فقر قانونی و سازمانیافته، “ما ظرفیت استخدام 5000 گونی به دوش را داریم”- مهران محبی

“ما ظرفیت استخدام 5000 گونی به دوش را داریم”! این صحبت رضا محمدی مدیر عامل دزد و مافیائی سازمان مدیریت پسماند تهران است.

این اعلام آمادگی محمدی البته بر طبق تصمیم از پیش گرفته شده است. او در گزارشی که “اقتصاد ایران” منتشر کرده است، دلایل تصمیم گیری برای اقدام به چنین کاری را اینگونه توضیح می دهد: “قبلا انتقال زباله ها از یک منطقه شهرداری تا منطقه تخلیه در آرادکوه، از دست 13 پیمانکار رد و بدل می شد…. بعضی از زباله گردها با شهرداریها هیچ گونه قراردادی ندارند، مافیای زباله گردی کودکان را استثمار می کنند….دیگر اجازه نمی دهیم مافیای زباله از کودکان بهره کشی بکنند…. ما مافیای زباله گردی داریم که زباله دزدی و زباله گردی می کنند و بر اساس ماده 16 مدیریت پسماند می توانیم با آنها برخورد کنیم”. وی اضافه می کند: “ما همه زباله گردها را استخدام می کنیم و برای پیمانکار (به گفته محمدی فقط یک پیمانکار مجاز خواهد بود) هم الزام گذاشته ایم که باید از نیروی انسانی ایرانی با حقوق طرح طبقه بندی مشاغل بین 12 تا 15 میلیون تومان با 8 ساعت کار استفاده کند”. بنا به گفته این مهره مافیائی شهرداری، بین 4200 تا 4700 زباله گرد در تهران وجود دارند و این مزدور با برخوردی شارلاتانانه از ظرفیت بیش از حد نیاز کارآفرینی در شهرداری که همان مافیای زباله و سؤاستفاده های کلان از کار فوق العاده ارزان و خارج از حسابرسی کودکان و بی پناه ترین آدمهای این جامعه است، می گوید.

هر بازدمی که از دهان سران و مهره ها و مزدوران نظام مافیائی بیرون می آید بوی تعفن و کثافتی ازش متصاعد می شود که شرایط زندگی بیش از 80 میلیون انسان را طی 44 سال گذشته به انحاء مختلف بیزار کننده کرده است.

قبل از هر بحثی پیرامون ادعای موضوع استخدام زباله گردان و نحوه استخدام آنها، قانونی کردن و رسمیت بخشیدن به فقر و بهره کشی و استثمار از توان و جسم از رمق افتاده و حتی از تن های رنجور و بیمار کودکان و زنان در شرایط ناایمن، غیربهداشتی و آلوده به انواع میکروبهای عفونی توسط حکومت دزدان و مافیاها باید مورد اعتراض شدید و سراسری قرار بگیرد و خواهان محاکمه و مجازات سردستگان مافیاها شد.

جمهوری اسلامی یکی از نادر حکومتهائی است که به این آشکاری و با وقاحت تمام چنین شرایطی از زنده ماندن که خارج از شأن انسان امروزی است را بدیهی و مجاز می داند و در حال قانونیت بخشی و رسمیت دادن به آن است.

فقر، گرسنگی، بی خانمانی و زباله گردی پدیده ای منطقه ای یا کشوری نیست که فقط در کشوری مثل ایران به خاطر حاکمیت مافیائی و دزدسالار جمهوری اسلامی بوجود آمده باشد. این پدیده دردناک اجتماعی زائیده نظام سرمایه داری است و بدون از میان برداشتن آن، هیچیک از جلوه های ضد انسانی موجود از میان نخواهند رفت. امروزه صدها میلیون گرسنه و بی خانمان در جهان و از جمله در آمریکا مهد سرمایه و صنعت و تکنولوژی وجود دارند که مواد غذائی و پوشاک مورد نیاز زندگی فلاکتبارشان را از داخل سطل های زباله بیرون می کشند. اگرچه دولتهای سرمایه داری در حوزه اقتصادی ادعا می کنند که بی طرف هستند و فقط وظیفه نظارت بر امور و رابطه سرمایه دار و کارگر به عنوان نیروهای اجتماعی درگیر در تولید کشورشان را دارند، و با این توجیه بر اوضاع بی خانمانها و گرسنگانی که مولود نظامهای تحت حراست و پاسداریشان است چشم می پوشند، اما به خاطر پائین آوردن حساسیتهای اجتماعی نسبت به جوانب مخرب نظامشان بر زندگی مردم ضمن اذعان فضل فروشانه و متکبرانه به وجود ناهنجاریها، سعی می کنند با ربط دادن آنها به عوامل ذهنی، ارادی و تربیتی و ناکافی بودن کوشش ها در زمینه جامعه شناسی برای رفع چنین معضلاتی، یقه نظام اقتصادی خود را رها کنند، نه اینکه به فکر رسمیت دادن به آنها باشند.

حالا جزئیات طرح محمدی برای استخدام 5000 گونی به دوش در تهران:

  1. محمدی مدعی است که این طرح برای ممانعت از بهره کشی از کودکان است، اما در طرح استخدام، به گفته خودش پیمانکار مورد تأئید را ملزم به استخدام همه زباله گردان غیر از اتباع خارجی که همانا مهاجران افغانستانی هستند، کرده اند. یعنی همه زباله گردان از کودک گرفته تا جوان و بزرگسال ایرانی به اصطلاح استخدام می شوند. از نظر این کاسه لیس حکومتی، زباله گردان و بخصوص کودکان زباله گرد تا زمانی که برای پیمانکاران فعلی کار می کنند، استثمار می شوند و به محض اینکه به استخدام پیمانکار معتمد شهرداری درآیند دیگر استثمار نمی شوند و تمام دسترنج خود را دریافت می کنند. یک شیادی از نوع اسلامی!
  2. می گوید: این افراد به استخدام شرکت پیمانکار در می آیند. اما نمی گوید که این به زعم خودش گونی به دوشان طبق چه نوع قراردادی استخدام می شوند؟ اصلا قراردادی هست و اگر هست، قرارداد موقت یا رسمی است؟ بیمه خواهند شد یا نه؟ اگر آری، تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی خواهند بود یا بیمه کارکنان دولتی؟

در حالیکه هیچ بیمه ای کودکان و افراد دارای بیماری و معلولیت را بیمه نمی کند و بیش از یک سوم از زباله گردان کودک و بیمار و ناتوان هستند، معلوم است که ادعای استخدام زباله گردان فقط یک عوامفریبی و حقه شارلاتانی از نوع همیشگی حقه بازان حکومتی است.

  • مطابق سیاستها و اقدامات بنیادی و همیشگی حکومت در تفرقه اندازی میان بخشهای جامعه و مخصوصا ضدیت با مهاجران رنجدیده و محروم افغانستانی، در این طرح مافیائی نیز برای مهاجران افغانستانی حتی زباله گردی هم روا نمی دارند و از این طریق یورش سازمانیافته ای به مهاجرین را ترتیب خواهند داد و ضرب و شتم آنها توسط اراذل و اوباش حکومتی و افراد ناآگاهی که تحت تأثیر تبلیغات نژادپرستانه قرار می گیرند را موجه و قانونی می کنند.

باندهای مافیائی حکومت از هر بدبختی و نکبتی که بر سر جامعه آورده اند، به دنبال سودبری و بهره گیری اقتصادی هستند. دیدن کودکان، زنان و مردان رنگ پریده و تکیده ای که در میان سطل های زباله و مکانهای جمع آوری زباله به دنبال پلاستیک و ضایعات قابل بازیافتی که در ازایش می توانند پول ناچیزی از مراکز خرید زباله دریافت کنند، می گردند نه تنها وجدان و شرافت نداشته شان را جریحه دار نمی کند، بلکه پولها و درآمدهای صدها میلیارد تومانی ماهانه ای که این رانده شدگان از شأن و مرتبت انسانی قرار است برایشان حاصل کنند در اذهان فاسدشان به تصویر در می آیند.

شرایط زندگی و کلا زندگی میلیونها کودک کار و زباله گرد و زنان و مردان دچار فقر مطلق و گرسنگی و بیماری و اعتیاد که بسیاری از آنها حتی سرپناهی برای آرام گرفتن و تحدید قوا ندارند، برای سران دزد و چپاولگر حائز هیچ اهمیتی نیست. آنچه برای این جانیان اهمیت دارد نیروی فوق العاده ارزان و گاها مجانی آنها است که حالا موضوع داغ رقابت با سردستگان و باندهای مافیائی غیر حکومتی شده است.

جمهوری اسلامی اگر طی 44 سال گذشته هیچ یک از جنایات هولناکی که مرتکب شده است، انجام نمی داد و تنها جرم اش بوجود آوردن همین پدیده زباله گردی بود، صدها بار سزاوار سرنگونی است.

این حکومت باید سرنگون شود تا جامعه روی خوشی و سعادت ببیند.

کارگر کمونیست۸۱۸

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …