این اتفاق تازه ای در ایران نیست. سرمایه دار و کارفرما دستمزد زیر خط فقر کارگر را نمی پردازد و بالا میکشد. کارگر اعتراض میکند. قانون وارد عمل میشود و کاری به کارفرمای دزدی که دستمزد توافق شده کارگر را بالا کشیده ندارد اما کارگر حق طلب را دستگیر میکند. نپرداختن دستمزد کارگر که یک دزدی آشکار است یک ذره تعقیب و دستگیری قانونی در این کشور ندارد. اما اعتراض کردن به این دزدی، دستگیری و زندان بهمراه دارد. آیا از این واضح تر میشود به دزدان خدمت کرد؟ حتی خدمت به دزدان هم توصیف گویایی نیست. اینها خودشان یک مشت دزد و قاتل و جنایتکارند و سازمانده سیستم دزدی در کل جامعه هستند و اهرمها و سکانهای قانونگزاری و حکومتی را تصاحب کرده اند و برای چپاولگریهایشان بخدمت گرفته اند. این ابزار را باید از دزدان و قاتلان گرفت.
پایمال کردن آشکار حق و حقوق کارگران را بارها شاهد بوده ایم و روز ۲۳ اردیبهشت ماه در کوت عبدالله در خوزستان یک نمونه زنده دیگرش را دیدیم. کارگران شهرداری کوت عبدالله در خوزستان به نپرداختن دستمزدها و مزایای توافق شده شان اعتراض داشتند و برای گرفتن حقوق خود بارها دست به اعتراض زدند و بعد که جواب نگرفتند اعتصاب کردند. شهرداری آنها را کنار گذاشت یعنی عملا اخراج کرد و کارگران تازه ای را بکار گرفت. کارگران اعتراض کردند و شهردار شکایت کرد و هفت تن از کارگران زندانی شدند و بیست و چهار ساعت در بازداشت بودند و بعد به قید وثیقه آزاد شدند. براستی چه میتوان گفت به این قانون واین سیستم قضائی و این حکومتی که رسما در خدمت دزدان و آدمکشان است؟ حکومت هم دزد است، هم دادگاه است و هم قانون گزارهم زندانبان. فقط میتوان دندان قروچه رفت و فریاد زد مرگ بر جمهوری اسلامی دزدان سرمایه دار!
ماجرا از این قرار بود که این کارگران نزدیک به دو هفته بود که به خاطر نپرداختن دو ماه حقوق و همچنین سنوات سال ۹۸ خود در اعتراض بودند. در مقابله با آنان شهرداری این شهر درحالیکه دستمزد کارگران را بالا کشیده و پرداخت آن به تعویق افتاده بود، اقدام به گرفتن نیروی کاری جدید کرده بود تا بدین شکل و با تهدید به اخراج، اعتصاب کارگران را در هم بشکند. در این رابطه شهردار کوت عبدالله با گستاخی تمام میگوید: “چون کارگران قدیمی دست از کار کشیدند، ما هم کارگران دیگری گرفتیم تا به فضای سبز رسیدگی کنند اما کارگرانی که حقوق نگرفته بودند، جلوی فعالیت آنها را گرفتند بنابراین ما از آنها شکایت کردیم تا بازداشت شوند.”. در برابر این قلدری بود که کارگران کوت عبدالله در روز ٢٣ اردیبهشت نیز تجمع کردند. در متن چنین شرایطی بود که هفت نفر از کارگران اعتصابی کوت عبدالله دستگیر شدند. در رابطه با این دستگیریها یکی از کارگران در گفتگو با رسانه ای از خواستها و اعتراض کارگران سخن میگوید.
در این گفتگو کارگر شهرداری کوت عبدلله میگوید: “..وقتی هم اعتراض کردیم، شهرداری از ما شکایت کرد و دادگاه منطقه هم سریعا حکم بازداشت ما را صادر کرد. آیا اگر کسی اختلاس هم کرده بود، به همین سرعت حکمش اجرا میشد؟ مگر ما چیز اضافه خواستیم که ما را بازداشت کردند؟ گفتیم پولمان را بدهید که بتوانیم چیزی بخریم و زنده بمانیم…آنها میخواستند پول ما را ندهند و ما را تحت فشار بگذارند، به خاطر همین رفتند و کارگر جدید گرفتند تا مدتی هم این کارگران مفتی برایشان کار کنند و با این کار عملا معلوم نبود کی بتوانیم پولمان را بگیریم. برای دادگاه هم اصلا مهم نبود که ما چه میگوییم، اصلا حرفمان را نمیشنیدند و تهدید میشدیم. اینجا جوری ما برخورد کردند که انگار ما دزدیم و اموال بیت المال را خورده ایم…شهرداری به دروغ میگوید «ما چند روز از کارگران وقت خواستیم و آنها قبول نکردند و کارگران کارشکنی کردند”.
“از قبل از سال مدام امروز و فردا میکنند و بهانه کرونا را میآورند. اگر مشکل کروناست، چطور است که برای همه کارمندان آنجا حقوق وجود دارد، فقط برای ما مشکل وجود داشت. مدام ده روز ده روز از ما وقت گرفتند و پولی به ما ندادند و سر ما منت گذاشتهاند که حقوق نمیدهیم ولی بیمه رد میکنیم…
.. شهردار وضعیت ما را میداند. آنها میدانند ما حتی برای خریدن دو سه تا نان هم در تنگنا هستیم و کسی دیگر قرضی هم چیزی به ما نمیدهد اما به خودشان زحمت نمیدهند کاری کنند و منتظرند هر وقت شد پولی کف دست ما بگذارند. آیا همین آقای شهردار حاضر است چند ماه کار کند و حقوق نگیرد؟ مگر آدم پشتش به جای دیگری گرم باشد که حقوقش برایش مهم نباشد، اگرنه ما در این مدت فقط با قرض و بدبختی زنده ماندهایم. آنها حتی به ما دلگرمی هم نمیدهند که برای حفظ ظاهر بگویند داریم تلاش میکنیم بلکه به جای دلگرمی، ما را بازداشت کردند. برای اینها چمنها مهمتر از انسانهایی هستند که در حال مرگ تدریجی هستند. الان هم بازداشت کردند تا هم از ما زهر چشم بگیرند، هم فعلا پولی به ما ندهند..
..اینها به جای شنیدن حرف ما، نیروی انتظامی و حراست را فرستادند. ما که دستمان به جایی بند نبود. کارگرانی بودیم که از درد و بدبختی آنجا پناه آوردیم. واقعا استانداری نمیتوانست کمکی به شهرداری کوت عبدالله بکند؟ موضوع این است که اصلا قرار نیست ما دیده شویم…
” جرم کارگرانی که چند ماه است در بدبختی به سر میبرند و هیچ حقوقی نگرفتهاند و پولی ندارند که حتی برای زن و بچهشان یک ماسک تهیه کنند، چیست؟ “
آری! این گوشه ای از حرف کارگران در مقابل شهرداری و قانون و حکومت دزدان است. نیازی به افشاگری نیست. در روز روشن میدزدند و چپاول میکنند و دادگاه و زندانشان را علیه کارگران حق طلب و همه مردم بکار می اندازند تا ثروتهای کهکشانی شان را چند برابر کنند. برای کارگر چه راهی میماند بجز اینکه پاسخ این دزدان قانون گزار و زندانبان را با انقلاب بدهد؟ کارگران شهرداریها، کارگران هفت تپه، کارگران پتروشیمی ها، کارگران ماشین سازیها، کارگران نفت و همه کارگران ضرب شست این مافیای جنایتکار حاکم را بارها و بارها چشیده اند و جوابشان اعتصابات و اعتراضات هرروزه و خیزش آبان ماه و دی ماه و فریاد “مرگ بر دیکتاتور” بوده است و با ادامه گسترده تر این خیزشها ناچارند کار این سیستم و این حکومت بغایت دزد و سرمایه دار و خبیث را برای همیشه تمام کنند و خواهند کرد. بی دلیل نیست که سردارهای آدمکش شان هرروز دارند راهکارهای مقابله با شورش گرسنگان را بررسی میکنند و وحشتشان را بازتاب میدهند. اما وقتی که سراسر این کشور از خشم و اعتراض گر بگیرد این راهکارها را نیز با طراحانش یک روزه خواهد سوزاند. آن روز دور نیست. *
کارگر کمونیست ٦٢٣