بدنبال تجمع اعتراضی دانشجویان علیه حجاب و شعار “علینژاد و ارشاد، ارتجاع و انقیاد” که از جانب تعداد معدودی از دانشجویان مطرح شد بحث هائی له و علیه این شعار در مدیای اجتماعی درگرفته است. من قبلا در گفتگوئی با سازمان جوانان حزب در کانال جدید به تفصیل در این مورد صحبت کرده ام. اما لازم دیدم در یادداشتی از زاویه جنبش علیه حجاب نیز به این مساله بپردازم.
به نظر من این شعار چپ فرقه ای و بیربط به جنبشهای اعتراضی و بویژه جنبش علیه حجاب و آپارتاید جنسی را نمایندگی میکند. کسانی که در تجمع دانشجویان شعار علیه مسیح علینژاد را مطرح کردند و نیروهائی که از این شعار دفاع میکنند ربط چندانی به مبارزه زنان علیه حجاب ندارند. نسب این نیروها به همان سازمانهای چپی میرسد که در اولین برآمد توده ای علیه حجاب اجباری در هشت مارس سال ٥٧ در پیاده رو ایستادند. اکثر قریب باتفاق سازمانهای چپ آن دوره این حرکت را راست و اعتراض زنان شمال شهری ارزیابی کردند و در برخورد به آن یا سکوت کردند و یا علیه اش موضع گرفتند. از آن زمان تا امروز مقاومت و اعتراض و مبارزه زنان علیه حجاب بیوقفه ادامه داشته است و بی لطفی چپ سنتی به این جنبش نیز همچنان ادامه یافته است. چپی که در بهترین حالت با اکراه و لنگ لنگان بدنبال جنبش علیه حجاب کشیده شده است. چپی که منصور حکمت در نقد آنها “حجاب گیت راه کارگر” را نوشت، جنبش زنان علیه آپارتاید جنسی و سلطه مذهب را یک رکن مهم انقلاب آتی ایران نامید و از انقلاب زنانه سخن گفت.
آخرین برآمد جنبش علیه حجاب حرکت رادیکال دختران خیابان انقلاب بود که باز از جانب چپ فرقه ای مورد حمایت و توجه چندانی قرار نگرفت. خود را به بحثهای کشاف در مورد “تفاوت میان حجاب اجباری و حجاب اسلامی” مشغول کردند و از کنار آن گذشتند. در اوج حرکت دختران انقلاب در هشت مارس سال ٩٧ نیز نه در اعتراض به حجاب و آپارتاید جنسی – شعاری که حزب ما بر آن تاکید میکرد- بلکه با شعار مزد برابر در ازای کار برابر بخیابان آمدند و بی ربطی کامل خود به جنبش رهائی زن – و همچنین به جنبش اضافه دستمزد- را به نمایش گذاشتند.
بالا بردن شعار “علینژاد و ارشاد، ارتجاع و انقیاد” در تجمع دانشجویان ادامه همین حرکت چپهای بیربط به جنبش علیه حجاب است. چپی که حتی در روز جهانی زن شعار علیه حجاب و آپارتاید جنسی را مطرح نمیکند طبیعی است که با شعار علیه اپوزیسیون راست در تجمع دانشجویان علیه حجاب حضور بهم برساند. این تنها راه ابراز وجود چپ فرقه ای و ایدئولوژیک در جنبشهای اعتراضی است.
بخیال خود دارند جنبش راست را نقد و افشا میکنند ولی عملا آنرا بزرگ میکنند. لازم میبینند علیه کسی مثل مسیح علینژاد شعار بدهند چون جنبش علیه حجاب را متعلق به نیروهای راست میدانند. مسیح علینژاد نه در تجمع اعتراضی دانشجویان نقشی داشت و نه حتی نامش هیچگاه در هیچ حرکت جنبش دانشجوئی مطرح شده بود. حرکت ضد حجاب دانشجویان نه در امتداد آزادیهای یواشکی و چهارشنبه های سفید، بلکه در نتیجه فعالیتهای کمونیسمی شکل گرفت که پرچم نه به حجاب و نه به آپارتاید جنسی و گفتمان انقلاب زنانه را در جامعه و در جنبش دانشجوئی بلند کرده است و خود یک نیروی موثر این مبارزه بوده است. آنچه در این حرکت نام مسیح علینژاد را بر سر زبانها انداخت مطرح کردن شعاری علیه او در دل اعتراض رادیکالی بود که بدون طرح بیجای آن شعار به گفتمان عمومی در مدیای اجتماعی و در جامعه تبدیل میشد و بسیار کوبنده تر و تعرضی تر جنبش دانشجوئی را علیه حکومت حجاب و آپارتاید جنسی نمایندگی میکرد.
اما چپی که در این مبارزه دخیل نبوده و نقشی نداشته، چپی که در مبارزات خیابانی علیه حجاب همیشه در پیاده رو ایستاده است، ناگزیر است با شعار علیه اپوزیسیون راست به خیابان برود. این نقد راست نیست، مقهور شدن به راست است. امتیاز دادن به اپوزیسیون راست است. در ٨٨ خیزش انقلابی مردم را به حساب موسوی واریز کردند و با شعار مردم خر نشوید بی عملی خود را توجیه کردند و امروز جنبش علیه حجاب را به حساب اپوزیسیون راست واریز میکنند و با شعار علیه علینژاد عملا به این توهم دامن میزنند که راست همه کاره است. این نقد و افشای اپوزیسیون راست نیست، بزرگداشت اوست.
فراخوان من به همه کمونیستها اینست: جنبش راست اپوزیسیون را پیگیر و همه جانبه نقد کنید – کار ی که یک امر وقفه ناپذیر حزب ما بوده است- اما در خیابان ریشه و اساس مصائب مردم را هدف بگیرید.
در جنبشهای اعتراضی و حق طلبانه جاری کمونیستها تنها با طرح شعارهای رادیکال و عمیق در نقد و اعتراض به مساله مشخص هر جنبش میتوانند به نیروی رهبری کننده آن تبدیل بشوند. این امر بویژه در مورد جنبش سرنگونی صدق میکند. مردم سرنگونی طلب رهبر خود را در مبارزه نیروهای اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی می سنجند و انتخاب میکنند و نه در رقابت و مقابله آنها با یکدیگر. اپوزیسیون اپوزیسیون راست شدن نه تنها جایگاهی غیر واقعی به این نیروها میدهد و آنانرا بزرگ میکند بلکه عملا آب به آسیاب جمهوری اسلامی میریزد.
انترناسیونال 817
حمید تقوایی
٢٢ مه ١٩