نگاه هفته: مجموعه اخبار و گزارشات هفته در شهرهای کردستان

نسان نودینیان

 

شلیک نیروی انتظامی به سوی خودرو به ظن داشتن کالای “قاچاق”

پیرانشهر درپی شلیک مستقیم نیروهای انتظامی حکومت اسلامی “سالار” جان خود را از دست داد.

هفدهم شهریورماه، نیروهای انتظامی مستقر در پاسگاه “سیلوه” پیرانشهر، خودروی شخصی “سالار”  را به رگبار بستند و در نتیجه وی در دم جان باخته است.

نیروهای انتظامی به ظن حمل کالای قاچاق خودروی سالار را مورد تیراندازی قرار داده‌اند. نیروهای انتظامی بدون اخطار قبلی خودر وی  را در سه راه “پیرکانیان” پیرانشهر به رگبار بسته‌اند.

طبق گفته  نزدیکان  سالار، هیچ گونه کالایی به همراه نداشته‌اند.

 

شورش قادر زادە کولبر با شلیک ماموران ھنگ مرزی بانە  قطع نخاع شد

شورش قادر زادە کولبر با شلیک ماموران ھنگ مرزی بانە  قطع نخاع شده و کلیه خودرا از دست داده است.

طبق گفته های شورش قادرزاده بدن زخمی او مورد حمله نیروهای نطامی قرار میگیرد و با کتک کاری مامورین انتظامی کلیه اش را از دست میدهد. کولبر زخمی  هزینه چند میلیون تومانی درمان و معالجات را در بیمارستان را هم خودشان باید بپردازند!

 

در حمایت از کولبران محروم و زحمتکش

روز ١٣ شهریور ماه به دو کوله‌بار توسط هنگ مرزی تیر اندازی شد و در اعتراض به این حادثه، خانواده‌های کولبران و مردم شهر بانه مقابل فرمانداری بانه تجمع کردند. تجمع مردم بانه در اعتراض به کشته شدن دو کولبر  در روز ١٤ شهریور هم ادامه یافت.

 

کارگران قالیباف خواستار پوشش بیمه هستند

سیزدهم شهریور ماه -طرح بیمه بافندگان فرش دستباف سراسر کشور هنوز اجرایی نشده و سهم بیمه کارفرما و چگونگی پرداخت آن به لحاظ قانونی مشخص نیست. بافندگان فرش دستباف در کشور بیش از یک و نیم میلیون تن هستند که از پوشش بیمه خارج محسوب شده و سهم بیمه کارفرما ی آنها واریز نمی شود.

 

تسلیت به خانواده و رفقای امید شجاعی

“پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید.”

با کمال تاسف امروز شنبه مورخه ١٨/٦/٩٦ امید شجاعی یکی از کارگران آگاه و از اولین اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در جاده مریوان سقز به اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست داد. امید شجاعی اهل روستای مولان اباد بود و در میان دوستان و رفقاء به امید مولان آباد مشهور بود. امید متولد اسفند ماه سال ١٣٦١ بود و دارای همسر و یک فرزند می باشد. امید در طول چند سال گذشته ده ها بار توسط اداره اطلاعات احضار و بازداشت شده بود. آخرین بار به ١٨ ماه زندان تعزیری محکوم شد و محکومیت خود را در زندان سقز سپری کرد. جنازه این عزیز با غم واندوه فراوان عصر همان روز با شرکت صدها نفر از مردم شهرهای سقز؛ دیواندره، مریوان و روستا های منطقه در مولان آباد به خاک سپرده شد.

ما جمعی از دوستان و رفقای امید به خانواده او، از جمله همسرش چیمن خانم؛ پسرش خبات و مادر و پدر گرامیش تسلیت عرض می نمایم و خود را در غم از دست دادن آن عزیز شریک می داینم .

از صفحه فیسبوک محمود صالحی

«کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران به خانواده امید شجاعی و به دوستان این کارگر مبارز صمیمانه تسلیت میگوید».

 

بی احترامی به زندانیان سیاسی بی احترامی به کل جامعه است.

کارگران، مردم آزاده:

این روزها بحث در مورد زندانیان سیاسی واعتصابی به بحث روز در کل جامعه تبدیل شده و انسانهای که سرشان به تنشان ارزش دارد، نگران وضعیت جسمی و روحی زندانیانی هستند که دراعتراض به برخورد غیر انسانی ماموران زندان در زمان بازرسی از وسایلشان، اقدام به اعتصاب غذا کردند. کسانی که یک سال زندان رفته باشند صد درصد زمان بازرسی های ماموران زندان را به خاطر دارند که چطور به بندها و اموال زندانیان حمله می کنند و هر چیزی جلو دستشان باشد از بین می برند و یا آن را می دزدند. وقتی زندانیان این توحش ماموران را مشاهده می کنند به ناچار برای اینکه جلو آن وحشیگری را بگیرند و یک بار دیگر آن را تکرار نکنند اقدام به اعتصاب غذا می کنند. ( یعنی تنها صلاح زندانی در مقابل هر گونه حق کشی).  ما می دانیم که هیچ وقت مسئولان زندان به درخواست زندانیان توجه نمی کنند و به هیچ کدام از درخواست آنان جواب نخواهند داد. وقتی زندانی با نوشتن نامه و صحبت با مسئولان زندان هیچ نتیجه ای نگیرند، از روی ناچاری و در اعتراض به وضعیت موجود در داخل زندان اقدام به عتصاب غذا خواهند کرد. زندانی از جان و روح خود مایه می گذارد تا اینکه با او برخورد انسانی کنند. به همین دلیل است که حمایت از زندانیان سیاسی و اعتصابی به یک وظیفه در جامعه تبدیل خواهد شدو ما نیر باید در مقابل این بی حقوقی نسبت به زندانیان سکوت نکنیم. ما باید به هر شکل ممکن صدای اعتراض مان را در سراسر جامعه گسترش دهیم. خانواده زندانیان نیز باید رسما” از مسئولان زندان طرح دعوی کنند و اعلام کنند که مسئول جان زندانیان اعتصابی هستند و هر گونه اتفاق ناگوار به عهده آنان است. ما نیک می دانیم که مسئولان قوه قضائیه به شکایت خانواده زندانیان سیاسی و اعتصابی رسیدگی نمی کنند.( این تنها جهت اطلاع است)

محمود صالحی

١٣/٦/٩٦

 

برای فعالان کارگری شاهرخ زمانی وکوروش بخشنده

طی دهه های اخیر فعالان کارگری زیادی برای ارتقا ی جنبش کارگری ایران همچون شاهرخ زمانی فقید وکورش بخشنده درخشیده اند واعتبار داده اند، بزرگان دیگری نیز از همین دست فعالین کارگری دیگری برایِ ارتقای جنبش کارگری را با تحمل حبس وزندان ورنج دوری از خانواده به تن خود مالیدند؛ بزرگانی چون ابراهیم مددی ٬ محمد جراحی٬محمود صالحی ٬ ووو

اما به طور قطع جای خالی بزرگانی چون شاهرخ زمانی از اعضای کمیته پیگیری وکورش بخشنده خالی ومحسوس شاید غیر قابل جبران باشد٬

کوروش بخشنده وشاهرخ زمانی هردو به آرمانهای شان سخت پایبند بودند وتا آخرهم پای آرمانهای شان ایستادند وکج نرفتند. ارتقا ومنزلت کارگران دغدغه اصلی آنها بود .

این رسالت تمام فعالان صادق کارگری است که در مسیر سخت زندگیشان قدم‌ میزنند. .وقتی از میان ما میروند برای همیشه تاثیر گذاری شان در اجتماع باقی می ماند وهیچ گاه فراموش نمی شوند. اکنون دوسال از نبودن رفقای عزبز وبزرگوارمان شاهرخ زمانی وکورش بخشنده – مردان عمل وکار وفعالیت٬ انسانی صادق وپیشرو چهره های محبوب جنبش کارگری ایران- سپری شده است. دوسال پیش بود که سنندج، کورش بخشنده را در آغوش گرفت. رفقای عزیز ودوست داشتنی به قدمت سالها که برای جنبش کارگری درخشیدند تصور نبودشان با آن خنده های همیشگی شان هنوز قلبم را به درد می آورد .کورش انسانی والا وبرجسته ونجیب وبا اخلاق وبدون حاشیه که نبودنش برای جنبش کارگری ایران جبران ناپذیر است .

شاهرخ زمانی فعالیت وخدمتی که در عرصه کارگری به نمایش گذاشت جاودان وماندگار خواهد ماند.او برای احقاق حقوق کارگران سخت کوشید اندیشه هایش به مراتب وسیع تر از ان چیزی بود که می نوشت ودر عرصه عمومی میگفت .هم‌کورش بخشنده وشاهرخ زمانی، بی اخلاقی ها وتنگ نظری ها وتنگناهها، موانع، تعصب های کور انجمادها و…را هم خوب می شناختند وحتی گاه از آنها زخم برتن داشتند آخرین دیدار من با کورش بخشنده زمانی اتفاق افتاد که در زمان بیماری فرزندم نیما وبستری شدنش در بیمارستان محک تهران همراه بود. وقتی من در آن شرایط سخت به مرخصی رفتم تا در کنار نیما باشم کورش بخشنده لحظه ای درنگ نکرد به همراه تعدادی از همقطارانش از شهرستان سنندج راهی تهران شد وبه بیمارستان محک آمد تا جویای حال نیما ومن باش دتا بگوید که بهنام ونیما شما تنها نیستید.

بعد از آن درسفری که به سنندج داشتم شبی که مهمانش بودم در کنار ادب واحترام و ارادتی که به بنده داشت، مدام از فعالیت واهداف وکارهایی که برای جنبش کارگری وفعالین زندانی وخانواده هایشان باید انجام می داد برایم گفت . او وشاهرخ زمانی همیشه در خط مقدم جنبش کارگری بودند وتا آخرین لحظات زندگی لحظه ای آرام ننشستند . کورش بخشنده با تشکیل کمیته حمایت از فعالین کارگری زندانی در کنار محمود صالحی جز اولین کسانی بود که فورا حمایت خود را اعلام وعضو کمیته دفاع از فعالین شد.در تاسیس وهمراهی و در دفاع از کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد لحظه ای درنگ نکرد و تمام قد در کنار بزرگانی چون محمود صالحی ایستاد واز پای ننشست. این را جای جای نوشته ها ومصاحبه ها وگفته ها وکارهایش به ما می گوید. شاهرخ زمانی حس بشر دوستی اش او را به حقوق بشر دوستانه سوق داد چون در آن حوزه هم سخن از انسان وکرامت او در میان بود

شاهرخ زمانی وکورش بخشنده آرام بخوابید چرا که ما زنده و بیدار وهوشیاریم وبا اقتدار راهتان و آرمانهای انسانی تان را ادامه خواهیم داد ولحظه ای ساکت نخواهیم شد .

بهنام.ابراهیم زاده فعال کارگری وعضو کمیته پیگیری تشکلهای ازاد کارگری.

 

ایسکرا ۹۰۱

اینرا هم بخوانید

پوسترهای اول ماه مه، روز جهانی کارگر