هفت تپه ادامه دارد!

هفت تپه نماد جنگ بی‌امان طبقه کارگر برای رهائی و خلاصی از شر حکومت نکبت و چپاول جمهوری اسلامی است. کارگر نیشکر هفت تپه نماد اعتراض به بی‌حقوقی کارگر در آن جامعه است. مارکس در برابر اولین اعتراض کارگری در آلمان، ذوق زده آن را “سربازان سوسیالیسم” می‌خواند. و الحق که هفت تپه، فولاد اهواز و هپکو در یکی دو سال گذشته همه ما را ذوق زده کرده و شایسته عنوان سربازان سوسیالیسم هستند.

جنگ و اعتراض کارگران در مراکز یادشده در خوزستان، بالاخره راه به مراکز کارگری دیگر هم نشان داد. در یکی دو ماه گذشته اعتصابات کارگری در گوشه و کنار ایران بطور چشمگیری گسترش یافته اند. اعتصاب کارگران نفت و جایگاهی که نفت در سیاست دارد، راه را برای سراسری شدن اعتصابات کارگری و شاید هم روند خلاصی از بختک رژیم اسلامی را سرعت ببخشد. پرچمی را که کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز در یکی دو سال گذشته بلند کرده‌اند، اکنون در دست کارگران زیادی در نقطه نقطه ایران دیده می‌شود. افزایش دستمزد بالای خط فقر، تبدیل قراردهای موقت به استخدام رسمی، پایان دادن به بساط پیمانکاران، پایان دادن به اذیت و آزار فعالین کارگری و دیگر مطالبات اینچنینی، شعارهای حک شده بر این پرچم است.

در مقابله با اعتراضات کارگران در هفت تپه و فولاد اهواز (تا آنجا که من دنبال کرده‌ام و مطمئن هستم که در جاهای دیگر هم می‌شود نمونه‌های اینچنینی دید)، رژیم به معنای واقعی کلمه شکست خورده است. اعتراض کارگران هر روز رهبر و فعال و سخنگوئی به جامعه معرفی کرد. هیچ ترفندی نتوانست اعتراض این کارگران را به شکست بکشاند و این دقیقا همان چیزی است که جنبش و اعتراضات کارگری کم داشت.

از اینجا!
جنبش کارگری و کل جنبشی که می‌رود جمهوری اسلامی را سرنگون و راه را برای روزهای بهتر هموار کند، لازم است گام‌های بلند و سنجیده‌ای بردارد که بتواند هم وسیعتر بشود و هم امیدوار کننده. در چند سال گذشته، شاهد اعتراضات مداوم معلمان، پرستاران، دانشجویان و بازنشستگان بوده‌ایم. مراکز کارگری متعددی مثل کارگران معادن، کارگران اتوبوسرانی ها، کامیونها و غیره دائم در اعتراض و اعتصاب بوده اند. لازم است که فعالین و سازماندهندگان این اعتراضات، و بخصوص برای تداوم و پیوستگی آن شروع به ایجاد تشکل‌های پایدار خود بکنند. همچنانکه رهبران و فعالین تشکل‌های موجود کارگری از اعتراضات جاری در جامعه حمایت کرده‌اند، حتما در فکر کمک رسانی و انتقال تجربه برای ایجاد تشکل به دیگر مراکز کارگری و بخصوص به کارگران درگیر در اعتراض هستند. و این نکته بخصوص باید در مورد کارگران نفت صد چندان در دستور ما قرار بگیرد.

من فکر می‌کنم که اکنون می‌توان از یک سطح از سراسری شدن اعتراضات صحبت کرد. اهمیت این مسئله در این است که موضوع اعتراض را در دستور کارگران و فعالین کارگری بیشتری قرار خواهد داد.

جنبش کارگری در این برهه از مبارزه خود باید با اعلام همبستگی و حمایت از اعتراضات همدیگر، صفوف خود را فشرده و متحدتر کند. همه جا باید شعار همبستگی با هفت تپه بلند شود. همه جا باید شعار همبستگی با اعتراضات کارگری و همه اعتراضات بر چند پلاکارد به چشم خرد و بزرگ به چشم بخورد. همه جا باید کارگر از جامعه بخواهد که به اعتراض او بپیوندند. همه جا باید کارگر از هم طبقه‌ایهای خود در سراسر جهان کمک و حمایت بخواهد.

هفت تپه ادامه دارد!
مبارزات چندین ساله هفت تپه را اگر بسیاری با مبارزه بر سر دستمزد به تعویق افتاده، مبارزه علیه خصوصی سازی شرکت و چپاول اموال شرکت می‌شناسند، هفت تپه همچنین نماد “کار، نان، مسکن، اداره شورائی” هم هست. این باید یک تم اصلی مبارزات کارگری باشد. هفت تپه جواب جنبش راست و قوم پرستی، از زبان محبوب‌ترین رهبر آن، اسماعیل بخشی هم بود. هفت تپه صدای آزادی بیان و آزادی تشکل هم هست. “هفت تپه” باید ادامه داشته باشد و وسعت بیابد.

مطالبات کارگران هفت تپه اگر ادامه انقلابی است که سال ۵۷ شروع شد تا به تبعیض و فقر در آن جامعه خاتمه بدهد، اعتراض کارگران نفت می‌تواند دنباله همان شعار “کارگر نفت ما، رهبر سر سخت ما!” را پی بگیرد و جامعه را برای خلاصی از این وضعیت رهبری کند. اعتراض کارگر نفت می‌تواند جامعه را به سرعت حول قدرت خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی بسیج کند. جایگاه صنعت نفت، جایگاه کارگر نفت و جایگاه اعتراض کارگر نفت برای همه کارگران معلوم است. اعتراضات گسترده و متحد کارگران با در مرکز بودن اعتراض کارگران نفت می‌تواند پایانی بر وضعیت بحرانی جامعه ایران باشد. به سرانجام رساندن این رسالت گام بعدی ماست.

۳ اوت ۲۰۲۰

کارگر کمونیست ٦٣٤

اینرا هم بخوانید

جایزه‌ای به دوستان‌مان- ناصر اصغری

اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی به بحث چند روز گذشته میدیای اجتماعی تبدیل …