛ میثم علی قنواتی؛ طارق خلفی و غریب حویزاوی در زندان بسر میبرند. یک خواست فوری کارگران گروه ملی فولاد اهواز آزادی بدون قید و شرط کارگران بازداشتی و پایان دادن به فضای امنیتی در کارخانه است.
واقعیت اینست که مبارزات قدرتمند کارگران گروه ملی فولاد اهواز در کنار مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه به یک موضوع داغ جنبش اعتراضی کارگری تبدیل شده است. این مبارزات همانطور که اشاره کردم تا هم اکنون دستاوردهای بزرگی برای جنبش کارگری و کل جامعه در بر داشته است و به این اعتبار به سنگرهای مهمی برای پیشروی جنبش کارگری تبدیل شده اند. از همین رو کارگران گروه ملی فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه امروز در موقعیت خطیری قرار دارند و به وسیعترین همبستگی های جامعه و نیز در سطح جهانی نیاز دارند. بطور مثال هم اکنون در گروه ملی فولاد اهواز از یکسو حکومت اسلامی تلاش میکند با امنیتی کردن فضای کارخانه و در حبس نگاهداشتن چند صباحی بیشتر هفت کارگر باقیمانده در بازداشت، برای خود وقت بخرد و اوضاع را به گونه ای آرام کند. از نیروهای امنیتی در محل شرکت حضور چشمگیری دارند و در همین اوضاع زمزمه واگذاری گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به “قرارگاه خاتم الانبیا” قوت گرفته است.
از سوی دیگر کارگران کارگران گروه ملی فولاد اهواز اولتیماتوم داده اند که اگر تمامی همکارانشان تا یک هفته دیگر آزاد نشوند، دوباره به میدان خواهند آمد.
حفظ اتحاد کارگران گروه ملی فولاد اهواز با اتکاء به مجمع عمومی شان که همواره یک نقطه قوت مبارزات آنها بوده است، حضور فعال خانواده ها و ادامه قدرتمند همبستگی با مبارزات این کارگران در سطح جامعه ضرورت های حیاتی این دوره از مبارزات کارگران گروه ملی فولاد اهواز است. کارگران گروه ملی فولاد اهواز را نباید تنها گذاشت.
تجمعات پی در پی خانواده های کارگران بازداشتی و همراهی کارگران با آنها برای پیگیری آزادی آنان و وجود یک همبستگی وسیع اجتماعی با مبارزات کارگران گروه ملی که انعکاسش را در مبارزات معلمان، بازنششستگان، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه در همین مدت شاهد بودیم، یک فاکتور مهم در آزادی تعدادی از بازداشت شدگان بوده است. با همین قدرت و با گسترش این همبستگی باید تلاش کنیم تمامی بازداشت شدگان گروه ملی فولاد اهواز آزاد شوند.
