“مقاومت بی فایده است! تسلیم شوید!”

“هیئت داوری هر رای امروز اعلام کند، هر معامله که با زالو صفتان علیه کارگران هفت تپه انجام داده باشند، حرف ما همان است. خلع ید یک کلام، و السلام” این پیام کارگران هفت تپه به کاربدستان رژیم اسلامی سرمایه در روزی بود که قرار بود رای “هئیت داوری دیوان محاسبات” اعلام شود. هیئت داوری دیوان محاسبات دستگاه ظلم گستر جمهوری اسلامی بعد از 10 روز اعلام کرده در همان جلسه سوم دی رای خود به “طرفین معامله یعنی اسدبیگی و سازمان خصوصی سازی، اعلام شده اما رسانه ای نمی کنیم!” این یعنی بساط چپاول خاندان اسد بیگی برقرار می ماند.

جهانگیری در جمع سرمایه داران تحت لوای اتاق بازرگانی در روز 13 دی تاکید میکند که به هر شکلی هست باید زیر بال غارتگران به نام بخش خصوصی را گرفت:” …باید تلاش کنیم شرایطی مهیا شود تا احساس امنیت سرمایه گذاری فعالان اقتصادی ( منظور همان سرمایه داران است) خدشه دار نشود.” او که متوجه است که این جماعت از جنس خودش در دزدی و غارت شهره خاص و عام هستند یادآور شده:” البته هیچ کس مدافع متخلفین، مفسدین و افراد سوء استفاده گر نیست اما باید برخورد با اینگونه افراد به نحوی انجام شود تا امنیت بخش خصوصی دچار چالش نشود.” این حرفها یعنی تضمین صدرصد چپاول. خبرگزاری حکومتی ایرنا بخش دیگری از سخنان جهانگیری در حمایت از بی شرم ترین بخش بورژوازی ایران را اینگونه انعکاس داده است:” …. هیچ کس نباید برای فعالیت قانونمند بخش خصوصی مانع تراشی کند ….. بخش خصوصی است که در کشور کارخانه، کارگاه و تولید راه اندازی می کند و برای کشور فرصت‌های شغلی ایجاد می‌کند.”

کافی است که فقط به سرنوشت هفت تپه نگاه کنیم که در عرض چهار سال چون خوره به جان این بخش از صنعت ایران افتادند و دیگر رمقی برای آن نگذاشتند تا متوجه اظهارات جهانگیری شویم. تلاش پیگیرانه خاندان اسد بیگی برای تعطیلی کشاندن هفت تپه و فروش زمینهای آن و براه انداختن موجی از یکارسازیها در طی این مدت بخوبی نشان میدهد که ایشان چگونه “فرصتهای شغلی ایجاد” و ” در کشور کارخانه، کارگاه و تولید راه اندازی” می کنند. اگر تلاش مدام کارگران در حفظ و نگهداری نیشکر هفت تپه و مبارزه جانانه کارگران هفت تپه علیه چپاول غارتگران نبود الان هیچ اثری از کارخانه، در واقع یک شهر نبود.

سرنوشت کارخانه ها و صنایعی مانند استارلایت، ارج، آزمایش، کفش ملی و هپکو… که به عنوان دست خوش میان خود تقسیم کرده اند ومی کنند گویایی فاجعه ای است که نه تنها بر سر” صنعت ایران” بلکه بر سر کارگران آوار کرده اند. استارلایت به عنوان مزد زحمات هادی غفاری که در کف خیابانهای تهران شکنجه میکرد و می کشت به او پیشکش شد که در عرض کمتر از یک سال این کارخانه را نابود کرد. مورد کفش ملی؛ در پیرو سیاستهایی که در نظر داشتند چهره متعارف از سرمایه داری بسازند، توصیه های بانک جهانی را در مورد این شرکت مو به مو اعمال کردند و از این کارخانه چیز زیادی باقی نگذاشتد. به ضرب پلیس و نیروهای ضد شورش همه کارگران با سابقه این شرکت را “بازخرید” ( اسم محترمانه اخراج) کردن و نصف بیشتر امکانات و زمینهای این کارخانه را در اختیار خودروسازی سایپا و شرکتهای تحت عنوان “دانش پژوه” قرار دادند که معلوم نیست در این شرکتها چه نکبتی را می آفرینند. معادن را به فلان آیت الله به قول خودشان به “ثمن بخس” بخشیدند. بهمان آیت آلله سلطان شکر شده و آیت اللهی دیگر صنعت لاستیک را در اختیار گرفته است و آن دیگری صنایع لبنی را و سردار قاتل یعنی محسن رضایی صنعت سیگار را در قبضه خود دارد و یک کارخانه جهت تولید (سیگار کنت) و بسته بندی جدید سیگارهای قاچاق در شهرک صنعتی شهر اشتهارد کرج برپا شده که مستقیما زیر نظر ایشان است. “رهبر فرزانه” به اسم “ستاد اجرایی حضرت امام” صنعت ساخت و توزیع دارو را به زیر سیطره خود گرفته و “قرار گاه خاتم انبیا سپاه” زیر نگین انگشتری آقا، پنجه خود را بر بسیاری از صنایع ( از راه سازی وسد سازی و شهرک سازی و …) ایران گسترانده و این که کل قاچاق از مواد مخدر تا تجهیزات ماهواره و پارچه و اقلام خوراکی و آرایشی و هر چه که شما فکرش را بکنید زیر نظر مستقیم بخشهای مختلف حکومت صورت میگیرد، تنها گوشه ای از چپاولی است که سازمان دادند.

خواسته خلع ید کارگران نیشکر هفت تپه مستقیما به هدف زده است و حکومتیان را حسابی پریشان کرده است. ترس و جبونی ایشان را میتوان از نحوه رسیدگی به خلع ید متوجه شد که حتی واهمه دارند نتیجه را “رسانه ای” کنند. در بیانیه جمعی از کارگران هفت تپه به درستی قید شده است:” مبارزه ادامه دارد. رای کارفرما پسند و مدافع فاسدین هیئت داوری فقط میگوید دست همه توی یک کاسه است. تاریخ ما تاریخ افت و خیز و حمله و ضد حمله است. ما سرجایمان هستیم، متحد و عصبانی و برحق، لذا مبارزه برای بیرون انداختن بخش خصوصی را با قدرت ادامه می دهیم. بگرد تا بگردیم!”

این روحیه جنگدنگی کارگران هفت تپه است که مانع از این شده که به راحتی بتوانند هفت تپه را بالا بکشند. خواست خلع ید خواسته اول و مهم ترین خواسته کارگران هفت تپه، به واقع خواسته مهمی در جنبش کارگری و کل جامعه است. اینجا بحث بر سر اینکه دولتی خوب است یا بخش خصوصی یا این دو هیچ بخش تفاوت اساسی با هم ندارند نیست؛ این خواسته مهم است چون گلوی سرمایه داری غارتگر حاکم بر ایران را گرفته و از هفت تپه تا تهران، تا سراسر ایران حامی دارد. این نشان از تعرضی بودن بیش از پیش مبارزات طبقه کارگر ایران است. این خواسته سرمایه داری حاکم بر ایران را به چالش بزرگ و عمیقی کشانده است.

خرده گیران شاید باز به وسط معرکه بپرند و مدعی شوند دیدید چی شد؟ هیچ اتفاقی نیافتاد! اما ما متوجه هستیم که با چه رژیم سفاکی روبرو هستیم و این را بهتر از هر کسی کارگران هفت تپه متوجه هستند که در بیانیه خود تاکید می کنند: “همین که جرات ندارند مستقیم بگویند رای به نفع اسدبیگی جنایتکار داده اند و میگویند رای را نمیتوانیم علنی اعلام کنیم و از ترس اعتراضات ما دارند موش و گربه بازی میکنند یعنی کارگران هفت تپه باز هم تا اینجا برنده هستند” و نه تنها کارگران هفت تپه بلکه این جنبش کارگری ایران است که به دستاورد مهمی دست پیدا کرده و روزبروز بیشتر توازن قوا را به نفع خود تغییر میدهد.

*عنوان برگرفته از پیام جمعی از کارگران هفت تپه

باکس: خلع ید خواسته اول و مهم ترین خواسته کارگران هفت تپه به واقع خواسته مهمی در جنبش کارگری و کل جامعه است. اینجا بحث بر سر اینکه دولتی خوب است یا بخش خصوصی یا این دو هیچ بخش تفاوت اساسی با هم ندارند نیست؛ این خواسته مهم است چون گلوی سرمایه داری غارتگر حاکم بر ایران را گرفته و از هفت تپه تا تهران، تا سراسر ایران حامی دارد. این نشان از تعرضی بودن بیش از پیش مبارزات طبقه کارگر ایران است. این خواسته سرمایه داری حاکم بر ایران را به چالش بزرگ و عمیقی کشانده است.

کارگرکمونیست ۶۵۶

اینرا هم بخوانید

اول مه فرصتی برای ابراز چپ اجتماعی- یاشار سهندی

میثاقی در شش بند از سوی هشت تشکل کارگران، بازنشستگان، دادخواهان، پرستاران و زنان به …