گفتگو با شهلا دانشفر در باره اول مه

خلیل کیوان : در آستانه اول ماه مه، ١١ اردیبهشت و برگزاری جشن جهانی هستیم. ویژه گیهای اول مه امسال بنظر شما چیست؟

شهلا دانشفر : ویژگی های اول مه امسال را میتوان در تداوم اتفاقات شورانگیزی که در سال ٩٧ گذشت و  پیشروی های جنبش کارگری در همین یکسال اخیر دید و توضیح داد. سال ٩٧ بطور واقعی سالی تحول ساز در جنبش کارگری بود. در این سال جنبش کارگری در تداوم خیزش دیماه با تجمعات و راهپیمائی ها و اعتصاب سراسری، با کشاندن اعتراضات به سطح شهرها، با به میدان آمدن خانواده های کارگری و بخش های مختلف جامعه حول گفتمان های کارگری و با شکل گیری همبستگی مبارزات در بخش های مختلف جامعه و جلب وسیعترین همبستگی های بین المللی کارگری گامی بزرگ به جلو برداشت. دو نمونه درخشان از این اعتراضات؛ اعتصاب قدرتمند کارگران نیشکر هفت  تپه و گروه ملی فولاد اهواز بود. بدین ترتیب سال ٩٧ سال عروج جنبش کارگری در بعدی اجتماعی و در جلوی صحنه سیاسی جامعه بود.

بعلاه، سال گذشته، سال گفتمان اعتصابات سراسری بود؛ اعتصابات سراسری قدرتمند معلمان در بیش از ١١٠ شهر و رانندگان کامیون در بیش از ٣٢٠ شهر الگویی در مقابل کل جامعه قرار داد. در سال گذشته ما همچنین شاهد اعتراضات قدرتنمد کارگران هپکو و آذرآب، تجمعات هر ماهه و بعضا در چند روز متوالی در طول یکماه  از سوی بازنشستگان، اعتراضات کارگران صنایع فولاد و اعتصابات سراسری در مراکزی چون شهرداری ها، آتش نشانی و راه آهن بودیم.

سال ٩٧  همچنین سال همبستگی ها و اتحاد مبارزاتی بخش های مختلف طبقه کارگر و نود و نه درصدی ها علیه سرمایه داری حاکم و مصائب آن بود؛ ٨ مارس امسال همسرنوشتی مبارزاتی جنبش رهایی زن با جنبش کارگری بعنوان عرصه ای از مبارزه طبقاتی جاری در جامعه و علیه کالا شدن جنسیت زن را به نمایش گذاشت. در سطح جهانی نیز شاهد بیسابقه ترین همبستگی ها از جانب نهادهای کارگری بودیم.

جالب اینجاست که جنبش های مختلف همچون ارکستری هماهنگ در کنار هم قرار گرفتند و مبارزات کل جامعه را به جلو بردند. کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه در اعتراض به فقر، بیکاری، گرانی، تبعیض و نابرابری علیه بساط مافیایی دزدسالار و شکاف های عظیم طبقاتی در جامعه با قدرت به میدان آمدند. در دل همین مبارزات نیز همبسته و متحد در برابر  تعرضات حکومت با شعارهایی چون “نه تهدید، نه زندان دیگر فایده ندارد”، “مستند ، شکنجه ، دیگر فایده ندارد”، “توپ، تانک، مستند، دیگر اثر ندارد” ، “ما همه بخشی هستیم”، “کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، حماسه ها آفریدند.

نقطه شورانگیز همه این اتفاقات جلو آمدن گفتمان های رادیکال، چپ و به چالش کشیدن حکومت سرمایه داری مفتخور حاکم در کف خیابان بود. از جمله در جریان اعتراضات کارگران هفت تپه، گفتمان اداره شورایی کارخانه و اداره شورایی کشور فضای سیاسی جامعه را فرا گرفت و اسماعیل بخشی از جمله محبوبترین چهره های سیاسی شد. همچنین، شعارهایی چون “سرمایه داری مفتخور نمیخواهیم”، “حکومت فقر و چپاول و شکنجه نمیخواهیم”، “دولت سرمایه دار حرف حالیش نمیشه”، “حقوقهای نجومی فلاکت عمومی”،” اگر که ما نبودیم، تو اون بالا نبودی”، شعارهایی بود که توسط کارگر، معلم، بازنشسته، مالباخته، دانشجو و ٩٩ درصدی های جامعه در کف خیابان فریاد زده شد. در نتیجه سیر تحولات به آنجا کشیده شد که زیر فشار آن مدیای راست بطور بیسابقه ای ناگزیز به پوشش دادن اخبار کارگری گردید و مقامات مختلف حکومت اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و جلو آمدن رهبری چون اسماعیل بخشی را که محبوب کارگران و مردم است را به حزب نسبت داده و حملات خود را متوجه کمونیست ها و مشخصا حزب کمونیست کارگری کردند.

به این اعتبار سال گذشته، سال عروج جنبش کارگری با آلترناتیو چپ و کمونیستی بود. این اتفاق بدون شک تاثیرات خود را در بیانیه و قطعنامه های اول مه  امسال نیز انعکاس خواهد داد.

بنابراین جا دارد که بگویم اول مه امسال، روز ارج گذاشتن به همه این پیشروی ها و نمایش همبستگی قدرتمند کارگری و روز اتمام حجت کارگران و کل جامعه  برای خاتمه دادن به بساط توحش سرمایه داری حاکم است.

لازم است به سیل که بدون شک بر چهره اول مه امسال تاثیر میگذارد اشاره کنم. سیل ویرانگری که در ظرف یک ماه در ٢٥ استان  فاجعه آفرید. فاجعه ای که بیش از هر چیز توحش سرمایه داری دزدسالار حاکم را به نمایش گذاشت. به این خاطر انگشت اتهام به سوی حکومت چپاولگر و مفتخور نشانه رفته است که عامل و مسبب گسترش دامنه فاجعه سیل به چنین ابعاد عظیمی شده است. موضوعی که کل جامعه را به خشم آورد و باعث شد مردم در یک هبستگی کم نظیر با برپایی ستادهای همیاری، در سطح سراسری به میدان آمده و خود وارد عمل مستقیم شده و با این کار بطور واقعی از حکومت چپاولگر اسلامی سلب اعتبار و مشروعیت نمایند و گفتمان اداره شورایی را دامن زنند. تاثیر این اتفاق را نیز در گفتمان هایی که بر سر برگزاری مراسم روز جهانی کار به راه افتاده میتوان به روشنی دید. از جمله یک بند قطعنامه های روز جهانی کارگر دفاع از خواستها و مطالبات سیل زدگان است. به این اعتبار اول مه امسال روز کیفرخواست کارگران و کل جامعه علیه چنین ابعادی از جنایت سرمایه داری دزد سالار حاکم و بساط سودجویی و چپاولگری هایش است.

خلیل کیوان : مهمترین خواست های طبقه کارگر که باید در اول مه برجسته شوند کدامند؟

شهلا دانشفر : بخشی از خواستها از جمله تاکید بر وسیعترین آزادی ها در سطح جامعه و برسمیت شناخته شدن بدون قید و شرط حق تشکل، حق اعتصاب، حق اعتراض و تجمع، آزادی بیان و اندیشه و آزادی احزاب و مطبوعات هستند که به نظرم باید جزو رئوس اصلی قطعنامه های اول مه قرار گیرند. با این ویژگی که در شرایطی که گفتمان اداره شورایی به گفتمان بخش وسیعی از جامعه تبدیل شده است، اول مه فرصتی است که این گفتمان را به عنوان آلترناتیو اداره کل جامعه به جلو آورد و بنرهای آن در همه جا برافراشته شود.

از سوی دیگر اتفاقاتی که در جریان دستگیری اسماعیل بخشی و انتساب او به “حزب کمونیست کارگری” با هدف پرونده سازی های جدیدی برای دستگیری اش روی داد تاکیدی بر حق تحزب یابی و آزادی احزاب در کنار دیگر خواستهای سیاسی پایه ای جامعه و محوری بودن آنها در قطعنامه های اول ماه مه امسال است. از جمله در جریان این اتفاقات و نمایش مفتضح “طراحی سوخته” از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، جامعه با شعار مستند، شکنجه دیگر اثر ندارد به دهانشان  کوبید و گفتمان اینکه عضویت در احزاب جرم نیست بیش از بیش به گفتمان مردم در سطح جامعه تبدیل شد.

همچنین خواستهای برابری کامل و بی قید و شرط  حقوق زنان و مردان در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی با تاکید بر ممنوعیت حجاب اجباری و تمامی قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان و نیز ممنوعیت کار کودکان و فراهم کردن امکانات زندگی، تحصیل رایگان و برابر برای همه کودکان مستقل از وضعیت خانوادگی، جنسیت، قومیت و مذهب مطابق با استانداردهای پیشرفته امروزی؛ خواستهای پایه ای دیگری هستند  که حول آنها امروز جنبشی قدرتمند در سطح جامعه جریان دارد و قطعنامه های اول مه باید انعکاس صدای این اعتراضات و حقوق پایه ای در سطح جامعه باشد.

خواست برجسته دیگر برای اول ماه مه امسال خواست افزایش حقوقها به بالای خط فقر ٧ میلیونی با مطالبه برچیده شدن حقوق های نجومی است. این خواست بیان اعتراض جامعه به زندگی زیر خط فقر و تبعیض ها و نابرابری های حاکم است. در کنار این مطالبه خواستهای مهم دیگری هستند که معمولا بندهای قطعنامه های اول مه را تشکیل میدهد. این خواستها عبارتند از: بیمه بیکاری برای همه کارگران بیکار اعم از زن و مرد در همان سطح حداقل دستمزد ٧ میلیون تومان و توقف فوری بیکارسازیها، درمان رایگان برای همه، تسهیلات لازم برای تامین مسکن، ایمنی محیط های کار و پایان دادن به جنایاتی که تحت عنوان “سوانح کاری” لاپوشالی میشود، پرداخت فوری دستمزدهای به سرقت رفته و مطالبات عقب افتاده کارگران، معلمان و بازنشستگان، لغو قراردادهای موقت برده وار کاری، کوتاه شدن دست پیمانکاران و بساط مافیای اقتصادی و دزد سالار از محیط های کار و پایان دادن به سیاست های فاشیستی حکومت اسلامی علیه کارگران افغانستانی  و به رسمیت شناختن حق شهروندی برای آنها و رفع هرگونه تبعیضی علیه آنان. این خواستها همین امروز موضوعات اعتراضات هر روزه کارگران و بخش عظیمی از مردم در دفاع از زندگی و معیشتشان هستند. کارگران و مردم معترض با بیان این خواستها کل بساط دزدسالار حاکم را به چالش کشیده و بر از بین رفتن این فاصله عظیم طبقاتی در سطح جامعه تاکید دارند.

بخش دیگر خواستهایی هستند که کل بساط سرکوب و جنایت حکومت را به چالش میکشند. از جمله خواستهایی نظیر آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران زندانی، معلمان دربند و تمامی زندانیان سیاسی، ممنوعیت مجازات اعدام، ممنوعیت مجازاتهای شنیع اسلامی از جمله احکام شنیع شلاق، و دفاع از کیفرخواست اسماعیل بخشی علیه زندان و شکنجه و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات با خواست مشخص لغو تمامی احکام امنیتی اعتراضی به بساط سرکوب و جنایت حکومت وحشی حاکم است که پرچمش را جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی بدست گرفتند. از نظر من قطعنامه های اول مه باید در همین جامعیت این خواستها را که همین امروز موضوع اعتراض کارگران و کل جامعه هستند را پوشش دهد و عکس های اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و جعفر عظیم زاده و دیگر زندانیان سیاسی باید در تجمعات اعتراضی روز جهانی کارگر بدرخشند.

آخرین بخش از خواستهایی که ویژگی اول مه امسال است و در اولویت قرار دارند، مربوط به قربانیان سیل ویرانگری است که در یکماه اخیر به راه افتاد است. سیلی که زندگی و هستی صدها هزار از مردم را به کام خود کشیده و ابعاد عظیم این فاجعه انسانی اوج توحش سرمایه داری دزدسالار حاکم را به نمایش گذاشته است. اول مه، روز جهانی کارگر بنا بر خصلتی که دارد، روز اعتراض سراسری همه مردم علیه چنین ابعادی از صدمه و و یرانگری سیل بخاصر سیاستهای مخرب و چپاولگرانه حکومت سرمایه داری حاکم است. تامین فوری مسکن برای سیل زدگان و جبران خسارات ناشی از سیل ویرانگر برای تمامی کسانیکه خسارت و آسیب دیده اند و از جمله پرداخت بیمه بیکاری به تمام کسانی که سیل باعث از دست دادن کار و امکان امرار معاششان شده است و تامین بهداشت و درمان رایگان برای آنان رئوس خواستهای مهم ما در دفاع از سیل زدگان در قطعنامه های اول مه باید باشد.

خلیل کیوان : آیا میتوان تصور کرد که در پی اعتراضاتی که اوج میگیرد، کارگران و طبعا سایر بخش های جامعه شوراهایشان را برپا کنند، حکومت را ساقط کنند و اداره کشور را بدست گیرند؟ نقش حزب در چنین روندی چه خواهد بود؟

شهلا دانشفر : پاسخ من به سوال شما مثبت است. حزب ما خود نقش مهمی در جلو آوردن گفتمان شوراها داشته و اسناد بسیاری بر سر این موضوع داریم. از جمله بعد از خیزش دیماه حزب بر دو شعار پیش بسوی اعتصابات سراسری و پیش بسوی ایجاد شوراها کوبید و ما نتیجه اش را دیدم. دلیل این پاسخ گرفتن ها نیز به روشنی کارآیی این شکل از سازمانیابی توده ای کارگری و مردمی است. منصور حکمت در آبانماه ٦٦ قطعنامه ای تحت عنوان “در باره تشکلهای توده ای طبقه کارگر” به پلنوم حزب در آن مقطع ارائه داد. یک بند از این قطعنامه تاکیدش بر این بود که سازمانیابی توده ای کارگری و مردمی باید دخالت هرچه وسیعتر و فعالتر توده های کارگر در مبارزه را تامین کند و بر دموکراسی اعمال اراده مستقیم کارگران مبتنی باشد. در غیر این صورت، شکل گرفتن بوروکراسی و مراجع تصمیم‌گیری جدا از توده‌های کارگر در تشکل‌های کارگری اجتناب ناپذیر بوده و خود به مانعی بر سر راه پیشرفت مبارزات کارگران تبدیل خواهد شد. امروز این گفته را از زبان اسماعیل بخشی ها می شنویم و نه تنها در جنبش کارگری بلکه در دانشگاه ها هم از اداره شورائی جامعه سخن گفته میشود. وسعت این گفتمان به جایی رسیده است که حتی انعکاس آنرا در رسانه ای چون “بی بی سی” دیدیم. به عبارت روشنتر همانطور که در قطعنامه حزب در پلنوم قبلا تاکید کردیم امروز تشکیل شوراها از دل  تجربه کارگران و توده مردم محروم بر میخیزد و پاسخ به یک ضرورت عینی است. در برابر ناتوانی دولت در اداره امور جامعه است که جامعه خود دست به اقدام مستقیم میزند. کارگر از اینکه خودم کارخانه را بدست میگیرم تا جلوی دزدی ها را بگیرم و با فروش ضایعاتش دستمزدم را نقد کنم سخن میگوید و در جریان سیل ویرانگر مردم در سطی سراسری خود وارد عمل مستقیم شده و ستادهای همیاری شان را شکل میدهند و در برابر بی مسئولیتی ها و ناتوانی حکومت در اداره امور، این گفتمان شورایی است که به جلو آمده است. بدین ترتیب تشکیل شوراها تنها به کارگران محدود نمیشود بلکه در شرایط انقلابی ابزار موثر اعمال اراده توده مردم برای بچالش کشیدن قدرت حاکمه و بزیر کشیدن حکومت است. سیر تحولات سیاسی جامعه نیز نشانگر همین روند است و تجربیات مبارزاتی کارگران و خود مردم بیش از بیش کارآیی شوراها را به عنوان آلترناتیو اداره جامعه قدرت بخشیده است. نقطه شورانگیز اینجاست که گفتمان اداره شورایی امروز در کنار گفتمان های دیگر چپ و کمونیستی و با به چالش کشیدن توحش سرمایه داری حاکم و اینکه سوسیالیسم پاسخ است دارد به جلو می آید و ما خود از همان ابتدا مبانی آنرا روشن کرده ایم و در جلو آمدن این گفتمانها میدانی و  در سطحی اجتماعی و فراگیر نقش تعیین کننده ای داشته ایم.

خلیل کیوان : در باره همکاری فعالین کارگری با یکدیگر برای برگزاری اول ماه مه و حتی فراتر از آن برای همکاریهای وسیعتر و بر سر مسائل دیگر چه میتوان کرد؟

شهلا دانشور : همانطور که در سوال اول و ویژگی های اول ماه امسال توضیح دادم ما امروز بیش از هر وقت شاهد همبستگی های مبارزاتی نه فقط در میان  بخش های مختلف کارگری بلکه در سطح جامعه و در میان ٩٩ درصدی های هستیم. از جمله دیدیم که چگونه حول اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز همبستگی ها شکل گرفت و کارگر، معلم، بازنشسته، دانشجو و بخش های مختلف معترض مردم در کنار هم قرار گرفتند و شعارهای “معلم، کارگراتحاد، اتحاد”، ” معلم ، بازنشسته، دانشجو، کشاورز اتحاد، اتحاد” سر داده شد. این کنار هم قرار گرفتن ها بطور ناگزیر رهبران رادیکال و معترض این جنبش ها را بهم نزدیکتر میکند. در عین حال به لحاظ مضمونی نیز مبارزات بخش های مختلف جامعه را بهم نزدیک میکند. تصادفی نیست که شعارهایی چون “دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست”، “حکومت فقر و سرکوب نمیخواهیم، نمیخواهیم”،” یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه”، “خط فقر ٧ میلیون، حقوق ما دو میلیون” به شعارهای مشترکی در تجمعات اعتراضی کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان ، مالباختگان و بخش های مختلف معترض جامعه تبدیل شده است.

این ها همه بستر واقعی کنار هم قرار گرفتن رهبران کارگری و اعتراضات بخش های مختلف اجتماعی برای برگزاری یک اول مه با قدرت است. من شک ندارم که این ضرورت علیرغم برخورد های سکتی و فرقه گرایانه خود را بر واقعیت تحمیل خواهد کرد. و اینجا نیز این کارگر رادیکال و کمونیست است که باید به عنوان رهبر اعتراضات کل جامعه علیه نظم موجود قد علم کند و نقش متحد کننده مبارزات بخش های مختلف جامعه علیه استثمار و توحش سرمایه داری حاکم را عهده دار شود.

 

من بسیار خوش بین هستم و طلایه های چنین حرکتی را شاهدیم. یک نمونه کوچک آن همین ستادهای همیاری با سیل زدگان است. در راس این ستادها معلمان قرار دارند. اما دیدیم بخش های دیگر جامعه نیز به این ستادها پیوستند و این همیاری ها ابعادی سراسری گرفت. نمونه دیگر در هشت مارس اتفاق افتاد و همانطور که اشاره کردم امسال همسرنوشتی مبارزاتی جنبش رهایی زن با جنبش کارگری را پررنگ تر از هر سال شاهد بودیم. در هر حال اکنون که چند روز به اول ماه مه نمانده است. فراخوان من به همه فعالین کارگری و همه سازماندهندگان این روز بزرگ اعتراض سراسری اینست که در کنار هم بایستند و به عنوان نماینده خواستهای کل جامعه به استقبال این روز بروند. در عین حال فراخوانم به همه بخش های جامعه اینست که وسیعا در مراسم های روز جهانی کارگر شرکت کنند.

 

اول مه فقط روز کارگر نیست بلکه روز همبستگی همه مردم علیه بختگ سرمایه داری حاکم است. در ادامه پاسخ به این سوال بد نیست اشاره ای هم به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان برای پیگیری مطالباتشان به تجمع  در روز معلم در دوازده اردیبهشت در مقابل مراکز اموزش و پرورش اشاره کنم. معلمان در این فراخوان روز جهانی کارگر را نیز گرامی داشته اند. پیام معلمان را با همبستگی با مبارزاتشان و شرکت وسیع در تجمعات آنها و با بنر گرامی باد روز جهانی کارگر، کارگر، معلم، اتحاد، اتحاد  در سطحی سراسری باید داد. همانطور که یک نیروی بزرگ شرکت کننده در مراسمهای روز جهانی کارگر معلمان خواهند بود.

در آخر به تقلاهای حکومتیان به مناسبت “روز کارگر” اشاره میکنم. حکومت اسلامی به روال هر سال هفته کارگر را به ریاست مزدوران خانه کارگر تحت عناوینی چون “تجدید میثاق با آرمان‌های امام و رهبری، گام دوم انقلاب” و “مسابقه قرآن خوانی”، ” حضور کارگران در نمازهای جمعه سراسر کشور” و”کارگران، همت، ابتکار، خلاقیت برای رونق تولید” و راهپیمایی برای روز ١١ اردیبهشت به راه انداخته است. از جمله محجوب نماینده مجلس اسلامی و دبیر کل خانه کارگر با گفتن اینکه ماهیت این راهپیمایی اعتراضی است و چه مجوز بگیرند و چه نگیرند این راهپیمایی صورت خواهد گرفت، کارگران را به شرکت در مراسم فرمایشی دولتی روز کارگر در کارخانجات و راهپیمایی خانه کارگریها در تهران  به بیعت با آرمانهای امام راحلشان که کل بساط جهنمی جمهوری اسلامی را برپا کرده است. کارگران و مردم معترض در کف خیابان و با شعارهای “حکومت مفتخور سرمایه دار نمیخوایم”، “اسلامو پله کردن، مردمو ذله کردن” بارها و بارها پاسخ چنین مزخرفاتی را داده اند. اجتماع مستقل و با شکوه روز جهانی کارگر در تهران و در تمام شهرستانها و تبدیل برنامه های خانه کارگری ها در کارخانجات به محل اعتراضاتمان برای داشتن یک زندگی انسانی پاسخ درخورد کارگران و همه مردم به سرمایه داران مفتخوری چون محجوب و حکومت چپاولگر و فاسد جمهوری اسلامی است. بساط شوراهای اسلامی را باید از تمام کارخانجات جارو کرد. جمع شدن نیروهای سرکوبگر از محیط های کار یک خواست دیگر مهم کارگری در اول مه امسال باید باشد.

انترناسیونال 813

اینرا هم بخوانید

رویدادها: وضعیت وخیم مردم سیل‌زده و درگیری ۲۳ استان کشور با سیل و بارندگی