مصاحبه کانال جدید با حمید تقوائی;
کیوان جاوید: خروج آمریکا از برجام را چطور ارزیابی میکنید؟ چرا دولت آمریکا از برجام خارج شد؟
حمید تقوائی: این سیاست و هدفی بود که ترامپ از همان دوره کارزار انتخاباتی اش اعلام کرده بود. اعلام کرده بود که برجام را قبول ندارد، این قرارداد را به ضرر آمریکا میداند و آنرا پاره خواهد کرد. بعد از ریاست جمهوری هم هر دوره که باید کنگره تعهد جمهوری اسلامی به قرارداد و ادامه آنرا بررسی میکرد ترامپ علیه برجام صحبت میکرد و بالاخره هم اعلام کرد آمریکا از برجام خارج خواهد شد.
آنچه ترامپ اعلام میکند و به اصطلاح چهارچوب رسمی و دیپلماتیک مساله، اینستکه برجام باندازه کافی جمهوری اسلامی را محدود نکرده است، رژیم اسلامی برنامه ها موشکی اش را ادامه داده است، فعالیتهای نظامی و حمایتش از گروهای تروریستی را در منطقه ادامه داد است و این با “روح” برجام مغایر است. بعلاوه نکات دیگری نظیر اینکه برجام تاریخ انقضا دارد وبعد از آن جمهوری اسلامی میتواند فعالیتهای هسته ای اش را از سر بگیرد و غیره.
اینها نکات و مواضع رسمی و اعلام شده ترامپ است. اما کنه مساله در یک سطح سیاسی و پایه ای تر و فراتر از این اعلام موضعهای رسمی اینست که دولت آمریکا میخواهد بلوک دیگری را، مشخصا امارات و عربستان و اسرائیل را که در مخالفت با جمهوری اسلامی فصل مشترک دارند و بیکدیگر نزدیک هستند، در برابر بلوک روسیه- سوریه- جمهوری اسلامی تقویت کند. ترامپ از بدو ریاست جمهوری اش رابطه بسیار نزدیکی با عربستان بر قرار کرد و تروریسم اسلامی را تنها به جمهوری اسلامی و متحدینش در منطقه محدود کرد. این سیاستی است که ترامپ دنبال میکند با این هدف که به نوعی موقعیت از دست رفته آمریکا در منطقه را احیا کند. مشکل دولت آمریکا اینست که در سالهای اخیر موقعیتش در خاورمیانه را به نفع روسیه از دست داده است و با اعمال فشار به جمهوری اسلامی میخواهد در برابر بلوک روسیه قدرتنمائی کند. در این چارچوب خروج از برجام اقدام مشخصی است برای تقویت سیاستهای منطقه ای امریکا در برابر بلوک رقیب.
کیوان جاوید: آیا هیچ حقیقتی در حرفهای ترامپ نیست مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی منطقه را نا امن کرده است و آزمایش موشکهای بالستیک و فعالتیهای نظامی جمهوری اسلامی در سوریه و یمن و غیره همچنان ادامه دارد و غیره؟ آیا اینها به ترامپ حق نمیدهد که از برجام خارج بشود؟
حمید تقوائی: همه این نوع فعالیتهای جمهوری اسلامی از قبل بوده و هنوز هم ادامه دارد و همه شرکای اروپائی و امضا کنندگان برجام هم اینها را میدانند. منتهی برجام بر سر این نوع فعالیتها نیست. برجام قراردارد معینیاست بر سر پروژه هسته ای جمهوری اسلامی. معامله ای انجام گرفت بر سر اینکه جمهوری اسلامی پروژه هسته ای اش را متوقف کند و در مقابل آمریکا و دولتهای غربی تحریمهائی که به این خاطر اعمال میشد را لغو کنند. این امر صورت گرفت. الان موضع و صحبت دول اروپائی اینست که برجام در مورد فعالیتهای موشکی و یا سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی نبوده است. آنها میپرسند آیا اصولا میشود قرار دادی بر سر این مسائل داشت؟ و اگر میشود آن قرار داد کدامست؟ بحث دیگر امضا کنندگان برجام اینست که چه آلترناتیو دیگر یا باصطلاح “نقشه ب” ای وجود دارد؟ دولت آمریکا طرح معینی در این رابطه ندارد و بهمین خاطرشرکای اروپائی اش معتقدند برجام در چهارچوب تعریف شده موفق بوده است و باید ادامه پیدا کند.
کیوان جاوید: ولی توجه بکنید که جمهوری اسلامی با برجام به این موقعیت رسید و توانست با حجم زیادی از سرمایه ها که بدستش رسید، با دوبرابر شدن فروش نفت و برطرف شدن بخش زیادی از تحریمهای بانکی و غیره این موقعیت را در منطقه پیدا کند و سعی کند قدرتنمائی بکند و منطقه را نا امن بکند. آیا فکر نمیکنید همین اقدام دولت آمریکا باعث میشود جمهوریاسلامی از نظر سیاسی و اقتصادی ضعیف تر بشود؟
حمید تقوائی: بخش دوم سئوال شما بحث دیگری است که به آن خواهم پرداخت ولی در این مورد که جمهوری اسلامی بخاطر برجام این موقعیت را در منطقه پیدا کرده است، به نظر من بهیچ وجه اینطور نیست. مدتها قبل از برجام جمهوری اسلامی اعمال نفوذ و سیاستهای منطقه ای و حمایت از نیروهای تروریست اسلامی را شروع کرد بود. اتفاقا قبل از برجام جمهوری اسلامی یکه تازی بیشتری در منطقه داشت. مثلا در دوره مالکی در عراق مقتدی صدر و دار ودسته های دیگر شیعی بعنوان اهرمهای جمهوری اسلامی عمل میکردند و امروز اینطور نیست. یا حمایت رژیم از حافظ اسد و از حزب الله و غیره هیچکدام با برجام شروع نشد و با ختم برجام هم تمام نمیشود. باید توجه داشت که فعالیتهای جمهوری اسلامی در منطقه بعنوان یکی از محورهای تروریسم و جنبش اسلام سیاسی یک امر هویتی و استراتژیک رژیم است. این امر به برجام و تحریمها و توان مالی حکومت و فاکتورهای اقتصادی ای از این قبیل ربط چندانی ندارد. جمهوری اسلامی قبل از برجام در منطقه موقعیت قویتر و محکم تری داشت. این رابطه بین برجام و فعالیتهای تروریستی جمهور اسلامی بحث و استدلالی است که ترامپ مطرح میکند اما بطور واقعی برجام فاکتور مهمی در سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی نبوده است.
اما در مورد بخش دوم سئوال شما که آیا برجام باعث تضعیف سیاسی واقتصادی جمهوری اسلامی خواهد شد پاسخ مثبت است. لغو برجام و هرنوع تضعیف برجام موقعیت جمهوری اسلامی را هم تضعیف خواهد کرد. نه از نقطه نظر اقتصادی و بنیه مالی حکومت برای پیشبرد سیاستها منطقه ای اش، بلکه از نظر سیاسی و از نظر استراتژیک و از نظر چشم اندازی که رژیم تلاش میکند برای برون رفت از بحران مرمن و بن بست اقتصادی و سیاسی اش ترسیم کند. از این لحاظ نافرجامی برجام ضربه ای به رژیم خواهد بود. نافرجامی برجام در افکار عمومی و از نطر مردم ایران یک شکست برای جمهوری اسلامی است. با خروج آمریکا آن چشم اندازی که روحانی ترسیم میگرد که گویا با برجام چرخهای اقتصاد براه خواهد افتاد و حکومت وارد تعامل با دنیا خواهد شد و در بازار جهانی موقعیتی پیدا خواهد کرد و کار ایجاد خواهد شد و غیره و غیره بیش از پیش پوچ و بی اعتبار میشود. ما از همان ابتدا گفتیم برجام چنین نتایجی نخواهد داشت. گفتیم معضل اقتصادی جمهوری اسلامی تحریمها نیست. تحریمها مزید بر علت اند ولی معضل اقتصادی رژیم اساسا ناشی از هویت سیاسی و ایدئولوژیک حکومت و موقعتیش بعنوان یک رکن جنبش اسلام سیاسی است و بحران وبن بست و فلج اقتصادی و سیاسی حکومت در این واقعیت ریشه دارد. بحران حکومت در عرصه اقتصاد و در عرصه سیاست ساختاری و هویتی است وهمزادحکومت است و نهایتا با سرنگونی حکومت حل خواهد شد.خروج آمریکا از برجام این بحران سیاسی- استراتژیک حکومت را تشدید خواهد کرد.
کیوان جاوید: اتحادیه اروپا گفته است اگر ایران به برجام پایبند باشد ما تحریمها را بر نمیداریم و خامنه ای هم گفته است اگر اتحادیه اروپا تضمین بدهد که تحریم نمیکنند برجام ادامه پیدا خواهد کرد. آیا این یک موفقیت برای جمهوری اسلامی محسوب نمیشود؟ آیا اتحادیه اروپا نیروئی نیست که جمهوری اسلامی بتواند برای ادامه برجام روی آن حساب کند؟
حمید تقوائی: روشن است که برجام قرار دای صرفا بین دولت آمریکا و جمهوری اسلامی نیست. برجام را سه کشور اروپائی و روسیه و چین هم امضا کردند و آنها میخواهند قرارداد را حفظ کنند. ولی بدون آمریکا این کار چندان آسانی نخواهد بود. آمریکا اولا آمریکا قدرت اقتصای اول جهان است و ثانیا از نظر سیاسی اروپادر منطقه و در برابر روسیه به بلوک آمریکا متعلق است. جنبش اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی بعنوان یک رکن مهم این جنبش اساسا در مقابله با آمریکا و “شیطان بزرگ” شکل گرفته و خود را تعریف کرد است. در منطقه نیز، همانطور که بالاتر اشاره کردم، دو بلوک روسیه و آمریکا در رقابت و در برابر هم قرار گرفته اند. از تمام این جنبه ها خروج آمریکا از برجام موازنه و شرایط سیاسی و اقتصادی را کاملا عوض خواهد کرد. و در این شرایط از نظر سیاسی اروپا نمیتواند از آمریکا دور بشود. توجه کنید که ترامپ از تحریمهای ثانوی هم صحبت کرده و تهدید کرده است که کشورها و یا کمپانی هائی که به نوعی به پروژه هسته ای جمهوری اسلامی کمک کنند نیز شامل تحریمهای آمریکا خواهند شد. این خیلی از سرمایه گذاران اروپائی را که حتی قبل از خروج آمریکا بازار ایران برایشان چندان جذاب نبود محتاط تر و دست به عصا تر میکند.
واقعیت اینست که جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی کاملا ورشکسته است. حتی اگر آمریکا هم در برجام باقی میماند و کشورهای دیگر هم به آن می پیوستند وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی بهبود چندانی پیدا نمیکرد. وضع اقتصادی جمهوری اسلامی در همین مدت بعد از انعقاد برجام روز بروز بدتر شده است و الان با خروج آمریکا حتی از این هم بمراتب وخیم تر خواهد شد. ممکن است اروپا در برجام باقی بماند ولی این به بازشدن گره کور بحران و ورشکستگی اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی کمکی نخواهد کرد. فراموش نکنید که خامنه ای و کل حکومتش ناگزیر به مذاکره و امضای برجام شدند چون از نظر اقتصادی سرشان به سنگ خورده بود و کاملا فلج شده بودند. این فلج اقتصادی همچنان ادامه دارد و با خروج آمریکا بدتر هم خوهد شد.
کیوان جاوید:خزانه داری آمریکا فورا مجوز فروش بوئینگ و ایرباس به ایران را لغو کرد. و تحریمهای بیشتر هم در راه است. آیا شما این را بفال نیک نمیگیرید؟ اینکه جمهوری اسلامی بیشتر از نظر اقتصادی تحریم بشود و تحت فشار سیاسی بیشتر قرار بگیرد آیا مثبت نیست؟ نظرتان در این رابطه چیست؟
حمید تقوائی: سیاست اعلام شده حزب ما اینست که همه دولتها روابط خودشان را با جمهوری اسلامی قطع کنند. ما خواستار بایکوت کامل جمهوری اسلامی در سطح جهانی هستیم. ولی تا آنجا که به برجام و تحریمهای اقتصادی مربوط میشود این یک تیغ دولبه است. بهای تحریمهای اقتصادی را توده مردم پرداخت میکنند. تجدید تحریمها باعث خواهد شد تورم و گرانی و کمبود مایحتاج اولیه مردم بمراتب تشدید بشود و فشار بیشتری بر زندگی مردمی که فی الحال در شرایط زیر خط فقر زندگی وارد بشود. در همین مدت کوتاه بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام، دلار نزدیک به هزارتومان گرانتر شد. این روند سقوط ریال ادامه خواهد داشت و این یعنی سقوط سطح زندگی بخور و نمیر توده مردم. به این دلایل ما شدیدا با تحریم اقتصادی کالاهای مورد نیاز مردم مخالف هستیم.
اما تحریمها تنها یک وجه برجام است. برجام را حتی تنها یک امر اقتصادی نباید دید. برجام از جانب جمهوری اسلامی و مشخصا دولت روحانی به عنوان یک راه برون رفت از شرایط بحرانی حکومت و راه بازگشت جمهوری اسلامی به صحنه سیاست و بازار جهانی و “تعامل” با غرب و غیره و غیره معرفی میشد. اما برجام عملا برای جمهوری اسلامی چنین نتایجی در بر نداشته است و امروز با خروج آمریکا جمهوری اسلامی در سطح ادعا و سیاست رسمی و تیلیغات هم دست را باخته است و این قبل از هرچیز یک ضربه سیاسی به حکومت است.
کیوان جاوید: آیا میشود گفت که خروج آمریکا و از سرگیری تحریمها گرچه از نظر گرانی و کمبود مایحتاج مردم یک امر منفی است ولی میتواند منفعتهائی برای مبارزه مردم داشته باشد؟
حمید تقوائی:لغو و حتی تضعیف برجام را هم به دلایلی که توضیح دادم موجب تضعیف حکومت خواهد شد. این فاکتور بخصوص در دل شرایط متحولی که بعد از خیزش دیماه ایجاد شده میتواند به تعرض بیشتر مردم منجر شود. اما مبارزه و اعتراض مردم اساسا برسر مسائل پایه ای صورت میگیرد که ربط چندانی به برجام و سرنوشت آن ندارد.
تا آنجا که به کلیت برجام مربوط میشود بحث ما همیشه این بوده است که مشکل اقتصادی و بحرانسیاسی حکومت با برجام برطرف نخواهد شد و حتی تخفیف هم پیدا نخواهد کرد و عملا هم همیناتفاق افتاد. فراموش نکنیم وقتی خیزش دیماه اتفاق افتاد نزدیک به دو سالو نیم از برجام میگذشت و با این حال وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم چنان وخیم و غیر قابل تحملشده بود که مردم با شعار مرگ بر گرانی و مرگ بر بیکاری و “حقوقهای نجومی فلاکت عمومی” به خیابانها ریختند.برجام به وضعیت اقتصادی مردم ربطی ندارد. حتی اگر برجام به گشایش اقتصادی و رشد سرمایه گذاریها منجر میشد تازه دوره سفت کردن کمربندها و بیشتر کار کنید و کمتر بخواهید و پیاده کردن شدیدتر سیاستهای ریاضت کشی اقتصادی فرا میرسید. سرمایه دارها بخاطر گل روی این و آن و یا بخاطر دیپلماسی منطقه ای و غیره در ایران سرمایه گذاری نخواهند کرد. هدف و انگیزه آنها سودآوری بیشتر است و به این منظور باید کارگر “ارزان و خاموش” را به کار بکشند. “گشایش اقتصادی” حکومت بجز ریاضت کشی شدیدتر و تسمه کشیدن از گرده طبقه کارگری معنائی نخواهد داشت.
این موضع ما در قبال برجام است. برجام هر سرنوشتی پیدا کند بحران اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت و شدید تر هم خواهد شد. این گره تنها میتواند بدست مردم باز بشود.
کیوان جاوید: اپوزیسیون راست، سلطنت طلبها و مجاهدین، از تصمیم ترامپ استقبال کردند و خروج آمریکا را جشن گرفتند. نظرتان درباره این بخش از اپوزیسیون چیست؟
حمید تقوائی: این بخش از اپویسیون درست برعکس آنچه توضیح دادم عمل میکند. یعنی تمام استراتژی اش بر سیاستها و موضعگیرهای دولت آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی بنا شده است. راست، روی دولت آمریکا حساب باز کرده است و فضای سیاسی و میدان فعالیتهاو تحرکاتش دالانهای قدرت و پارلمانها و لابی ها و غیره است. از مجاهد تا سلطنت طلبها تا طیف های دیگر راست همیشه به دولت آمریکا و کشمکش اش با جمهوری اسلامی متکی بوده اند. از نظر آنها حرکات اعتراضی و مبارزات و انقلاب مردم، هرج و مرج و آنارشی و شورش “بی سر و پاها” محسوب میشود. از نظر استراتژیک انقلاب را فاجعه میدانند،مدام مردم را برای انقلاب ٥٧ سر زنش میکنند و از انقلاب بعدی میترسانند.تلاش آنها اینست که به نوعی با استفاده از مکانیسمهای معماری قدرت از بالا دستشان بجائی بند بشود. این جزئی ازایدئولوژی و هویت سیاسی و استراتژی آنها است.
خیزش دیماه و حرکاتی که امروز در خیابانها می بینید کاملا نقطه مقابل این استراتژی است. مردم میخواهند حکومت را بزیر بکشند. انقلاب و سرنگونی حکومت در دستور جامعه قرار گرفته و در این میان مساله برجام و موضع ترامپ و اروپا و غیره همه جنبه فرعی پیدا کرده است. آنچه ما به مردم میگوئیم اینست که اگر آمریکا تحریمها را تشدید کند و حتی دست به حمله نظامی بزند محور و مسئول این وضعیت حکومت جمهوری اسلامی است که با سیاستهای فوق ارتجاعی اش چنین وضعیتی را ایجاد کرده است. برای حل این مسائل باید انقلاب کرد و جمهوری اسلامی را بزیر کشید. راه حل حرکات اعتراضی و انقلاب مردم است برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی.
کیوان جاوید: به این موضوع هم خواهیم پرداخت. اینجا میخواهم این سئوال را مطرح کنم که برسر جناحهای جمهوری اسلامی چه خواهد آمد؟ آیا به هم نزدیکتر خواهند شد و یا دورتر؟ چه اتفاقی میافتد؟
حمید تقوائی:اولین نکته اینست که همه جناحها میخواهند که برجام ادامه پیدا کند. این را هم روحانی اعلام کرد و هم خامنه ای. روحانی گفت برای ادامه برجام باید صبر کرد و دید تاثیرات خروج آمریکا چیست اما خامنه ای حتی این تردید را هم نداشت. او گفت برجام باید ادامه پیدا کند و تنها به گرفتن تعهدات عملی بیشتر از کشورهای اروپائی برای ادامه برجام تاکید کرد. اینها ناگزیرند این موضع را داشته باشند چون به ادامه برجام شدیدا نیاز دارند. البته عده ای در مجلس پرچم آمریکا را آتش زدند و شعار مرگ بر آمریکا سر دادند و برخی از سران سپاه خواستار خروج از برجام شدند ولی موضع روحانی و خامنه ای این نبود چون راه دیگری برای سامان دادن به اقتصاد فروپاشیده شان ندارند.
با این همه دعواها و کشمکشها بر سر برجام بالا خواهد گرفت اساسا به این دلیل که مردم اینها را به لرزه مرگ انداخته اند. میدانید که گفتمان اصلی حکومتی ها در این روزها چشم انداز سقوط و سرنگونی است. همین هفته پیش یکی از این مقامات گفت مردم ما را به دریا خواهند ریخت. مدام از طوفانی که در راه است صحبت میکنند و برای “نجات نظام” نسخه هائی میپیچند که هیچکس به عملی بودنش باور ندارد. بر متن این شرایط مساله خروج آمریکا و ابهام در سرنوشت برجام به موضوع تازه ای برای کشمکش جناحها و سرزنش یکدیگر در ایجاد این وضعیت بدل خواهد شد.
کیوان جاوید:آیا خروج آمریکا بهانه ای بدست رژیم نمیدهد که نیروی نظامی اش را بمیدان بیاورد و مبارزات مردم را سرکوب کند؟
حمید تقوائی: اولا رژیم برای سرکوب احتیاجی به بهانه ندارد. و ثانیا آمریکا ستیزی و بهانه مقابله با شیطان بزرگ چنان رسوا ونخ نما شده است که حتی جناحهای حکومتی را هم یکدست و به خط نمیکند. مردم فی الحال در خیابانها شعار داده اند که ” دشمن ما همین جاست الکی میگن آمریکاست”. بنابرین کار رژیم از این حرفها گذشته است. از این که دوباره بر طبل آمریکا ستیزی بکوبد و بعد به این بهانه شروع کند به سرکوب. این اسلحه مقابله با “شیطان بزرگ” مدتهاست کاربردش را از دست داده است. بخصوص امروز که مردم با شعار جمهوری اسلامی نمیخواهیم بپا خاسته اند با این نوع ترفندها نمیشود این جنبش را به عقب راند. دور تازه ای در سیاست ایران شروع شده است. دیماه نقطه عطفی در شرایط سیاسی ایران بود و این دوره عطف مسله سرنگونی حکومت را به محور و مساله اصلی جامعه تبدیل کرد. سرنگونی بقدرت انقلاب مردم و بقدرت خیابان و نه به لطف رژیم چنج و حمله نظامی و یا تحریم اقتصادی. با برجام و یا بدون برجام. مردم از این مسائل عبور کرده اند و شعار میدهند دشمن ما همین جا است.
کیوان جاوید: آیا همین موقعیت قدرت راست را در جامعه بیشتر نمیکند؟
حمید تقوائی: بهیچوجه. روشن است که در شرایط انقلاب همه “انقلاب پناه” میشوند. حتی بخشی از خود حکومت! الان احمدی نژاد هم علیه سیستم حرفهای خیلی تندی میزند. خیلی از سرسپردگان حکومت و حتی پیروان دیروزی خامنه ای میخواهند شورای نجات ملی تشکیل بدهند که از احمدی نژاد تا رضا پهلوی را در بر بگیرد. خیابان نیروهای راست را به تکاپو واداشته است. دوخردادی ها اساسا برای نجات خودشان و سابقه ساختن برای خودشان که فردا به دریا ریخته نشوند و سطنت طلبها بمنظور اینکه از تعمیق و پیشروی انقلاب جلوگیری کند. همانطور که بالاتر گفتم از نظر ایدئولوژیک و استراتژیک اپوزیسیون راست مخالف انقلاب است. میخواهند در برابر خشم و تعرض مردم این سیستم را با حداقل تغییرات حفظ کنند. اینها منتظرند که مثلا خامنه ای کنار بکشد و اعلام کنند پیروز شدیم و مردم را بخانه بفرستند. یا تلاش کنند رفراندوم را بجای انقلاب بنشانند کما اینکه این تلاش را هم کردند و بجائی نرسید. سیاست اینها دنبال کردن سناریوهائی است که با تغییر و تحول از بالای سر مردم، اساس و مبانی نظام حاکم را دست نخورده باقی بگذارد. اینها میخواهند بر بالهای آمریکا، با اتکا بقدرت نظامی و اقتصادی آمریکا، بقدرت برسند و خیابان را جمع کنند. بنا براین وقتی مثل امروز توده مردم بپا میخیزند و افق انقلاب در جامعه پدیدار میشود شرایط از نظر سیاسی و اجتماعی نه برای نیروهای راست، بلکه برای نیروهای چپ و انقلابی نظیر حزب کمونیست کارگری مساعد میشود. یعنی حزبی که همواره و در زمانی که همه انقلاب پناه های امروزی خواهان استحاله و یا رژیم چنچ و حمله نظامی و معماری قدرت از بالا بودند پرچم انقلاب را برافراشته و مدام تاکید کرده است که مرم باید و میتوانند با اتکا بقدرت خودشان جمهوری اسلامی را بزیر بکشند و به خواستهای برحقشان برسند. امروز دوره، دوره شکفتگی و رشد کمونیستهای انقلابی هست و نه نیروهای راستی که از نظر ایدئولوژیک و استراتژیک با انقلاب مخالف بوده اند و هنوز هم هستند.
کیوان جاوید: بعنوان آخرین سئوال. راه سوم در برابر برجام آری و یا نه چیست؟ راهی که در دل این اوضاع شما به مردم پیشنهاد میکنید کدامست؟
حمید تقوائی:راه پیشنهادی من راه سوم نیست، راه اول است: راه انقلاب مردم علیه جمهوری اسلامی.این دارد اتفاق می افتد و دارد در برابر چشمان ما شکل میگیرد. این فاکتور فضای سیاسی امروز را ساخته است. چشم انداز انقلاب و سقوط قریب الوقوع حکومت است که در چند ماه اخیر مهر خود را بر شرایط سیاسی ایران زده است. حتی موضعگیریهای حکومتی ها و دولتهای دیگر هم متاثر از این شرایط است و نه برعکس. آنها هستند که حاشیه ای هستند، آنها هستند که تلاش میکنند با نوعی معماری قدرت از بالا وضعیت را به نفع خودشان عوض کنند. امروز آنکه حرف آخر را میزند، آن عاملی که تعیین کننده است، نیروی خیابان است. نیروی طبقه کارگراست که در اول مه قدرتنمائی اش را دیدیم، نیروی زنان است که به جنبش دختران خیابان انقلاب شکل داده اند، و کلا نیروی بخشهای مختلف جامعه است که بمیدان آمده اند و اعلام کرده اند جمهوری اسلامی باید برود. این حرف جامعه است و این به گوش همه رسیده است.
راه ما این هست. ما این راه را تقویت میکنیم. ما این راه را سازمان میدهیم. و تلاش میکنیم به سرانجام برسانیم. در چنین شرایط خیلی بیشتر از گذشته ارتباطات و دیپلماسی و روابط بین دولتها، رابطه رژیم با آمریکا و یا موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی و سرنوشت برجام و غیره و غیره حاشیه ای میشود و برعکس نیروی اعترااضات مردم تعیین کننده میشود. مردم باید این را ببینند. قدرت خودشان را در دل تحولات جاری باز بشناسند و بیش از پیش بر قدرت تشکل و مبارزه و اعتراض خودشان متکی بشوند.
این را مردم باید بدانند که تا وقتی جمهوری اسلامی هست تهدید تحریم اقتصادی و خطر جنگ و غیره و غیره هم هست. مردم ایران نمیتوانند علیه ترامپ انقلاب کنند. ترامپ فاشیستی است که مردم آمریکا باید تکلیفش را یکسر کنند. کار مردم ایران رهائی از شر فاشیست دیگری است. مردم ایران میتوانند و عزم جزم کرده اند که جمهوری اسلامی را بزیر بکشند. وقتی این اتفاق بیفتد تاثیرات مثبت و زیر وروکننده ای بر شرایط منطقه و بر تمام دنیا خواهد داشت. این امر ما است، این امر حزب کمونیست کارگری ایران است، این امر طبقه کارگر ایران است که بقدرت انقلاب جمهوری اسلامی را بزیر بکشند و برای همیشه به این بحرانهای پیاپی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نقطه پایان بگذارند.
انترناسیونال 763