پایتخت اعتصاب جهان خاموشی ندارد

یازدهمین هفته اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه با کش و قوس هایی ادامه یافت. در طول  هفتاد وهفت  روز گذشته جمهوری اسلامی با یاری اعوان و انصارش از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد تا شمشیر برنده کارگران را کُند کُنَد یا بشکند. کارگران هفت تپه برای دو هفته اعتصاب را به حالت تعلیق در آوردند و در عین حال بخشی از کارگران که غیر نیشکری خوانده میشوند و اخراج شده اند به تجمعات خود مقابل فرمانداری شهر شوش و دفتر نماینده مجلس اسلامی در شهر شوش ادامه داده اند. اعتصاب هنوز پایان نیافته است. جمهوری اسلامی  با همه تلاشهایی که کرده است موفق به شکستن اعتصاب کارگران نشده است و ادامه اعتصابات در دو هفته گذشته بیش از بیش موجبات رسوایی کاربدستان جمهوری اسلامی بخصوص تشکیلات بدنام شورای اسلامی کارفرمایان فراهم شد. مثلا  “بدنه کارگری” این تشکیلات سیاه خود را به مجلس رسانده بودند تا نمایندگان مستقل کارگران را “کارگرنما” نشان دهند. اما این خود آنها بودند که رسوایی بیشتری برای خود خریدند. در همین مسیر است که شاهد شکل گیری طوماری از سوی کارگران هفت تپه بودیم که خواستار انحلال این تشکیلات و شکل گیری تشکیلات مستقل خود کارگران شده اند.

در پی اتحاد کارگران هفت تپه بار دیگر ثابت شد که تشکیلات دست ساز حکومتی نه تشکیلات زرد بلکه تشکیلات سیاهیست که در خدمت دستگاه سرکوب است. تشکیلات سیاه شورای اسلامی و انجمن اسلامی و خانه کارگر همواره زائده دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی بوده است. تاریخ آن مملو از تبهکاری است؛ از جاسوسی و کمک به دستگیری فعالین کارگری تا چاقو کشی علیه کارگران تا نفرت پراکنی علیه کارگران افغانستانی بخشهای از خدمات این تشکیلات به جمهوری اسلامی بوده است. این تشکیلاتی نبوده که از درون جنبش کارگری بیرون آمده باشد، بلکه مستقیما و با هدف سرکوب جنبش کارگری از سوی حکومت شکل گرفته است.  دراین دور از اعتصاب کارگران هفت تپه این تشکیلات ظرفیت ضد کارگری خود را به وقیح ترین شکل ممکن نشان داد و وقاحت را تا آنجا پیش بردند که نمایندگان کارگران و کارگران اعتصابی را “کارگرنما” خواندند تا شاید بیش از گذشته محبوب دل اربابان خود قرار گیرند. اما به همان نسبت مورد نفرت به حق کارگران اعتصابی قرار گرفتند. دست این تشکیلات وقتی بیشتر رو میشود که کشمکش طبقاتی اوج میگیرد آنگاه است که همگان به نقش پلشت و قبیح این تشکیلات پی میبرند که در واقع این تشکیلات نیروی میدانی کارفرما و تشکیلات پلیسی و امنیتی حکومت است. البته بعید است عرق شرم بر جبین مدافعان این تشکیلات سیاه نشسته باشد، چون در این مدت حداقل در مذمت تشبثات ضد کارگری این  تشکیلات کلامی نگفتند. برخی دیگر هم هیچ به روی خودشان نمی آورند که یک روزی هر خزعبلاتی کسی مانند رضا رخشان می نوشت، منتشر میکردند و حتی دورغ های شاخدار او را باز نشر میکردند. اینان که  با ذره بین بدنبال “نقطه ضعف مبارزات کارگران” می گردند تا بزنند توی سرکارگر، اما یکبار هم از خودشان نپرسیدند که  رضا رخشان کی بود و چی شد و چه کرد و چه می کند. کسی مانند رخشان چون سندیکالیست فرض میشد و چون نوک حمله او علیه کارگران کمونیست و  متوجه حزب کمونیست کارگری و منصور حکمت بود، در باز نشر نوشته های او هیچ کوتاهی نکردند. رسوایی رخشان ها و تشکیلات سیاه شورای اسلامی در نیشکر هفت تپه نتیجه اتحاد و استواری این کارگران برای رسیدن به خواستهایشان است.

“شمشیر اتحاد”  (توصیف عباسی یکی از نمایندگان کارگران هفت تپه از اتحاد کارگری)  تصویر روشنی از نقش سلاح برنده کارگران است. اگر همین امروز به هر دلیلی اعتصاب کارگران هفت تپه بدون رسیدن به خواسته هایشان به پایان برسد، این اعتصاب طولانی مدت درس آموزیهای زیادی برای جنبش کارگری و جنبش کمونیستی ایران داشته است. یکی از شعارهای اصلی ما کمونیستها اتحاد کارگران است و این فراخوانی برای اتحاد تماما به امر مبارزه و اعتصاب کارگران معطوف است. تصور اینکه در عین اعتصاب بخشی از کارگران مشغول به کار باشند و این نیز در خدمت اعتصاب باشد، امری بود که ناممکن به نظر می رسید. مشغول به کار بودن بخشی از کارگران هفت تپه که با برنامه ریزی خود کارگران صورت گرفت، نه “اعتصاب شکنی” بلکه اتفاق مهمی در جهت پیشبرد اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه بود. در بخشی دیگر از صنعت اگر جمعی از کارگران در هنگامه اعتصاب به کار مشغول شوند به درستی “اعتصاب شکنی” تلقی خواهد شد. اما در جایی مانند نیشکر هفت تپه بخاطر محصول تولیدی شان که ترکیبی از کار کشاورزی و صنعتی است  با سازمان دادن کاشت و آبیاری نیشکر در هنگامه اعتصاب و مواظبت از وسایل تولید و اموال شرکت که از غارت گری عوامل اسدبیگی در امان باشد،  به خود و کل جامعه نشان دادن که چرخه تولید بدون وجود استثمار گران، بدون وجود کسانی که نتیجه همه همفکری شان چیزی جز فلاکت نیست، ممکن و شدنی است.  بود کارفرمایان مضر به حال تولید ثروت جامعه است و نبودشان مفید به حال تولید و جامعه است. یوسف بهمنی با آن صدای رسایش حق میگوید که “مدیریت” این شرکت هیچ کاری نکرده اما ما کارگران به موقع کشت کردیم و آبیاری کردیم و بهترین محصول نیشکررا به ثمر رساندیم. کارگران با همیاری هم سه ماه است مستقیما تولید شرکت را به دست گرفتند و مواظب اموال شرکت بودند و در سوی دیگر این ماجرا دار و دسته اسدبیگی در فکر غارتگری و رشوه دادن به این یا آن کاربدست فاسد جمهوری اسلامی بودند.

نمایندگان سرمایه خود را به آب و آتش زده اند و بقول یوسف بهمنی سعی دارند “موج سواری کنند.” این سخن بهمنی و بخش بزرگی  از کامنتهای کارگران در کانالهای مربوط به نیشکر هفت تپه نشان از هوشیاری کارگران دارند. خدشه ای به اتحاد کارگران هفت تپه رسیده است، اما حکومت نتوانسته کارگران را در هم بشکند و نخواهد هم توانست. اعتصاب کارگران هفت تپه در نیمه راه است. فاز دوم این دور از اعتصابات کارگران به پایان رسیده است. اما فاز سوم آن قوی تر از قبل شکل خواهد گرفت. پایتخت اعتصاب جهان خاموش نشده و کارگران به اشکال دیگری اعتراضشان را دنبال کرده و پیگیر مطالباتشان است.  این چنین است که نیشکر هفت تپه پایتخت اعتصابات جهان نام گرفته است.

یاشار سهندی

کارگر کمونیست ٦٣٨

اینرا هم بخوانید

پزشکیان استارت زد، “ارزان‌فروشی بنزین! ” – یاشار سهندی

مندرج در ژورنال شماره ۸۲۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …