خوشحالی مردم ایران، لبنان، سوریه و تونس در واکنش به مرگ حسن نصرالله یک بار دیگر بی پایه گی و انزوای حزبالله و کل نیروهای تروریستی اسلامی در میان مردم منطقه را به نمایش گذاشت. این نیروها از بیعدالتی و ستم تاریخی که بر مردم فلسطین تحمیل شده است سرمایهای برای قدرتگیری ارتجاعیترین و ضد انسانیترین جنبش عصر ما، جنبش تروریسم اسلامی ساختهاند. امر آنها امر برحق جنبش مردم فلسطین نیست، نقطه مقابل آنست. میخواهند جهنمی که جمهوری اسلامی در ایران برپا کرده است را به کل منطقه و کل کشورهای اسلامزده گسترش بدهند. به این دلیل است که هر ضربهای به این نیروها شادی مردم را بدنبال دارد.
تا آنجا که به شرایط سیاسی ایران مربوط میشود کشتهشدن حسن نصرالله جمهوری اسلامی را در موقعیت رقت باری قرار داده است. حکومت از یکسو ناگزیر است برای حفظ موقعیت و حتی اعتبار و حیثیت خود در میان نیروهای اسلامی متحدش در منطقه واکنشی نشان بدهد و از سوی دیگر هر نوع تقابلی، حتی از نوع رجزخوانیهای توخالی در مورد انتقام سخت که بعد از کشتهشدن قاسم سلیمانی و اسماعیل هنیه از خود نشان داد، میتواند با اقدام شدیدتری از جانب اسرائیل پاسخ بگیرد. تا کنون مقابله جمهوری اسلامی با اسرائیل در حد رجزخوانیهای تبلیغاتی بعلاوه اقدامات ایذائی نیروهای تروریستی نیابتیاش بوده است. اکنون ضربه مهلک به حزبالله که مهمترین و نزدیکترین نیروی نیابتی رژیم و عملاً شاخه سپاه قدس در لبنان است، حتی جایی برای رجزخوانی هم باقی نگذاشته است. خامنهای ناگزیر است از مخفیگاه امنش به کلیگویی در مورد ادامه کاری حزبالله و مرثیهخوانی برای شهید حسن نصرالله بسنده کند و هیچ حرفی از انتقام سخت و نیمهسخت بمیان نیاورد. این تهمانده آبرو و اعتبار جمهوری اسلامی در میان نیروهای درهمریخته نیابتیاش را هم تماماً بر باد میدهد.
نتانیاهو از “نظم تازه” در خاورمیانه صحبت میکند و خامنهای میگوید آینده منطقه را “نیروهای مقاومت” رقم خواهند زد. اما واقعیت چیز دیگری است. در خاورمیانه دو جنگ در جریان است: جنگ دولت اسرائیل با نیروهای تروریستی اسلامی و جنگ مردم ایران علیه جمهوری اسلامی. آینده خاورمیانه را این جنگ دوم، انقلاب زن زندگی آزادی، رقم خواهد زد.
مندرج در ژورنال شماره ۸۴۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)