محمدامین کمانگر: کاش همیشه نوروز بود وجشن وسرور!

تصویری در آیینۀ حقیقت. با وجود دشواریهایی که در کمین نشسته است، اماّ چند روز مانده به عید ودر طول این دو و سه روز که از سال تازه و عید گذشته است میلیونها تست زیبا، شعرباشکوه، ترانه و سرود های پرمعنا و انسان دوستانه، گفته شد و خوانده شد.همه جا سخن از عشق بود و محبت و دوستی، از صداقت، و رفاقت، همه بهترین آرزوها را برای زندگی و آیندۀ همدیگر روا می داشتند، آرزوی سلامتی و سعادت همدیگر را داشتند. قصه های شیرین مردم از رازو نیازهای انسان و طبیعت بود، در میان دوست داران عشق، گل بود بوسه بود که تقدیم می شد. جوّو فضای عاشقانه، انسان دوستانه در کنار خرمنِ آتشهایی که شعله هایش همراه دوست داشتنی ترین فریاد ها، سر به آسمان می سایید مروارید وجود انسان و شکوه و جلال او را تصویر می شد. رفاقت و دوستی، با صحنه های با شکوه نوروز هم آغوش گشت و آغوشها، برای پذیرش همدیگر باز شدند. در هر گوشه و کنار، زمزمۀ خوشی و بشارت، شور و هیجان بود و لبخند به زندگی، دست در دست هم همراه زیباترین، و با شکوهترین واژه ها و پرمعناترین کلامها عشق و عشق و دوست داشتن و امید به زندگی وآینده بود. کاش همیشه نوروز بود بهار بود و جشن وسروربود تا انسانها همان باشند که باید باشند،
کاش همیشه چنین بود و نظام هار سرمایه داری انسانها را به جان هم نمی انداخت تا شمشیرها دوباره علیه همدیگر کشیده شوند. کاش مذهبی نبود. ناسیونی نبود، و آنچه تفرقه می انداخت خشک می شد.کاش انسانیت به انسانها باز می گشت، و شهرها و روستاها دوباره به خواب نمی رفتند، کاش مثل این چند روز همیشه سخن از دوستی و محبت و عشق وجشن و سرور می بود. و این تصویری بود در آیینۀ حقیقت! محمدامین کمانگر

اینرا هم بخوانید

قصاوتم می کنند- شمی صلواتی

بدون اینکه حتی یک چای تلخ و شیرین با من نوشیده باشند… و من بی‌اعتنا …