اصغر کریمی
لحطه لخت کردن جمهوری اسلامی در زمین خودی
این جمله را میترا حجازیپوردر مورد ماجرای کلینیک «قرآن و عبرت» در قم نوشته است که تصویر عمیقی از رابطه جامعه و حکومت میدهد. آنچه روز ۱۶ اسفند در این کلینیک اتفاق افتاد، زلزله تازهای علیه جمهوری اسلامی به راه انداخت. آخوندی که گفته میشود استاد حوزه علمیه! قم است باد کاشت و حالا حکومت دارد طوفان درو میکند.
زن شجاعی که بدون حجاب در مقابل این آخوند ایستادگی میکند بلافاصله حمایت حاضرین را جلب میکند. آخوند قصد فرار دارد عبایش به زمین میافتد و آنطرفتر گیر عده دیگری میافتد و عمامهاش هم پرت میشود. حکومت در پایتخت خلافت خود قافیه را میبازد و حالا که حریف این زلزله سیاسی نمیشود و باید نشان دهد که سر پا است و باید بهر حال عکسالعملی نشان دهد، دنبال شناسایی و دستگیری منتشر کنندگان فیلم مدار بسته کلینیک قم میگردد تا با فوت جلو طوفان را بگیرد!
موج گستردهای در حمایت از این زن شجاع شروع شده و هشتگ #مادرقمی و #ماسلیطهایم شبکههای اجتماعی را فراگرفته است. فضا چنان در حمایت از «مادر قمی» داغ شده که سکینه سادات، دستیار رئیسی هم این روحانی را مورد انتقاد قرار داده و میگوید: «شرایط آن مادر که نگران فرزندش است قابل درک است و شاید همین موضوع را قابل توجیه کند». عباس عبدی روزنامهنگار اصلاحطلب با آه و ناله از سکوت علما! نوشته است «بدتر از رفتار آن روحانی با مادر جوان در درمانگاه قم، سکوت فاجعهبار علما و روحانیون درباره این رفتار است که حتی حاضر به دفاع از صنف خود نیز نیستند». وضعیت اما فراتر از سکوت است تعدادی از روحانیون شروع به انتقاد از رفتار این روحانی کرده و هشدار دادهاند که حوزه باید «سیاستزدگی و تملق و توجیه حاکمان» را کنار بگذارد. واقعه درمانگاه قم لحظه دیگری از ترس و وحشت روحانیون از لخت کردن جمهوری اسلامی است.
انقلاب زن زندگی آزادی همه چیز را دگرگون کرده و جامعه رابه وضعیت برگشت ناپذیری رسانده است. هر اتفاقی از این دست که هر روز و هر لحظه در جایی سر بلند میکند، چاشنی طوفانهای عظیمتر و خردکنندهتری است. اینکه مقابله یک زن شجاع در مقابل حکومتیان رعشه بر تن حکومت با همه دبدبه و کبکبهاش میاندازد، به حد کافی گویای وضعیت این تن نزار و سر پا بودن جامعه برای پایان دادن به این موجود خوار و ذلیل است.