آذر ماجدی و شرکا که این روزها عمدتا مبارزه اشان با حکک و حمید تقوایی است در یک مقاله، جوابیه ای به سخنرانی حمید تقوایی در رابطه با یک سخنرانی حمید تقوایی در انجمن مارکس در کانادا نوشته . در این مقاله آذر ماجدی تعریف ودرک حمید تقوایی از انقلاب را محکوم کرده.
حمید تقوایی معتقد است که انقلاب و تعریف انقلاب را باید با شرایط موجود جامعه و جهان و شرایط انقلابی ارزیابی کرد و از آن نتیجه گرفت و طبقه کارگر و سوسیالیسم را بقدرت رساند. بطور مثال حمید تقوایی معتقد است که انقلاب به خصوص در مراحل اولیه یک جنبش همگانی است که میخواهد حکومت حاکم را بزیر بکشد و اگر کمونیستها و طبقه کارگر مهر خودش را به این انقلاب و جنبش انقلابی بزند وجامعه را پشت خودش بسیج کند میتواند انقلاب سوسیالیستی را به پیروزی برساند. بطور مثال در انقلاب اکتبر روسیه مبارزات طبقه کارگر و دهقانان منجربه پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر شد و مثلا انقلاب در ایران هم اگر به رهبری طبقه کارگر وحکک صورت پذیرد میتواند سوسیالیسم را در ایران پیاده کند.
اما اذر ماجدی مخالف این درک و نوع از انقلاب است. آذر ماجدی میگوید انقلاب و تعریف انقلاب را باید از کتابها و متون مارکسیستی استنباط کرد. که به گفته ایشان از نظر مارکسیستها تعریف انقلاب و انقلاب یعنی تعویض مناسبات اقتصادی و در جامعه و زمان ما یعنی تغییر مناسبات اقتصادی ولغو کار مزدی و مثلا جامعه ای آزاد و برابر و معتقد است که اطلاق نام انقلاب به هر چیز دیگری به جز این یعنی رقیق کردن انقلاب و مفهوم و درک از انقلاب و حمید تقوایی را بخاطر همین درک از انقلاب مورد حمله و شماتت قرار میدهد.”انقلاب کارگری یعنی انقلابی برای زیر و رو کردن مناسبات تولیدی؛ لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و مبادله و لغو کار مزدی. این تعریف را شما به هر متن مارکسیستی رجوع کنید پیدا خواهید کرد. “آذر ماجدی”
اذر ماجدی با این درک ومفهوم تاریخی و اسکولاستیکی از انقلاب و سوسیالیسم در زمان ما به این نتیجه میرسد که اصلا نام نهادن بهر جنبش انقلابی وسرنگونی انقلابی توسط طبقه کارگر ومردم انقلابی لوث کردن انقلاب از نطر مارکسیستی است. از این جهت حمید تقوایی را مسخره میکند که مثلا نام انقلاب را در سرنگونی حکومت تونس اطلاق کرده.
البته بنظر من این اختراع نام انقلاب در جهان امروز ما توسط حمید تقوایی صورت نگرفته بلکه جامعه ما وضرورت جامعه این اسم را به این جنبشها وسرنگونی ها گذاشته که با تعریف تاریخی ومثلا تغییر مناسبات اقتصادی اجتماعی ولغو کار مزدی ومالکیت خصوصی در تناقض است. قرار نیست برای هر نوع تعریف و مفهوم و درک از انقلاب و هر چیزی به کتابهای مارکس و تاریخ مارکسیسم رجوع کنیم تا ثابت کنیم کاملا مومن ومتعهد به مارکس ودستورات او هستیم. این متد ربطی به مارکس ومتد علمی وعلم ومناسباتجامعه امروز ندارد. یک متد غیر علمی و قرانی است.
با این درک ومفهوم از انقلاب و نام نهادن، اصلا دیگر نمیتوان انقلاب 57 در ایران را انقلاب سال 57 خطاب کرد. چون بقول اذر ماجدی نه مناسبات اقتصادی عوض شد و نه مالکیت بر ابزار تولید تغییر کرد ونه مثلا کار مزدی لغو شد.مثل انقلاب در تونس که اذر ماجدی حمید تقوایی را به خاطر نام انقلاب مسخره میکند.
با این تعریف جدید آذر ماجدی از انقلاب ما دیگر نمیتوانیم مثل لنین و همه کمونیستها ومردم جهان نام انقلاب 1905 در روسیه را انقلاب بنامیم..میتوانیم بگوییم شورش 1905 در روسیه.
ویا مثلا در انقلاب 57 شورش 57( البته این اختراع قبلا بنام سلطنت طلبان ثبت شده وآذر ماجدی تقریبا 40 سال دیر رسیده).
با همین درک از انقلاب دیگر انقلاب فوریه 1917 هم انقلاب نیست یک شورش بزرگ در روسیه بود.
.وانقلاب اکتبر 1917 در روسیه هم که میتوان کودتای لنینی نام نهاد چون اصلا نه کار مردی لغو شد ونه مالکیت خصوصی ومناسبات تولیدی تغییر کرد.
..واصلا دیگر خطاب کردن نام انقلاب وانقلابات عربی کاملا خطا است واصلا انقلابی در کار نیست وفعلا باید فقط منتظر انقلاب واقعی ماند تا انشا الله پیروز شود وانوقت برایش نام گذاری کرد..
.شاید آذری ماجدی راست میگوید نبایست کودکی که هنوز بدنیا نیامده را نام گذاری کرد(مارکسییستی نیست). احتمالا تعریف انقلاب وخطاب نام انقلاب به 57 واکتبر وانقلابات عربی وهمه تعاریف از انقلابات قرون ما همگی نعاریف غیرمارکسیستی وبورژوازی است که در میدیا وویکیپیدیا و واژه نامه های بورژوازی-امپریالیستی درج شده و استفاده از این القاب غیر مارکسیستی و خطا و گناه است.. واقعا هر چه آذر ماجدی بیشتر بنویسد ما بیشتر یاد میگیریم.ا