غلام محمد نارکی
gholammohammad.naraki@yahoo.com
حکومت جمهوری اسلامی ایران در چهل سال گذشته با انگیزه ایجاد رعب و وحشت در میان ایرانیان جهت بازداشتن آنها از اقدامات اعتراضی و برای حفظ نظام، به بهانهها و اتهامات مختلف، این مجازات غیر انسانی را در بدترین شکل ممکن، مانند اعدام کودکان و اجرای اعدام در خیابانها و میدانها، همواره به نمایش گذاشته است.
۱۰ اکتبر روز اعتراض به اعدام و افشاگری علیه سرکوب و استبدادی است که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران در جریان است.
لغو مجازات اعدام و ارزش نهادن به جان انسان، اولین گام در مبارزه با فرهنگ آدمکشی در جامعه است. مجازات اعدام شنیعترین شکل قتل عمد است، چون یک نهاد سیاسی، با اعلام قبلی، از قول جامعه، و در نهایت حق به جانبی و خونسردی، تصمیم به کشتن کسی میگیرد و روز و ساعت واقعه را هم اعلام میکند. در جامعهای که کشتن انسانها مطابق قانون مجاز باشد، هرگز نمیتوان جلوی تکرار همین عمل در میان اتباع جامعه را گرفت. اعدام خود یک رقم بزرگ در آمار قتل و جنایت است. در طول چهل سال گذشته درصد مجازات اعدام در ایران به شدت افزایش یافته و بیشترین آمار اعدام نوجوانان و جوانان در جهان متعلق به کشور ایران است. به جوخهی مرگ سپردن صدها نفر از اعضا و هواداران سازمانهای سیاسی تنها به جرم دگراندیشی و مبارزهی سیاسی در مدتی کوتاه پس از انقلاب ضد استبدادی بهمن و یا اعدام بیش از پنج هزار نفر از زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ و هم چنین اعدام صدها نفر از متهمان به قاچاق مواد مخدر از جملهی موارد نقض شدید حقوق بشر در ایران است.
در چند سال اخیر باز هم شاهد رشد تصاعدی اعدام در ایران هستیم و هفتهای نیست که رسانههای حکومتی اعم از تلویزیون، رادیو، روزنامهها خبر از اعدام ندهند. در طی چند سال گذشته بود که پس از یک وقفهی کوتاه اعدام زندانیان سیاسی مجدداً آغاز گردید و تا به حال قربانیان آن اسماعیل محمدی، حجت زمانی، محمد پنجوینی، عزیز خلکانی، مسعود شوکه، صلاح محمودی، عبدالله سلیمانی، علی مطیرینژاد، مالک بنی تمیم، عبدالامیر فرج الله چعب، محمد چعب پور، علیرضا عساکره و خلف خذیری، یعقوب مهرنگاه، عالی صامری، احسان فتاحیان، فصیح یاسمنی، حسین خضری، فرزاد کمانگر، مهدی اسلامیان، شیرین عَلمهولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرکو معارفی، علی و حبیب افشاری، زانیار و لقمان مرادی، رامین حسین پناهی و … بودهاند. که باعث موجی از نفرت و انزجار عمومی در ایران و جهان گردید و همچنین با اعتراضات گسترده بینالمللی مواجه بود.
در طول حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی این دوران بیشترین اعدامهای سیاسی را داشته که به طور چشمگیری این اعدامهای سیاسی در مناطق کُردنشین و از فعلان سیاسی کُرد بودند. هر چند اعدامهای سیاسی در کُردستان، تنها به تاریخ سیاسی ایران معاصر و استقرار حکومت جمهوری اسلامی محدود نمیشود اما بیشترین تعداد اعدامها در این دوره بوده است، نخستین اعدامهای کُردستان در این دوران باز میگردد به ۵ شهریور ۱۳۵۸. پس از آن و تنها تا سال ۱۳۷۰، ۸۳۲ نفر در کُردستان تیرباران شدند.
جدای از ریشههای تاریخی و غیرمدرن از جمله «چرخه انتقام» و «خون در برابر خون» باید گفت هویت اسلامی بنیان اصلی در توجیه مجازات اعدام در حکومت و جامعه ایران است. جمهوری اسلامی نیز بخشی از انگیزه جلو برنده خود در تداوم مجازات اعدام را از وجود چنین ذهنیتی در جامعه ایران میگیرد و میکوشد در رسانههای خود از لزوم اجرای مجازات اعدام به منظور مهار جرایم از جمله قاچاق مواد مخدر، خشونت، تجاوز، اقدام علیه امنیت ملی و قتل سخن گوید.
اعدام مخالفان سیاسی-اجتماعی نیز در چارچوب راهبرد حفظ حکومت صورت میگیرد. اعدام در ملاء عام نیز به منظور ایجاد رعب و وحشت و تزریق حس «مخالفت سیاسی مساوی با اعدام» در کالبد جامعه ایران اجرا میشود. این رویکرد حتی مطابق علم روانشناسی بر خودآگاه و ناخودآگاه جمعی جامعه ایران تاثیر گذاشته و به نوعی میتوان گفت سبب شده در فضایی که از شادمانی جلوگیری میشود، غبار انتقام، افسردگی و خشم بر فرهنگ رفتاری جامعه ایران بنشیند.
حضور پرشمار برخی مردم در مراسمهای اعدام در ملاءعام که گاهی برخی والدین کودکان خود را نیز به تماشا میبرند و تمایل به ثبت آن با تلفن همراه، نشان از وجود چنین آسیبهای روانی در جامعه و تمایل به تماشای انتقام و بازتولید خشونت است.
روند لغو تدریجی و یا کامل مجازات اعدام در ایران میتواند با فشارهای خارجی به ویژه از سوی کشورها و مجامع بینالمللی و فشارهای داخلی از سوی نخبگان سیاسی حکومتی یا غیرحکومتی، سازمانهای غیردولتی و افکار عمومی آگاه، تحقق یاید.
تغییر رژیم و ظهور یک حکومت دموکراتیک نیز عاملی موثر، تعیینکننده و سریع در تحقق این امر است.
باید به این مجازات ناعادلانه، بدوی و خشونتآمیز «نه گفت» و برای توقف آن در یک روند مشخص با بهرهگیری از جنبشهای اجتماعی مخالف اعدام، تلاش کرد. رسانههای آزاد و حامی حقوق بشر و ارتباطگیری موثر آنها با کشورهای مخالف اعدام، نهادهای بینالمللی حقوق بشری و رسانههای اجتماعی میتوانند به تدریج زمینههای تغییر رویکرد در حکومت و جامعه ایران را فراهم آورند.
برای پایان دادن به صحنههای دردناک گرفتن جان انسانها، برای پایان دادن به رعب و وحشت در جامعه، برای والا نگه داشتن حرمت انسانی، برای دفاع از اسیران بیدفاع، باید یکصدا شد و این صدا را به فریادی گسترده در عرصهی جهانی تبدیل نمود که؛ «خواهان پایان دادن به حکم اعدام هستیم».
بنابراین، همگام با خواستههای جامعه که مخالف مجازات اعدام و خواهان لغو این مجازات ضد انسانی هستند، ما هم باید، همگام با دیگر فعالان حقوقبشر در کل ایران برای پاسخ دادن به خواستههای به حق جامعه، خواستار لغو مجازات اعدام در ایران باشیم، و از کلیه نمایندگان و فعالان و سازمانهای حقوقبشر جهانی بخواهیم برای توقف هر چه سریعتر اجرای حکم اعدام در ایران، از اهرمهای فشار بیشتری علیه نظام جور و ستم جمهوری اسلامی بهره بجویند.
برای خنثی کردن این سیاست «تزریق ترس به جامعه»، بدانید که باید به راه خود ادامه دهیم. وقتی که جمعیت ما زیاد باشد هیچ ترسی و هیچ اسلحهای نمیتواند جلوی ما را بگیرد. پراکنده بودن ما این فرصت را به جمهوری اسلامی میدهد که سیاستهای شوم خود را بر ما عملی کند، با هم باشیم.
در پایان ضمن گرامیداشت این روز و مبارزه بیوقفه برای پایان صدور و اجرای حکم و با تأکید مجدد در مخالفت با اعدام شهروندان تحت هر اتهامی، خواهان حذف حکم اعدام از قوانین جزائی ایران هستیم. همچنین جامعهی جهانی را نسبت به نجات جان تمامی زندانیان سیاسی محکوم به اعدام که در انتظار اجرای حکم اعدام بسر میبرد فرا میخوانیم.
به امید روزی که در ایران دیگر شاهد اجرای مجازات اعدام نباشیم و نسلهایی فارغ از آموزههای انتقام و خشونت برای آینده ایران پرورش یابند و آگاهانه و عمیقا «به اعدام نه بگویند»
غلام محمد نارکی
gholammohammad.naraki@yahoo.com
20/ 12/ 2018