قیام علیه حکومت اسلامی سرمایه داران! (2)

تفاوتهای دو قیام: از 88 تا 96   

مهمترین و برجسته ترین تشابه قیام 88 در تهران و خیزش 96 در سراسر ایران این است که هر دو علیرغم افت و خیزهای زیاد در 88، نهایتا کل حکومت اسلامی را هدف گرفته اند. اما تفاوتهایی این دو قیام باهم دارند که در پایین به سه تا از مهمترینهایش اشاره میکنیم:

1- قیام علیه همه حکومت و همه جناحها!

قیام 88 در متن و بر بالای سر یک “رقابت انتخاباتی” درون حکومتی شکل گرفت. اگر چه برای مدتی کوتاه هنوز در میان بخشهایی کمی از مردم معترض توهم به اصلاح از درون حکومت وجود داشت اما بسرعت مردم قیام کننده رقابت باندها بر سر قدرت را به سکویی برای پرش علیه کل قدرت حاکم تبدیل کردند. فرجه حکام برای شیره مالیدن بر سر مردم را به فرجه ای برای  در هم کوبیدن سر حکومت تبدیل کردند. دیدیم که چگونه بسرعت شعار “رای من کو” و “رای مرا پس بده” به “موسوی بهانه است، کل رژیم نشانه است” ارتقا پیدا کرد.

این کلمه “بهانه” بسیار خصلت نما بود. توگویی مردم از پیش دست حکومت را خوانده بودند که با شوی انتخاباتی دارد با آنها بازی میکند. برای حکومت انتخابات “بهانه” بود و کل مردم نشانه بود” و مردم قیام کننده هم فورا نشان دادند که برای آنها “انتخابات” بهانه بوده و هدف ساقط کردن کل رژیم بود.

قیام 96 از همان روز اول کل حکومت و سمبلهای اصلی همه جناحها و باندهای حکومتی را نشانه گرفت. در این قیام نه تنها کوچکترین توهمی در هیچ بخشی از قیام کنندگان به هیچ جناحی وجود ندارد بلکه بسیار آگاهانه سمبلها، نشانه ها و شخصیتهای هر دو جناح را همزمان مورد تعرض قرار داده است. فریاد مرگ بر خامنه ای با فریاد مرگ بر روحانی همراه است. تمثالهای خامنه ای و روحانی باهم به پایین کشیده میشوند. سمبلهای هر دوجناح باهم به آتش کشیده میشود. قیام 96  از همان اول با یک شعار به همه جناحهای حکومتی اعلام جنگ کرد: “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا”!

2- قیام سراسری

خیزش در تهران برای پایان دادن به عمر حکومت اسلامی مرکزی و حیاتی است اما کافی نیست. حیاتی است چون در نهایتا مراکز اصلی قدرت سیاسی – مراکز قانونگذاری، قضایی، اجرایی، دستگاههای اصلی سرکوب و رسانه ای – و همچنین سمبلها و شخصیتها و سران  حکومت در تهران متمرکز هستند. یک تعرض پیروز مندانه به یکی از این مراکز و فراری دادن یکی از دانه درشتهای حکومت نه تنها فورا میتواند سلسله ای از تعرض جسورانه تر به مراکز دیگر قدرت را به دنبال بیاورد بلکه مهمتر از این در سطح سراسری قدرت و اعتماد به نفس قیام کنندگان را بسرعت برای در هم کوبیدن مراکز قدرت بالا میبرد.

اما همچنانکه گفتم قیام در تهران کافی نیست. گسترش قیام به سراسر ایران یا حد اقل به شهرهای مهم به اندازه تهران مهم است. قدرت و اعتماد به نفس سیاسی قیام کنندگان را بالا میبرد. متقابلا حکومت را سراسیمه تر و آشفته تر و متزلزلتر میکند. قدرت سرکوب رژیم را پایین میاورد. امکان رژیم برای تمرکز نیرو در یک نقطه را سلب میکند. و این یک تفاوت و یک نقطه قدرت مهم قیام امروز در مقایسه با قیام 88 است.

در 88 تهران آغاز گر قیام بود و قیام اساسا به تهران محدود شد و در تهران محدود ماند و در تهران هم سرکوب شد. اما قیام جاری که از خراسان (یکی از مهمترین مراکز تمرکز مذهبی و سیاسی حکومت) شروع شد بسرعت به شهرهای زیادی – نه تنها شهرهای مرکزی – از جمله تهران سرایت کرد.

3- موقعیت طبقه کارگر

در مقایسه با قیام 88 طبقه کارگر در موقعیت به مراتب قدرتمندتری قرار دارد. در 8 سال گذشته اعتراضات و اعتصابات و تظاهراتهای کارگری یک وجه مهم زندگی سیاسی در ایران بود. به یک معنا میتوان گفت که اعتراضات گسترده کارگری  پیشتازاعتراضی قیامی است که در 7  دی جرقه اش زده شد. این مهم است به این خاطر که جدا از حضور گسترده کارگران و بیکاران در قیامهای شهری امروز، کارگران بسیار آماده تر هستند که به صورت یک طبقه به اعتصابات سراسری دست بزنند. و اعتصابات سراسری کارگری قیام مردم برای زدن ضربه های کاری به ارگانهای حکومتی را آسانتر میکند.

اینها سه ویژگی قیام جاری و سه تفاوت مهم – نه همه ویژگیها و همه تفاوتها –  با قیام 88 هستند. در ادامه این مطلب به جنبه  های دیگری از  ویژگیها و تفاوتها خواهیم پرداخت.

ادامه دارد ….

11 دی 1396- 1 ژانویه 2017

اینرا هم بخوانید

موشک پرانی به اسرائیل برای مقابله با مردم- محسن ابراهیمی

بعد از پرتاب بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک به آسمان اسرائیل با اسم رمز …