مندرج در کارگر کمونیست ۷۳۸
رژیم اسلامی سرمایه دوباره موضوع افزایش سن بازنشستگی کارگران را در دستور کار خود گذاشته است. ایلنا در گزارشی اذعان میکند: “دولت به این بهانه که از زمان بازنشستگی تا زمان خاتمهی دریافت مستمری و یا فوت و پایان مستمریبگیری، فاصلهی زیادی است و پرداخت مستمری در این بازهی طولانی موجب افزایش مصارف صندوقها و ورشکستگی میشود، میخواهد چند سالی سن بازنشستگی را افزایش دهد.”
نیت پلید دولتمردان اسلامی سرمایه را میتوان در همین چند جمله به خوبی مشاهده کرد. در چنین مواقعی دوباره یادشان می آید در کشورهای اروپایی سن بازنشستگی بیشتر از ایران است. دیگر اصلا به روی خود نمی آورند که در کشورهای اروپایی فرد بازنشسته برای رسیدن به حقش در کف خیابان زیر نگاه درنده نیروهای سرکوبگر و زیر تیغ آفتاب ساعتها جلوی ادارات مسئول رسیدگی به کار بازنشستگان برای احقاق حق شان تجمع نمی کنند. در گزارش نسرین هزاره مقدم در ایلنا آمده است: ” اگر در آن کشورها سن بازنشستگی بالاترست، «مستمری بازنشستگی» هم به نسبت حقوق بازنشستگان ما بسیار بالاتر است؛ وقتی بازنشسته خاطر جمع است که با حقوق بازنشستگی میتواند تمام امور زندگی را بگذراند و نیاز به کار دوم و سوم ندارد و در عین حال، همه خدمات درمانی مورد نیازش با بیمهی پایهی بازنشستگی برآورده میشود و دیگر نباید هزینهی رادیولوژی و بیمارستان بپردازد، بدیهیست که هیچ واهمهای از افزایش سن و سابقهی بازنشستگی نخواهد داشت، مخالفتی هم در کار نخواهد بود؛…”.
بنا به همین گزارش سه سال پیش در آلمان، دولت پیشنهاد بانک مرکزی آلمان مبنی بر افزایش سن بازنشستگی از ۶۵ به ۶۹ را “غیر عقلانی” دانسته است. بی شک آنجا هم نه از سر خیرخواهی بلکه از سر اینکه فرد کارکن در این سن دیگر توان زیادی برای استثمار شدن ندارد، شاید هم از نگرانی از اعتراضات آنرا غیر عقلانی دانسته اند. اما به جرات میتوان ادعا کرد که استدلال پیشنهاد دهندگان همین بوده که دولت اسلامی سرمایه مد نظر دارد. یعنی اینکه فرد بازنشسته را مصرف کننده ای میدانند که موجب ورشکستی صندوق بیمه میشود.
مفت خوران بر سریر قدرتند. در تمام طول عمرشان یک قدم مفید به حال جامعه برنداشته اند. هر تصمیمی که گرفته اند تنها این را در نظر داشتند که سهم خود را از ثروت جامعه بدون آنکه کمترین کار مفیدی انجام دهند بیشتر کنند. کارگری که سی سال و بسیاری بیشتر از سی سال تا حد چهل سال کار کرده و آنچه به عنوان مستمری بازنشستگی دریافت میکند، در تمام دوره کارگری اش سی درصد از حقوق اش کسر شده و اکنون دارد در واقع از پس انداز خودش استفاده میکند. مفت خوران اسلامی سرمایه اما پس انداز کارگر را مال خود میدانند و با آن بزرگترین بنگاه اقتصادی خاورمیانه را به اسم شستا سازمان داده اند و از بابت سودهای هنگفتی که بدست می آورند یک ریال هم به حساب کارگر بازنشسته واریز نمی کنند. اکنون هم طلبکار شده اند که کارگر بازنشسته زیادی زنده می ماند! تنها چیزی که در این میان میتوان گفت همان است که بازنشستگان کف خیابان آنرا فریاد میکنند: مرگ بر این بندگی.
حسن صادقی، پیشکسوت سرکوبگران تاکید میکند:” اصلاحات پارامتریک جزو واجبات هر صندوق بیمهای و بازنشستگی است.”. جناب صادقی که تو جیب کتش همیشه یک قبضه چاقوی ضامن دار است فرمودند البته باید اول یک سری اصلاحات در تامین اجتماعی رخ بدهد!
” اصلاحات پارامتریک” اسم رمز یورش دیگری به طبقه کارگر است. بر این اساس قرار است ۱) سن بازنشستگی را از ۶۰ به ۶۵ سال برسانند. ۲) افزایش مبنای مستمری بازنشستگی بر اساس میانگین دو سال آخر دریافتی کارگر به سه سال تغییر کند. ۳۳) کاهش حق سنوات. فرض بر اینکه یک کارگر سی سال در یک شرکت باشد باید اندازه سی ماه حقوق بر اساس آخرین حقوقش دریافت کند. و تصمیم دارند این را به بیست ماه کاهش دهند. علی دهقان کیا، یکی از جنس حسن صادقی صریحتر میگوید باید ما هم سر خوان یغما تامین اجتماعی بیشتر از این که هست حضور داشته باشیم، برای همین تاکید میکند: ” بیایند بنشینند با تشکلها وذینفعان صحبت کنند و جلسه بگذارند تا اصلاحات واقعی و عادلانه طراحی شود” و گر نه مخالف هستیم هر چند این اصلاحات لازم است!
همین حالا، مفت خوران در یک بازی کثیفی که در چند ماهه اخیر براه انداخته اند، چند درصد ناچیزی که خود تصویب کرده اند به حقوق بازنشستگان افزوده شود را در بازی کثیف میان دولت و مجلس و شامورتی بازی های تشکیلات سیاه مانند خانه کارگر زیر پا گذاشته اند. سعی دارند بازنشستگان را فرسوده کنند. اما یک چیزهای اساسا فرق کرده است. کارگر بازنشسته دیگر فهمیده فقط کف خیابون میتواند به حقش برسد. و این مهمترین فرق اینجا با اروپا است. کارگر بازنشسته ای در کانال تلگرامی “شورای بازنشستگان ایران” چنین نوشته است:
“خواستن «جراحی اقتصادی» بکنند و جیب مردم را خالیتر کنند تو یه جلسه انجام دادن، یا خواستن دارو را برای مردم گران بکنند بدون جلسه انجام شد و هیچکس اما و اگر نیاورد و نیاز به جلسه و برو و بیا نداشت؛ ولی نوبت حقوق ما بازنشسته ها که رسید هزاران کارشناس از ارگانهای مختلف میارن که دوزار به حقوق ما اضافه کنند و یا نکنند!!
در حالیکه جلسات و نامه نگاری های متعدد برای افزایش حقوق بازنشستگان بعد از ۵ ماه ادامه داره که قبلاً قوانین و راهکارهای حقوقی برای افزایش حقوق را خودشان تصویب کرده اند. ولی ما هم دیگه فهمیدیم که اونور خط چه خبره و ما اینور خط چکاره ایم!!”
سر چنین کارگرانی را نمیشود کلاه گذاشت یا با سر دواندن فرسوده شان کرد. این باید حالی حاکمان شده باشد که تمامی این ترفند ها کهنه شده است. مبارزه بازنشستگان بر متن یک جنبش اعتراضی سرنگونی طلبانه پیش میرود و به همین سبب این شامورتی بازی ها بیشتر بر خشم کارگران بازنشسته می افزاید و مبارزه بازنشستگان بیشتر به توانش افزوده میشود تا اینکه فرسوده شود.
با دستور کار مجدد افزایش سن بازنشستگی، و کاهش حق سنوات و افزایش محاسبه میانگین مستمری بازنشستگی، این آن نقطه تلاقی و بهم پیوستن کارگران شاغل و بازنشسته است. مسئله امروز بازنشستگان، مسئله فردای کارگران شاغل است. حالا زمانی است که میتوان نشان داد که مسئله هر بخش از طبقه کارگر، مسئله همه کارگران است.