من به شدت مخالف اذان هستم!

اسلامی ها در شهر Växjö در سوئد درخواست پخش اذان از مسجد کرده اند. گفته اند که می خواهند دوبار در هر هفته و هر بار به مدت سه دقیقه از مسجدی اذان پخش کنند.

 

من مخالف پخش اذان هستم نه فقط به این دلیل که گوش را آزار می دهد  و مخل آسایش مردم است، بلکه به این خاطر که که می خواهند اسلام را با اذان گویی به شهروندان یک جامعه تحمیل کنند. وقتی که صدای اذان بلند می شود یعنی اینکه اسلامی ها دارند جار می زنند که اینجا اسلام حاکم است. من بهیچ وجه علاقه ای ندارم که بغل گوشم کسی بیاید جار بزند و بگوید “خدا بزرگ” است و “محمد هم پیامبر اوست”.  این از نظر من مصداق تجاوز است. زورگویی است. می خواهی نماز بخوانی برو بخوان. کسی جلویت را نگرفته است. اما جار زدن اسلام دیگر انجام فرایض دینی یک فرد منتسب به مسلمان نیست. پرچم یک جنبش سیاه اسلامی است که  کشتن و تعدی و تجاوز و زورگوی در کارنامه خونینش قرار دارد.

 

همکار من مسلمان و اهل عراق است. به مسجد نمی رود. می گوید نماز خواندنم مال خودم است. لازم نیست آنرا جار بزنم. بسیاری از کسانی که از آنها به عنوان مسلمان یاد می شود همین اعتقاد را دارند ولی عده ای رهبر خودگماشته پیدا می شوند و اهداف دیگری را دنبال می کنند. سبیلشان با پولهای دول عربستان سعودی، ترکیه و ایران و قطر و … چرب می شود تا اسلام را همه جا “فراگیر” و به عبارت درستر تحمیل کنند. اینهایی که با قیافه  به اصطلاح معصوم از “خوبی اذان گویی” برای “انتگراسیون” حرف می زنند اگر در همین مملکت قدرت بدستشان برسد من را برای بیان نوشتن این مطلب به زندان خواهند فرستاد اگر البته صد بار اعدامم نکنند!

 

می گویند مواظب راسیست ها باشید. آنها هم مخالف اذان گویی هستند. من یکی بدهکار هیچکس نیستم. بین مخالفت من و امثال من و راسیستها با اسلام گرایی و اذان گویی زمین تا آسمان فرق است. راسیستها با اسلام مخالفند چرا که می خواهند” فرهنگ اصیل اروپایی مبتنی بر دین مسیحیت” را پاس دارند. من با اسلام مخالفم چون ضد کودک است، ضد زن است، ضد انسان است و ضد همنجنسگرایان است، دستور به قتل بی خدایان می دهد، از ستم  و استثمار دفاع می کند و پرچم یکی از سیاهترین جنبشهای زمانه ماست که در کشورهایی مثل  ایران و افغانستان و عراق خون مردم را در شیشه کرده است و خیابانهای اروپا را به محلی برای کشتار مردم بی دفاع مبدل ساخته است. من نه در دفاع از دین مسیحیت بلکه به دلیل دفاع از موازین سکولار جامعه با اسلام و دخالت دین در شئون اجتماعی مخالفم.

 

از نظر من این حق طبیعی همه شهروندان است که هر باوری (چه مذهبی و چه غیر مذهبی) داشته باشند و صرفنظر از از این باورها از حقوق شهروندی برابر برخوردار باشند. (چیزی که فلسفه  راسیستها در ضدیت با آن است) . اما من از نقد مذهبی و آزادی بی مذهبی در هر جامعه به شدت دفاع می کنم و معتقدم که نباید تحت عنوان “احترام به عقاید یکدیگر” کسی را وادار به سکوت کرد. عقاید ارتجاعی اسلامی و مذهبی و راسیستی هیچ احترامی ندارند و من سلاح نقدم را زمین نمی گذارم.

 

https://www.expressen.se/kvallsposten/moske-kan-fa-boneutrop-kanna-oss-mer-hemma/

 

اینرا هم بخوانید

اعدام ابزار سرکوب جامعه و جنگ با فقرا! گفتگو با حسن صالحی سخنگوی کمیته بین المللی علیه اعدام

انترناسیونال: مدتی پیش شماری از زندانیان قزلحصار نامه ای منتشر کردند و اعلام کردند روزهای سه …