روزنه rowzane خبری – تحلیلی انترناسیونال 771
بحث کارگران در هفته ای که گذشت را با خیزش های انقلابی مردم در شهرهای مختلف خوزستان که مستقیما به جنبش اعتراضی کارگری ربط پیدا میکند، شروع میکنم.
بحران آب، بحران برق، بحران معیشت
خیزش های انقلابی مردم در راه است
بحران آب آنهم در گرمای هولناک تابستان دامنه اش شهرهای بسیاری از ایران را گرفته است. به گفته معاون راهبردی و نظارت بر بهره برداری آبفای کشور این بحران در تابستان امسال ٣٣٤ شهر یعنی جمعیتی بالغ بر ٣٤ و نیم نفر را دربر میگیرد. در تقابل با این موضوع اعتراضات گسترده ای در شهرهای خوزستان و در شهرهای دیگر به پا شده است.
اکنون در این گرمای وحشتناک تابستان، خصوصا در مناطق چنوب ایران بی آبی، شوری و گل آلود بودن و آلودگی آب آشامیدنی و در بسیاری جاها قطعی متناوب آن همراه با قطعی برق وضعیت فاجعه باری برای مردم ایجاد کرده است. از جمله در همین هفته در جایی چون رامهرمز مردم بسیاری بدلیل آلودگی آب مسموم شدند. بعلاوه اینکه مردم برای گرفتن جرعه آبی باید با دبه های خود در صف های طویل ساعتها انتظار بکشند. ضمن اینکه قیمت آب نیز در آنجاهایی که برای فروش عرصه میشود هر روز بالاتر میرود. بدین ترتیب بی آبی زندگی بخش عظیمی از مردم را فلج کرده و حقیقتا سلامت و بهداشت آنان را به خطر انداخته است. در عین حال از تبعات مهم دیگر این فاجعه انسانی که دامنگیر کشاورزان و کارخانجات و غیره میشود، بیکاری میلیونی مردم است و هم اکنون گزارشات بسیاری حاکی از قطع متناوب آب در شهرهای مختلف و در شهرهای صنعتی است. بطوریکه بی آبی و قطعی برق خود به بهانه ای دیگری برای تعطیلی کارخانجات و از کار بیکار شدن کارگران تبدیل شده است.
بدین ترتیب در کنار هزاران درد و مصیبتی که زندگی و معیشت کل جامعه را به تباهی کشیده و جدالی هر روزه بر سر آنها جریان دارد، معضلی چون بی آبی و ابعاد فاجعه بارش همچون جرقه ای منجر به شعله ور شدن اعتراضات مردم در شهرهای بسیاری در خوزستان شده و علاوه بر شهرهای خوزستان در شهرهای دیگر هم اعتراض علیه “بحران آب” دارد سر بلند میکند. نمونه اش اعتراضات گسترده کشاورزان در شهرهای مختلف اصفهان است.
مردم جمهوری اسلامی و سیاست های سودجویانه و چپاولگرانه اش را عامل و مسبب مستقیم “بحران آب” و ابعاد فاجعه بار تخریب و آلودگی محیط زیست میدانند و این را بارها و بارها در شعارهای اعتراضی و بیانیه ها یشان اعلام کرده اند. از همین روست که اعتراضات مردم علیه بحران آب فورا به چالش کل حکومت و بساط دزد سالارش تبدیل میشود. از جمله در این اعتراضات مردم بخاطر بی آبی به خیابان می آیند، و در شعارهایشان نه تنها به بی آبی، بلکه به بیکاری، گرانی، فقر، گرسنگی و تمامی مصائبی که جمهوری اسلامی بر سر جامعه آورده است، اعتراض خود را اعلام میکنند. اعتراضات گسترده ای که امروز در شهرهای مختلف خوزستان به راه افتاده گویای روشن همین حقیقت است. از همین رو و به باور من آنچه در این هفته در شهرهای خوزستان اتفاق افتاد، بطور واقعی اتفاقاتی در ادامه خیزش دیماه است. در این مبارزات مردم با مبارزات جانانه خود بیش از بیش عزم جزم خود را برای سرنگونی کل بساط توحش و بربریت جمهوری اسلامی به نمایش گذاشتند.
به عبارت روشنتر شروع این اعتراضات، موضوعش اعتراض علیه بی آبی و یا قطعی برق است اما در فضای انفجاری جامعه و وضعیت جهنمی ای که جمهوری اسلامی بر کل جامعه حاکم کرده است، به سرعت به شکل خیزش های شهری در آمده و فراتر میرود. از جمله طی این هفته در خرمشهر مردم به پا خاستند و در همبستگی با آن در آبادان، ماهشهر، زهوکی میناب هرمزگان، ماهشهر و سربندر نیز به خیابان آمدند، راهپیمایی کردند، شعارهایی علیه حکومت اسلامی و بساط دزدسالار حاکم سر دادند، با مامورین انتظامی درگیر شدند، با سنگباران آنها کوچه به کوچه جنگیدند و خیلی جاها آنان را فراری دادند.
این چنین است که اعتراضات علیه بی آبی و جهنم جمهوری اسلامی شهر به شهر در خوزستان و دیگر شهرهای ایران گسترش یافت. اعتراضاتی که به سرعت شکل خیزش های شهری بخود میگیرد. این اعتراضات بطور واقعی مبارزات کل مردم در ایران را وارد فاز جدیدی کرده است.
همبستگی مبارزاتی یک فاکتور مهم در قدرتگیری مبارزات مردم
در هفته ای که گذشت خرمشهر و آبادان به صحنه جنگ مردم با جنایتکاران حاکم تبدیل شد و مردم اهواز، ماهشهر، سربندر، در همبستگی با مردم خرمشهر و آبادان و در اعتراض به وضع جهنمی که جمهوری اسلامی برای کل جامعه به پا کرده است، به خیابان آمدند. بعلاوه اینکه تشکلهای مختلف کارگری چون انجمن صنفی برق و فلز کرمانشان و اتحاد بازنشستگان با بیانیه های اعتراضی خود حمایت خود را از مبارزات مردم خرمشهر اعلام داشتند. در بخشی از بیانیه اتحاد بازنشستگان چنین آمده است: “این بار مردم خرمشهر؛ شهری که پس از گذشت ۳۰ سال از جنگ ایران و عراق هنوز ویران است به خیابان آمدند و یک صدا آب سالم را می خواهند. ولی جواب تشنگی آنان سرکوب است.گروه اتحاد بازنشستگان با این مردم تشنه که به حق خواستار حیاتی ترین خواسته خود هستند، اعلام همبستگی می نماید و ضمن محکوم کردن اعمال سرکوبگرانه، خود را ملزم به انعکاس این فریاد های حق خواهی می نماید.”.
همچنین در بخشی از بیانیه انجمن صنفی برق و فلز کرمانشاه در حمایت از مبارزات مردم خرمشهر چنین آمده است: “از هفته پیش اعتصابات، اعتراضات و تظاهرات ها علیه گرانی، فقر، بیکاری و نبود آب آشامیدنی در شهرهای زیادی شکل گرفته و به علت ناتوانی دولت و حاکمیت در برآورده نمودن مطالبات مردم همچنان با وسعت و قدرت روزافزون ادامه میابد.
حضور میلیونی امروز مردم در عرصه های مختلف اعتراضی، تداوم مبارزات و تظاهراتهای دی ماه سال گذشته و اعتراضات و اعتصابات مردم بانه، تظاهرات های مردم کازرون، رانندگان کامیون، بازاریان و کل مردم به تنگ آمده از فقر، بیکاری و گرانی است، که حاکمان ناتوان از پاسخگوئی به خواستهای برحق مردم، به عبث برای خاموش کردن صدای اعتراض و حق طلبی ٨٠ میلیون انسان، به سرکوب و کشتار بی رحمانه متوسل شده اند. اما امروز می بینیم که نه تنها سرکوب و کشتار نتوانسته است مانع به خیابان آمدن مردمی که چهل سال است متحمل غیر انسانی ترین شرایط زندگی با اعمال شدیدترین فشارها و سرکوبها شده اند، نگردیده، بلکه حق طلبانه تر و متحدانه تر از قبل با تسخیر خیابان ها و میادین شهرها خواهان تحقق خواستهایشان هستند.”
بیانیه انجمن صنفی برق و فلز کرمانشاه در خاتمه بر تظاهرات، اعتصاب و تجمع در اعتراض به هر موضوع و معضلی به عنوان حقوق ابتدائی مردم تاکید کرده و خواستار توقف سرکوب مبارزات مردم میشود.
جا دارد که تمامی تشکلهای کارگری و تمامی نهادهای مبارزاتی مدافع حقوق انسان از شهرهای مختلف طی بیانیه هایی اعتراضی به این همبستگی ها بپیوندند. سرکوبگری های حکومت را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی تمامی بازداشت شدگان روزهای اخیر در خوزستان شویم. مساله آب مساله هست و نیست و مساله زندگی مردم است. با اعتصابات سراسری و اعتراضات حمایتی، از مبارزات مردم در شهرهای خوزستان با قدرت تمام پشتیبانی کنیم.
کمیته های اعتصاب را شکل دهیم
همانطور که قبلا اشاره کردیم خیزش دیماه کیفیت جدیدی به اعتراضات کل جامعه داد. در فاصله دیماه تا کنون به میدان آمدن دختران انقلاب با بر سر چوب کردن حجاب و چالش حکومت آپارتاید جنسی، اتفاقات مهمی چون اعتصاب عمومی در بانه و گسترش دامنه اش به شهرهای دیگر مرزی، به پا خاستن مردم کازرون، اعتصاب عمومی رانندگان کامیون در ١٨٠ شهر، اعتصاب عمومی بازار علیه گرانی و کشیده شدن دامنه اش به سطح جامعه علیه فقر وبیکاری و کلیت بساط توحش و بربریت حکومت اسلامیف در کنار اعتراضات هر روزه کارگری و نمونه های قدرتمندی چون مبارزات گروه ملی فولاد اهواز و هیکو در اراک و تجمعات معلمان و بازنشستگان همه و همه اتفاقات مهمی است که اوضاع را به سرعت به جلو برده است. بدنبال این اتفاقات است که امروز شاهد سربلند کردن خیزش های شهری در خرمشهر و در همبستگی با آن در آبادان، اهواز، ماهشهرو سربندر هستیم.
اولین تاکید من در این نوشته بر تاثیر بلافصل همه این رویدادها بر توازن قوای سیاسی کل جامعه است که کارگران و بخش های مختلف مردم را در موقعیت مبارزاتی جدید و به مراتب بهتری قرار داده است. و باید فرصت را دریافت.
روشن است که در برابر چنین وضعیتی جمهوری اسلامی تلاش میکند اعتراضات را سرکوب کند. اما مقابله مردم با سرکوبگران حکومت، ایستادگی آنان در برابر سرکوبگران هر جا که یورش میبرند و فراری دادنشان، جمع شدن در مقابل مراکز بازداشت حکومت و نمونه هایی جالبی چون بازکردن درب کلانتری در خرمشهر و آزاد کردن تعدادی از بازداشت شدگان، شکل گرفتن اشکالی از همبستگی مبارزاتی و به میدان آمدن شهرهای بیشتری در حمایت از مبارزات مردم خرمشهر در خوزستان و گسترش دامنه اعتراضات آنان در سطح منطقه و بالاخره بیانیه های حمایتی تشکلهای کارگری چون انجمن صنفی برق و فلز کرمانشاه و اتحاد بازنشستگان، جنبه های مهمی از مبارزات قدرتمند مردم را در برابر سرکوبگری های حکومت به نمایش میگذارد. و همه اینها دستاوردهای ارزنده مبارزات مردم و الگوهای درخشانی از اعتراضات متحد و قدرتمند شان است که درستهایش را باید در همه جا به کار گرفت و تکثیرش کرد.
دومین تاکید من در چنین شرایطی بر اعتصابات سراسری و حمایتی کارگری و از جمله اعتصابات سراسری در مراکز مختلف کارگری در شهرهای مختلف خوزستان چون مراکز نفت، پتروشیمی ها، فولاد ملی اهواز، نیشکر هفت تپه و دهها مرکز کارگری دیگر که همواره کانون های داغ اعتراض بوده اند، است. وقوع چنین اتفاقی نقش مهمی در تداوم مبارزات مردم و عقب زدن سرکوبگری های رژیم و در تعمیق و قدرتمند کردن مبارزات کل جامعه خواهد داشت و مسیر را بر مبارزات سراسری ما مردم علیه توحش و بربریت حاکم هموار تر می کند.
در یک کلام همه شواهد از جریان داشتن روندی انقلابی در کل جامعه حکایت میکند و توازن قوا هر روز بیشتر به نفع مبارزات ما مردم تغییر کرده و به جلو میرود. همچنان که اشاره کردم اعتصابات سراسری کارگری نقش مهمی در جلوتر بردن اوضاع و وارد کردن ضربه کاری بر پیکر جمهوری اسلامی دارد. ایجاد کمیته های اعتصاب یک گام مهم در جهت تدارک سازمانیافته اعتصابات سراسری کارگری است و باید دست به کارش شد. جمهوری اسلامی باید گورش را گم کند.
زنده باد انقلاب انسانی برای جامعه انسانی!
نابود باد حکومت اسلامی!
