آن زمان که دولت قاتل جمهوری اسلامی حداقل دستمزد برای کارگران تعیین میکند، کنه جنایتش علیه کارگران را به نمایش میگذارد. خودشان همه جا اعلام میکنند که خط فقر چندین برابر حداقل دستمزد است، اما هنگام تعیین حداقل دستمزد برای سال جدید، باز هم همچنان دستمزدهای چندین بار زیر خط فقر تعیین میکنند.
اخیرا و بدنبال تصویب حداقل دستمزد سال جدید، جیره خواران رنگارنگ این حکومت جنایتکار سینه سپر کرده و “دلیل” آوردهاند که جمهوری اسلامی نمیتواند بیشتر از آنچه که تعیین کرده پرداخت کند و کارگران هم به این حداقل دستمزد راضی هستند. “ایلنا” نوشته است که یکی از سران خانه کارگر رژیم اسلامی در کرمانشاه گفته است که تعیین حداقل دستمزد امسال یکی از بهترین تصمیمات شورای عالی کار تاکنون بوده و از همه اعضای شورای عالی کار، “نمایندگان کارفرمایان و نمایندگان کارگری” تشکر کرده است.
اینها – کارفرمایان که دولت باشد و “نمایندگان کارگری” که مزدوران و پادوهای خانه کارگری هستند – البته سالهاست که در همدستی با همدیگر زندگی کردن صرف و ساده را هم بر کارگران حرام کرده و جامعه را به این وضعیت فلاکتبار کشاندهاند. دولتشان توسط همین پادوها کارگران معترض به دستمزدهای زیر خط فقر را شناسائی، دستگیر، شکنجه و بعد هم از کار بیکار میکند.
این پادوی خانه کارگر، که اولیا علی بیگی نام دارد، استدلال آورده است که “با توجه به وضعیت اقتصادی امروز، شورای عالی کار باید یک تصمیم ملی میگرفت.” از او البته انتظار نمی رود که سهم سران رژیم و دزدانی که دستشان در دست سران رژیم است و میلیارد میلیارد اختلاس میکنند، از این “وضعیت اقتصادی امروز” چیزی بگوید! درست زمانی که این جانوران اسلامی برای همدیگر پپسی باز میکنند، ممنون زحمات همدیگر هستند و کارگران را به اقناع و عدم انتقاد و اعتراض دعوت میکنند، استاندار برکنار شده استان گلستان فاش کرد که هم اکنون بیش از ٢٠ استاندار و ١٠٠ شهردار و غیره و غیره در خارج کشور در تعطیلات بسر میبرند و او بیشانس بود که زیر نورافکن افشا شده و گیر می افتد.
محمد حبیبی، معلم معترضی که اکنون در زندان است، در یادداشتی از اوین درباره یکی از بچاپ بچاپهای رایج در بین سران و نهادهای رژیم مینویسد: “نماینده دادستان در جلسه محاکمه پرونده بانک سرمایه میگوید: قریب به چهارده هزار میلیارد تومان از اموال و سپرده فرهنگیان در این بانک به یغما رفته است. با احتساب هشتصد هزار عضو برای صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان سهامدار ٤٦٪ بانک سرمایه، سهمیه برباد رفته هر عضو نزدیک به ١٧ و نیم میلیون تومان در بین سالهای ٩١ تا ٩٤ برآورد میشود. در خوشبینانه ترین حالت با میانگین چهار برابری افزایش قیمت دلار نسبت به آن سالها، به تقریب، نزدیک به ٧٥ میلیون تومان از اموال و سپرده هر فرهنگی عضو صندوق ذخیره غارت شده است. این را دیگر من/ ما یا تشکلهای صنفی فرهنگیان نمیگوییم. این را نماینده قوه قضاییه میگوید.”
البته در بین کسانی که ظاهرا هم کاسه خانه کارگریها نیستند هم هستند کسانی که برای کارگران نسخه میپیچند و آنها را به تمکین این وضعیت و “واقع بینی” فرامیخوانند. یکی از اینها فریبرز رئیس دانا است که با داشتن هوای دولت و کارفرمایان میگوید کارگران باید واقع بین باشند. میگوید که بر حسب محاسباتی که کرده، خط فقر در سال ٩٨ به ٥.٥ میلیون تومان میرسد و ٧٥ درصد از کارگران زندگی زیر “خط فقر مطلق” را خواهند گذراند. با این وضعیت او میگوید که “نمایندگان کارگران” که منظورش پادوهای خانه کارگری در شورای عالی کار است، باید بر سر حداقل دستمزد ٣.٣ میلیون تومانی چانه بزنند. این هم از کرامات “واقع بین” بودن! باید امثال رئیس دانا را به حال خود رها و به جفنگیاتش بی اعتنائی کرد.
اما برای عبور از جمهوری اسلامی و تغییر این وضعیت، کارگران باید متشکل شوند. فقط با تشتت در صفوف کارگران است که جمهوری اسلامی میتواند دستمزد فلاکت بر کارگران تحمیل کند، میلیارد میلیارد تومان از کارگران و معلمان بچاپد و سرانش در خوشی و کارگران در نداری و تباهی زندگی کنند.
جمهوری اسلامی نمیتواند بهبودی ایجاد کند. با وضعیتی را که به وجود آورده، جامعه را به این وضعیت کشانده است، مستحق سرنگونی است. کارگران خود میدانند چگونه جامعه را مدیریت کرده و دنیای بهتری سازمان بدهند.
٢٥ مارس ٢٠١٩