مصاحبه تلویزیون کانال جدید با کاظم نیکخواه
ملاحت مرتضوی: بحث امروز ما در مورد فلج اقتصادی جمهوری اسلامی و خلاصی از شر حکومت است. بحران، رکود و فلج اقبصادی جمهوری اسلامی بسیار عیان است و همه کس بر آن تاکید میکند. این بحران روشن است که نه با تحریمها شروع شده و نه با پایان تحریمها شاهد یک اقتصاد شکوفا خواهیم بود. سوال اینست که بر بستر این شرایط حکومت چه خوابی برای کارگران و مردم دیده است؟ و مردم برای خلاصی از شر این هیولای فقر و نابرابری و فساد چه از دستشان بر می آید؟ در همین رابطه با مهمان برنامه کاظم نیکخواه در نگاه روز گفتگویی خواهیم داشت.
کاظم نیکخواه خوش آمدید. جمهوری اسلامی میگوید با اعمال دور جدید تحریمها اقتصاد ایران دچار شرایط سختی شده است. آیا بنظر شما این بحران و فلج اقتصادی فقط نتیجه تحریمهاست؟
کاظم نیکخواه: قطعا فقط نیتجه تحریمها نیست. اما تحریمها فشار بسیار سنگینی را بر اقتصاد فی الحال درب و داغان جمهوری اسلامی وارد آورده و عملا به فلج اقتصادی، یا به بن بست اقتصادی جدی منجر شده است. ببینید! اقتصاد جمهوری اسلامی را با تئوری های متعارف و معمولی نمیشود توضیحش داد. این اقتصادی است دچار تورم و رکود همزمان. یعنی هم رکود اقتصادی و هم تورم اقتصادی که معمولا در شرایط متفاوتی بروز میکنند یا در دوره های کوتاهی با هم پدیدار میشوند، در اقتصاد این کشور سالهاست همزمان دارند عمل میکنند. قیمتها مدام بالا میرود، قدرت خرید کارگران و مردم کم تر و کمتر میشود و در عین حال تولید و بازار و خرید و فروش دچار رکود است و کار نمیکند. یک خصوصیت دیگر اقتصاد جمهوری اسلامی اینست که مافیای اقتصادی بر تمام جوانب این اقتصاد حاکم است. رانت خواری و چپاول و غارتگری بر آن حاکم است. و زندگی مردم دارد در زیر بار این اقتصاد و چپاولگریهای حاکمین و مفتخوران حاکم له میشود. اکنون تحریمها هم به همه این مسائل اضافه شده است که آنهم اساسا نتیجه سیاستهای جمهوری اسلامی است. نتیجه اینکه اکنون یک بن بست و فلج کامل را شاهد هستیم.
به همین دلیل این هفته یا همین چند روز پیش خامنه ای سران سه قوه را جمع کرد و نشستند و بحث کردند که چه فکری بحال اقتصاد بکنند و باز به این نتیجه رسیدند که دست به اقدامات اضطراری بزنند و یک مقداری فشار را روی مردم بیشتر کنند. یعنی خود جمهوری اسلامی دارد به نحوی اعتراف میکند که اقتصادش کار نمیکند و باید “اقدامات ویژه و اضطراری” و امثال اینها را در دستور بگذارند.
اقتصاد جمهوری اسلامی چهل سال است دچار بحران است. در واقع قبل از این تحریمها دچار بحران، رکود، و حتی بن بست بود. و با فشار تحریمها دچار از هم گسیختگی و فلج جدی تری شده است. وقتی جمهوری اسلامی میگوید تحریمها باعث این وضعیت شده میخواهد فشار اعتراضات کارگران و مردم را کم کند و آنرا به گردن تحریمها بیندازد. مردم میگویند حتی اگر اینطور باشد، خود شما عامل این وضعیت و این تحریمها هستید. یعنی حتی اگر تحریمها را هم عامل اصلی این وضعیت ناهنجار بدانیم باز خود جمهوری اسلامی عامل اصلی است و مردم این را میدانند و میگویند. در نتیجه اینکه تحریم عامل این وضعیت است راه نجاتی برای حکومت اسلامی نیست.
ملاحت مرتضوی: هر حکومتی که دچار بحران میشود فورا فشار را بر مردم منتقل میکند. با توجه به آنچه گفتید فکر میکنید رژیم الان چه خوابی برای تشدید فقر و فلاکت به مردم دیده است؟
کاظم نیکخواه: در ایران همانطور که میدانید سالهاست که فشار اقتصادی بر مردم ابعاد بسیار عظیم و غیر قابل توصیفی دارد. برای نمونه در دنیا سابقه ندارد که دستمزد توافق شده کارگر را شش ماه، ده ماه، یک سال و دو سال نپردازند. اگر کارفرمایان دستمزد کارگر را نپردازند کارگر میتواند شکایت کند و دولت و قانون یقه اشان را میگیرد. اما در ایران خود موسسات دولتی دستمزد کارگران را ماهها نمی پردازند. و وقتی کارگر اعتراض میکند دادگاه و پاسدار و بسیج را سراغش میفرستند یا کارگر معترض را دستگیر و زندانی میکنند! الان یکی از اعتراضات کارگران شهرداریها برای نمونه بر سر نپرداختن ماهها دستمزد و طلبهایشان است. یک نمونه را همین روزها دیدم که شهرداری یک شهر 18 ماه بود دستمزد کارگران را نپرداخته بود. یا کارگران پتروشیمی ها و کارگران بخشهای دیگر یک بخش از اعتراضات مداومشان در مورد نپرداختن دستمزدها و طلبها و مزایایشان است. گرانی هم که میدانیم که چه فشاری را بر کارگران گذاشته است و تورم همچنان دارد بالا میرود. مدام پنجاه درصد و صد در صد قیمتها افزایش می یابد. حال در این شرایط جمهوری اسلامی و دست اندرکارانش نشسته اند و میگویند چندر غاز یارانه ای که به کارگران پرداخت میشده است را باید قطع کرد! روشن است که اینهم باعث فشار بیشتر بر زندگی کارگران و بخشهای مختلف مردم میشود.
بهرحال همانطور که اشاره کردید همه حکومتها وقتی که دچار بحران میشوند سراغ مردم میروند و حقوقها را کم میکنند، قیمتها را بالا میبرند و مردم را سر کیسه میکنند. جمهوری اسلامی همه این اقدامات را در حدی که از حد تحمل مردم هم بالا تر بوده انجام داده است. تا میتوانسته چاپیده و قیمتها را بالا برده و حقوها و دستمزدها را چند بار زیر خط فقر تعیین کرده و هیچ حق و حقوق و تامیناتی را به رسمیت نشناخته است. یک حکومت مافیائی، یک اقلیت چپاولگر بر این جامعه حاکم است و مدام دارند از دستمزد کارگر، از نان شب کارگر و از زندگی و معیشت مردم میزنند. بنابرین این ها میتوانند فشار را بر زندگی مردم بیشتر کنند. اما قطعا با عکس العمل و اعتراضات وسیع و خشم و نفرت و انزجار وسیع مردم مواجه خواهند شد. بخاطر اینکه زندگی مردم فی الحال قابل تحمل نیست. همین الان زندگی کارگران قابل تحمل نیست. میلیونها نفر در آن جامعه نمیتوانند چگونه زندگی کنند. دستمزدها چند بار زیر خط فقر است. تامین اجتماعی و درمان رایگان و بیمه قابل اعتنایی وجود ندارد و هزینه های درمانی بسیار بالاست. و فشار اقتصادی بیشتر بر زندگی مردم قطعا با خشم و اعتراضات و انزجار و نفرت وسیع مردم پاسخ خواهد گرفت.
ملاحت مرتضوی: در همین شرایط اگر رژیم مورد اعتراضات مردم قرار گیرد آیا امکان دارد سر کیسه را شل کند و بودجه بیشتری را صرف زندگی مردم کند؟ و اگر بخواهد این کار را بکند از کجاها باید بزند؟
کاظم نیکخواه: ببینید رژیم با اعتراضات کارگران و مردم مواجه شده و قطعا با اعتراضات بسیار بیشتری مواجه خواهد شد. اینکه از کجا بزند، را خودشان باید پاسخ دهند. اما کارگران و مردم، معلمان و بازنشستگان خواستهای روشنی دارند و زندگی انسانی، معیشت، درمان رایگان و رفاه میخواهند و از آن کوتاه نخواهند آمد. منابعی که حکومت میتواند از آن بزند کم نیست. همین هفته گذشته در گزارشاتی که منتشر شد معلوم شد که یکی از این “آقا زاده ها” یک قلم داراییش 2500 خانه در تهران است. قیمت دو هزار پانصد خانه در تهران سر به فلک میزند و بسادگی قابل محاسبه به تومان و دلار نیست. این یک قلم از ثروت یکی از احتمالا دزدان “خرده پای” حکومتی است. اینکه در سایر شهرها و در کشورهای دیگر همین شخص چند خانه و ویلا دارد معلوم نیست. اینکه در حسابهای بانکیش در کشورهای مختلف چند میلیارد دلا پول انبار شده نیز کسی خبر ندارد. این یک قلم است. بودجه هایی که صرف نهادهای حکومتی، نهادهای اسلامی، حوزه به اصطلاح علمیه، و سپاه پاسداران و بسیجیان و زندانها و نهادهای دیگر حکومت میشود نیز ابعاد بسیار عظیم و باور نکردنی ای دارد. علاوه بر اینها آخوندها و آیت الله ها و سران و دست اندرکاران همین نهادهای حکومتی نیز ثروتهای عظیمی شبیه همین هزاران ویلا و خانه که در تهران اشاره کردم را تصاحب کرده اند. اگر از مردم بپرسند از کجا بزنیم مردم میگویند از همینجاها بزنید. از بیت رهبری بزنید. از میلیاردها دلار در آمد و ثروت بیت رهبری تان بزنید. از بودجه عظیم حوزه علمیه تان بزنید. از بودجه بسیج بزنید. از سپاه پاسداران بزنید. و صرف زندگی مردم بکنید. این ثروتها اساسا همه متعلق به مردم است که اینها بالا کشیده اند و برده اند و پروار شده اند. بنابرین پاسخ اینکه از کجا بزنیم از نظر کارگران و مردم روشن است. روزنه ها و حفره هایی که اینها دارند از آن میدزدند و بالا میکشند کم نیست که مردم نشان دهند و بگویند از آنجاها بزنید.
مساله اینست که با فشار اعتراضات و با اعتصابات و با فریاد “منزلت معیشت حق مسلم ماست” که معلمان و کارگران سر دادند میشود روی حکومت فشار گذاشت و آنها را مجبور به عقب نشینی و زدن از بودجه های عظیم و هزینه کردن برای زندگی مردم کرد تا زندگی مردم قابل تحمل تر بشود.
ملاحت مرتضوی: بعنوان آخرین سوال راه حل پایدار برای تغییر این اوضاع چیست؟ بنظر شما مردم چگونه با این اوضاع باید مقابله کنند و بالاخره چگونه باید به این کابوس چهل ساله پایان داد؟
کاظم نیکخواه: در یک کلام راه حل در سرنگونی جمهوری اسلامی است. در همین چهل ساله هم روشن شده است که راه حل دیگری وجود ندارد. میشود و باید اعتراض کرد. میشود عقب نشینی هایی را به جمهوری اسلامی تحمیل کرد. و در این راستا کارهای بسیار بیشتری از آنچه اشاره کردم نیز میشود کرد. اما همه اینها در خدمت اینست که مردم متحد تر شوند، سراسری تر اعتراض کنند، و نهایتا با سرنگون کردن جمهوری اسلامی، با خلاص شدن از مافیای چپاولگر، غارتگر، دزد و جنایتکار حاکم است که مردم میتوانند به زندگی شان سر و سامانی بدهند.
این حکومت و این حاکمین مدام دارند زندگی مردم را به قهقرا میبرند. یک مشت دزد و چپاولگر حکومت میکنند که هیچ رحم و مروتی ندارند و ثروتهایی که تل انبار کرده اند سر به آسمان میزند. اشاره کردم که یک نمونه که خود روزنامه های حکومتی افشا کرده اند مالکیت 2500 خانه در تهران توسط یکی از آقا زاده های “خرده پای” حکومتی است. اینکه بقیه چه ثروتهایی را جمع کرده اند کسی خبر ندارد و بعد از سرنگونی حکومت ابعاد آن روشن تر خواهد شد. و در کشورهای مختلف این ثروتها انبار شده است. این مافیای حریص حاکم را فقط باید سرنگون کرد. راه آنهم اینست که مردم بگویند قبضهای آب و برق را نمی پردازیم، اعتراض کنند که حقوقها و دستمزدها باید افزایش پیدا کند، زندانیان سیاسی باید آزاد شوند، اعتصابات سراسری برای خواستهای مختلف به جریان بیفتد، و کارگران و مردم فریاد بزنند درمان رایگان حق مسلم ماست، هزینه بیمارستان ها را نمی پردازیم، و اعتراض همه جانبه به فقر و زندگی زیر خط فقر در شهرهای مختلف به جریان بیفتد. این راهی است که مقابل مردم وجود دارد. همین الان اعتراضات معلمان، بازنشستگان، مالباختگان و کارگران و بخشهای مختلف را شاهد هستیم. با پیوستن یا همزمان شدن این اعتراضات، با متحد شدن این اعتراضات و متحد شدن کارگران و بخشهای مختلف کارگران و مردم و دست زدن به اعتراضات سیاسی و نهایتا با یک انقلاب میتوانیم این حکومت را به زیر بکشیم. وحشت سرنگونی همین الان سراپای حکومت را گرفته است. همین اعتراضات را باید گسترش داد. با شعار “زندگی انسانی حق مسلم ماست”، “درمان رایگان حق مسلم ماست” میتوانیم جمهوری اسلامی را عقب برانیم و به جایی برسیم که با انقلاب و قیام خود این حکومت را به طور کامل به زیر بکشیم و جامعه را به نحو دیگری سازمان دهیم. کارگران و همه مردم سزاوار زندگی بهتری هستند.
ملاحت مرتضوی: کاظم نیکخواه ممنون از پاسخگویی تان به سوالات ما.