ترس و نگرانی جمهوری اسلامی و دولت ترکیه و جریانات ارتجاعی از برگزاری رفرندام استقلال  کردستان عراق در این ریشه دارد که با رجوع به همه پرسی پای مردم در این وسط کشیده می شود. نظر و رای مردم بر سرموضوعی که به سرنوشت خود آنها مربوط است. هیچ چیز طبیعی تر و موجه تر ار آن نیست که مردم کردستان عراق خود تصمیم بگیرند که می خواهند جدا شوند و یا در چهارچوب کشوری عراق باقی بمانند. کسی “خلاف و جرمی” مرتکب نشده است. مردم دارند بر حق مسلمی انگشت می گذارند که سالهاست از آنها سلب شده است.

 رجوع به مردم بر سر این موضوع و برسمیت شناختن استقلال کردستان عراق در عین حال بهترین راه در شرایط کنونی برای پس زدن ستم و ظلم افسار گسیخته و دیرینه به مردم کردستان و عبور از این مانع است.

 وقتی مردم وارد صحنه می شوند و اگر هوشیارانه قدم در این راه بگذارند بسیاری از معادلات عوض خواهد شد. دولتهای دیکتاتور حساب کار خود را خواهند کرد. پیام این رفرندام به مردم منطقه این است که وقت آن فرا رسیده است که هر چه وسیعتر به میدان بیایند و با کنار زدن حکومت های مستبد خود سرنوشت خود را بدست بگیرند. این می تواند به یک موج بیداری دامن برند: قدرت به دست مردم. در خود کردستان عراق نیز احزاب ناسیونالیستی حاکم دیگر نخواهند توانست براحتی از بالای سر مردم و به اسم منفعت مردم کردستان دست به هر اقدامی ضد مردمی بزنند.

مردم وقتی وادر صحنه شوند و اگر هوشیارانه این کار را بکنند دخالتشان در سیاست فقط به روز رفراندوم محدود نخواهد ماند. جنگ اصلی که قبلا هم شروع شده بود گسترش بیشتری می یابد: ما رفاه می خواهیم. ما بهداشت رایگان می خواهیم. ما مسکن مناسب می خواهیم. ما می خواهیم که دزدی و فساد فراگیر از میان برود. ما عدالت اجتماعی و آزادی می خواهیم. ما می خواهیم که به حاکمیت عشیرتی حاکمین کنونی پایان داده شود. ما یک دولت سکولار و غیرقومی می خواهیم. و خلاصه کلام ما رفاه و آسایش و یک جامعه آزاد و برابر را طلب می کنیم.

مردم کردستان عراق برای حاکم شدن واقعی بر سرنوشت خود و تحقق آرزوهای انسانی شان یک راه سخت و دشوار در پیش دارند. اما این کار شدنی است. باید با همه قوا از خواست های انسانی مردم کردستان عراق حمایت کرد و آنها را مورد پشتیبانی قرار داد.