نیما ابراهیم زاده: بدون سانسور و تبعیض و کینه صدای پدر و همه زندانیان باشید!

نیما ابراهیم زاده طی نامه ای تحت عنوان “چرا نمی‌گذارند پدر در کنارمان باشد؟” ، به همگان در مورد پدرش بهنام ابراهیم زاده این چهره شناخته شده و محبوب کارگری سخن میگوید. او از این میگوید که پدرش در طول سی و پنج روزی که بعد از هفت سال از زندان آزاد شده و کنارش بوده، چگونه همواره به اعتراض و مبارزه اش در دفاع از آزادیخواهی و انسانیت تلاش کرده است. او در آخر با تاکید بر اتحاد گسترده برای آزادی همه زندانیان سیاسی خطاب به همگان مینویسد:”بدون سانسور و تبعیض و کینه صدای پدر و همه زندانیان باشید ..با حمایت وسیعمان از تمامی کارگران زندان و زندانیان سیاسی به فراخوان نیما ابراهیم زاده پاسخ مثبت دهیم.
از سوی دیگر رضا شهابی عضو سندیکای شرکت واحد که در هفدهم مرداد به زندان بازگردانده شد و علیرغم سپری کردن ٦ حکم زندانش ٦٨٩ روز دیگر باید در زندان بماند و حالش وخیم گزارش میشود، یک موضوع مهم کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات است و تا کنون با حمایت های گسترده ای روبرو شده است.
رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، واله زمان، اسماعیل عبدی، محسن عمرانی، مختار اسدی و محمود بهشتی چهار معلم زندانی، آتنا دائمی فعال دفاع از حقوق کودک، حقوق زن و علیه اعدام و تمامی زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند. همچنین تمامی احکام امنیتی صادر شده برای فعالین کارگری، معلمان و فعالین اجتماعی باید لغو و به صدور چنین احکامی خاتمه داده شود. با تمام قدرت به فراخوان نیما ابراهیم زاده پاسخ دهیم و به کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات بپیوندیم. متن کامل نامه نیما ابراهیم زاده ضمیمه است.

کمپین برای آزادی کارگران زندانی
١ مهر ٩٦، ٢٣ سپتامبر ٢٠١٧
Shahla.daneshfar2@gmail.com
http://free-them-now.com

 

چرا نمی‌گذارند پدر در کنارمان باشد؟
تنها صدوسی وپنج روز پدر در کنارمان بود واز ازادی شان سپری شده بود که در روز ۲۲شهریور جاری وقتی در حمایت از همبندیان سابقش جلو زندان رجایی شهر رفت بعد از کلی تعقیب وگریز در داخل شهر وخیابانهای کرج دستگیرش کردند پدرم بهنام در طول این صدوسی وپنج روز اگر بگویم یک روزش هم برای خانواده نبود دروغ نیست او تمام ذهن وفکرش وکار فعالیت بود و در دفاع از کودکان کار وخیابان وکارگران وزندانیان سیاسی وعقیدتی وسر زدن به خانواده های زندانیان وحمایتهای اشکار ونهانش از فعالیتهای انسانی تا حضور در تمامی اکسیونها واعتراض های داخل کشور لحظه ای کوتاهی و دریغ نکرد. او را گرفتند وبه مکان نامعلومی بردند
تا وقتي از کسی ‌حمایت ميكند دیگر صدایش شنیده نشود! امروز نزدیک به ده روز است پدر در کنارمان نیست رسانه ها وبعضی از تشکلها تنها و تنها صدای بعضی از زندانیان هستند وبس. انگار نه انگار پدر من و دوستان همراهش به زندان افتاده اند انگار نه انگار بعد از هشت سال حبس بار دیگر او را به زندان انداختند و من در این روزهای بیماری به حضورش به نگاه مهربانانه اش دست های نوازشگرش نیاز دارم چرا باید حتی از نوشتن درباره پدر من هم بعضی ها بترسند مگر او ترس وبزدلی رامیشناخت وگزینشی از زندانیان وافراد دفاع میکرد؟ پدرم بهنام با تمام توان با تمام قدرت بدون هیچ ترس و نگرانی از حق و حقوق همه انسانهای آزاده دفاع میکرد. از همگان با هر گرایش فکری و عقیده و مرامی در دفاع از آنان می نوشت و می گفت. اگر امروز بود حتما در مورد جمع اوری کودکان کار وضرب و شتم کارگران و این همه بیحقوقی می نوشت ومی گفت واعتراض میکرد. من نیما بخاطر اینکه این روزها سخت به حضور پدرم نیاز دارم از همگان میخواهم که بدون سانسور و تبعیض و کینه صدای پدر و همه زندانیان باشید .

“نیما ابراهیم زاده”

اینرا هم بخوانید

فراخوان معلمان به تجمع در ۱۳ اردیبهشت در تهران مقابل سازمان برنامه و بودجه در شهرستانها مقابل مقابل اداره آموزش و پرورش

فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران برای روز پنجشنبه، ۱۳ اردیبهشت به تجمع در …