سرور سالمی: کرونا، زنان شاغل، کار مزدی و تبعیض

پاندمی کرونا میلیون ها زن را در سراسر دنیا به خانه فرستاده است. اما تفاوتی چشمگیر در این میان وجود دارد که بازار کار در ایران مردانه است و در نتیجه این مساله ابعادی به مراتب فاجعه بار تر بخود گرفته است.

برای مثال زنان بسیاری هستند که در چرخاندن چرخ بازار و اقتصاد سهم دارند. اما از چشم پنهان مانده و یا تعمدا به آنها توجه نمیشود.  بخش های غیر رسمی مثل دستفروشی و بخشهای خدماتی مثل سالنهای آرایشی، فروشندگی و یا مشاغل توافقی مثل منشی پزشکان و دفاتر خصوصی و زنان شاغل در خانه گروه هایی هستند که صدای آنها کمتر شنیده میشود و در آمار رسمی کمتر از آنها گفته میشود.

نکته اینجاست که بحران کرونا فرصتی برای حکومت و سرمایه داری جهت تحمیل شرایط به مراتب برده وار تر به کارگران و تعرض به زندگی و معیشت کارگران و کل جامعه شده است. در این دوران بسیاری از کارفرمایان برای اینکه هزینه متقبل نشوند، کارگران قراردادی و موقت را از کار بیکار میکنند و طبعا بیکارسازی زنان در لیست اول این اخراجهاست. به عبارت روشنتر  شرایط شیوع کرونا میتواند زنان بیشتری را به بیکاری بکشاند و در پساکرونا بیگاری شدیدتری را به آنان تحمیل کرده  و شرایط کار برای زنان را ناعادلانه تر و به مراتب غیر انسانی تر کند.

در این شرایط  بوجود آمدن زمینه برای تشید خشونت خانگی در کنار  وضعیت بد معیشتی  دست به دست هم داده و باعث میشود که زنان برای فرار از شرایط سخت و دشوار و فشار روانی به کار ولو با حداقل دستمزد و گاهأ بدون بیمه و برخورداری از حداقل ایمنی کار، پناه بیاورند.

 البته شرایط کاری هم آنچنان آرام و بی دغدغه نیست .  

اگر بخواهیم از  خشونت خانگی علیه زنان در دوران کرونا چشم پوشی کنیم به تبعیض جنسیتی و شغلی و متعاقب آن تبعیض دستمزدی و حقوق معوقه زنان کارگر میرسیم.  طبق آمار سازمان بهداشت جهانی 70 درصد نیروی شاغل بهداشت و درمان زنان هستند.  آماری که برای مشاغل غیر رسمی زنان در کشورهای آسیایی در دوران کرونا آمده حاکی از اینست که 80 درصد مراقبتهای رایگان یعنی تربیت اطفال ، آموزش آنها و مراقبت از کهنسالان به دوش زنان است.

اخراج نیروی انسانی زن به بهانه “تعدیل نیروی انسانی”، ورشکستگی کارفرما ، محدودیت های کرونا و بهانه های واهی دیگر اقداماتی ظالمانه است که شرایط را برای اشتغال زنان به مراتب بدتر و جماق بیکاری را بیش از بیش بر روی سر انان نیگرد.

کارفرمایان با روش هایی همچون اخراج ، کاهش دستمزد و استفاده از نیروی کار ارزان ضررهای خود را از جیب این دسته از کارگران و کارمندان یعنی ضعیف ترین بخش های طبقه کارگر و بطور مثال زنان جبران میکنند.  جالب اینجاست که بر اساس گزارشات منتشر شده از سوی خودشان فقط 10 درصد از هزینه تولید مربوط به حقوق نیروی کار است و مابقی سود و ارزش اضافه ای است که حاصل تولید مزد بگیران است که به جیب کارفرما و سرمایه داران سرازیر شده و کارگر که خود بوجود آورنده این سود است بهره ای از آن نمیبرد.

سرمایه داری جمهوری اسلامی با اشتهای سیری ناپذیر خود و سیستم دینی تبعیض آمیز و ضد انسانی اش شرافت انسانی مردم را لگدمال کرده و فقر و تنگدستی روز افزونی را بر جامعه تحمیل میکند.

نکته امید بخش در این میان جامعه ایست که در برابر این توحش و بربریت جدالی هر روزه دارد.  از جمله امروز ما در ایران با یک جنبش قوی در دفاع از حقوق زن روبروییم. جنبشی که چهره های شناخته شده خود را داشته و پیشروی های بزرگی کرده است. بعلاوه  گفتمان های چپ و رادیکال و انسانی، گفتمان های قدرتمندی است که در جنبش های اعتراضی مختلف در سطح جامعه جاریست.  از جمله امروز خواست برابری زن و مرد در تمام عرصه های زندگی خواست مقبولی از سوی جامعه است و همواره یک بند مهم قطعنامه های روز جهانی کارگر و مناسبت های مختلف در سطح جامعه بوده است. و امروز در دل بحران کرونا نیز گفتمان اصلی جامعه تامین معیشت همه مردم  توسط دولت است. و این گفتمانی است که جنسیت نمی شناسد و باید هر چه رساتر آنرا فریاد زد.  جمهوری اسلامی را باید با تمام بساط آپارتاید جنسی و جنایت و سرکوبش به زیر کشید.

کارگر کمونیست ٦١٨

سرور سالمی

نابود باد جمهوری اسلامی

برقرار باد حکومت انسانی

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …