همه با هم “سرنگونی جمهوری اسلامی اولین قدم و شرط رهایی جامعه ايران است”

در ایران جنبشی برای سرنگونی جمهوری اسلامی در جریان است.  این جنبش مدام گسترده تر و عمومی تر می‌شود. دیگر “جمهوری اسلامی باید برود” تنها شعار یک حزب سیاسی واحد نیست.  این شعاری است که امروز از هر طرف و از طرف همه اقشار و همه بخشهای جامعه و در اشکال گوناگون بگوش می‌رسد.  این حقیقت که “حکومت اسلامی وصله ناجوری بر تن جامعه ایران است” و “مردم روزی این وصله را کنده و بیرون خواهند انداخت” آشکارتر از هر زمان دیگری خود را نمایان می‌سازد.  اگر حکومت اسلامی سرمایه‌داران با سرکوب‌های خشن، اعدامهای گسترده و جنگ ۸ ساله توانسته بود برای مدتی جامعه را مرعوب کند، اگر بخش‌های مختلف جامعه برای مدتی مجبور شده بودند تا خواست‌های خود را در “چهارچوب قانون” طرح کنند، این دوره مدتهاست که پایان یافته است.  مردم ایران شروع به کندن این “وصله ناجور” از تن خود کرده‌اند.  اگر قیام های توده‌ای در یکصد شهر در اسفند ۹۶ و اعتصابات قدرتمند کارگران کشت و صنعت هفت تپه و فولاد اهواز در سال ۹۷ شواهد و نشانه های برجسته ای از اين شرایط جدید بودند، خود نیز ولى سوت پایان یک دوره و آغاز دوره جدیدی را در جامعه ایران و ايجاد تناسب جدیدی در توازن قوا بین مردم و حکومت را بصدا درآوردند.

خواست ها و مطالباتی که مردم را علیه این حکومت شورانده و به حرکت در آورده است، خواستهایی هستند کاملا ملموس و روشن و مربوط به زندگی روزمره آنها.  کارگران شاغل در بخشهای مختلف تولیدی و خدماتى خواهان پرداخت حقوق و دستمزدهای مناسب هستند، حقوق و دستمزدی که بتواند یک زندگی مناسب انسان قرن ۲۱ را برای آنها و خانواده‌های شأن تامین کند.   آنها خواهان برسمیت شناخته شدن حق اعتصاب و تشکل هستند، آنها خواهان پایان دادن به استثمار و بهره کشی و پایان دادن به تقسیم طبقاتی جامعه و پایان دادن به موقعیت خود بعنوان برده و مزدبگیر و پايان دادن به حاکميت عده ای اقلیت انگل هستند.

زنان جامعه خواهان رفع هرگونه تبعیض، برچیده شدن کامل حجاب و پوشش اجباری و اسلامی و دستیابی به حقوقی کاملا برابر با مردان و خوهان كسب شان وحرمت انسانى خود هستند.

جوانان و کل جامعه خواهان آزادی های بیقیدوشرط و خواهان پایان دادن به دخالت دین و مذهب در زندگی روزمره و اجتماعی هستند.

تجربه ۴۰ سال زندگی زیر حکومت اسلامی بر همگان ثابت کرده است که دستیابی به، حتی بخشی از، این حقوق با وجود جمهوری اسلامی ممکن نیست.  جامعه جوشیده و بپاخاسته و تصمیم خود را برای بزیر کشیدن این حکومت و عبور از روی نعش متعفن آن به اشکال و شیوه های مختلف بنمایش گذاشته است.

ولی سرنوشت این جنبش قدرتمند توده‌ای برای سرنگونی رژیم اسلامی و آینده ایران بعد از جمهوری اسلامی کاملا به دخالت و نقش جنبش‌های طبقاتى مختلف و دخالت نمایندگان سیاسی این جنبش‌ها، یعنی احزاب سیاسی دخیل در جامعه ایران گره خورده است.  و بزبانى ديگر سرنوشت انقلاب و اینکه بعد از جمهوری اسلامی جامعه به چه سمتی برود کاملا و اساسا به این بستگی دارد که چه کسی و چه جریانی آن انقلاب را رهبری کند.

اگر سرنگونی جمهوری اسلامی شرط لازم دستیابی مردم ایران به خواست‌های برحق خود است، دو سوال بلافاصله در مقابل ما قرار میگیرد؛ اول اینکه آیا این بخشهای مختلف جامعه بدون یک اتحاد عملی و بدون دست زدن به یک اقدام هماهنگ و مشترک، به تنهایی و فقط با طرح خواسته‌های خود، قادر به سرنگونی حکومت خواهند شد؟  اگر جواب به این سوال یک نه بزرگ باشد در این صورت سوال دوم بدین شکل مطرح است که چگونه میتوان مردم ایران را برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی و رسیدن به آزادی، برابری رفاه و عدالت اجتماعی متحد کرد و انقلاب نوین مردم ایران را به پیروزی رهنمون شد؟

براى رسيدن به جواب اين سئوال، يعنى راه هماهنگ کردن، سراسرى و متحد کردن همه اين اعتراضات، لازم ميدانم ابتدا اشاره اى کنم به آنچيزى که نبايد کرد.  احتمالا همه خوانندگان اين سطور و همه آنهايى که خواهان سرنگونى حکومت اسلامى و ساختن يک جامعه آزاد، برابر، مرفه و بدون تبعيض هستند با من موافق باشند که  آنچه که نبايد کرد اين است که هر بخشى از جامعه عليه بخش ديگر اقدام کنند، بجاى حمايت، عليه اعتراضات همديگر اقدام کنند و بجاى نقد نکات ضعف اعتراضات جارى آنها را عليه خود بدانند آنها را کاملا نفى کنند.  و اگر چنين است جواب سرراست به سوال دوم اين خواهد بود که بايد بخشهاى مختلف جامعه از اعتراضات همديگر حمايت کنند، اين اعتراضات را بنفع مبارزه خود بدانند و بجاى نفى کامل آنها نکات ضعف آنها را نقد کنند.  اين کارى است که بعهده يک حزب سياسى و سراسرى است.  حزب کمونيست کارگرى در حال حاضر چنين نقشى را بازى ميکند.  اين نقشه حزب ما براى به پيروزى رساندن انقلاب عليه جمهورى اسلامى است.  و اگر جنبش سرنگونی در ایران حزب کمونیست کارگری را به قدرت پرتاب کند، ما این اقدامات را فوراً به اجرا خواهیم گذاشت:

* بازداشت فوری و محاکمه علنی سران و کلیه مقامات جمهوری اسلامی که در تمام طول حاکمیت این رژیم مسئول، آمر و یا عامل کشتار و جنایت علیه مردم  بوده اند. پیگرد بین المللی مقامات جنایتکار فراری حکومت.

* انحلال فوری وزارت اطلاعات و همه نهادها و نیروهای امنیتی، سرکوبگر و مسلح  حکومت

* انحلال دولت، مجلس، قوه قضائیه، دادگاهها، بنیادها و سایر نهادهای سیاسی و اجرائی و ایدئولوژیک رژیم

* الغای قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی، قانون قصاص، قانون کار، قوانین ضد زن و سایر قوانین ضد انسانی جمهوری اسلامی

* آزادی فوری و بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی

* لغو مجازات اعدام.

* لغو حجاب اجباری و جداسازی جنسیتی. لغو فوری همه قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان.

* جدائی کامل مذهب از دولت، از سیستم قضائی و از آموزش و پرورش. آزادی کامل مذهب و بی مذهبی بعنوان عقیده و امر خصوصی افراد

* اعلام و تضمین آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان، اجتماعات، مطبوعات، تظاهرات، اعتصاب، تشکل و تحزب

* برسمیت شناسی حقوق مساوی برای همه شهروندان کشور مستقل از مذهب، زبان، قومیت، جنسیت، گرایشات جنسی، ملیت و تابعیت

* حسابرسی مالی از کلیه مقامات حکومت و وابستگانشان و همچنین کلیه موسسات و بنیادهای مذهبی، اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی. مصادره اموالی که این مقامات و موسسات از راه دزدی و غارت اموال مردم تصاحب کرده اند، بازگرداندن اموال و دارایی های به سرقت رفته کشور که توسط سران و مقامات حکومتی به خارج کشور برده شده و صرف آن در خدمت رفاه همه افراد جامعه

* تامین فوری مبرم ترین نیازهای رفاهی جامعه. افزایش فوری دستمزد و حقوق متناسب با سطح هزینه ها و منطبق با آخرین استانداردهای زندگی امروز. رایگان کردن فوری طب و آموزش و پرورش.

* دخالت مستقیم مردم در حکومت و اداره جامعه

* امحای سیستم بردگی مزدی

من همه کارگرانى را که از فقر، استثمار و نظام طبقاتى و کار مزدى به تنگ آمده اند، همه زنانى را که خواهان دستيابى و حقوقى کاملا برابر با مردان و دستيابى به شان و حرمت انسانى خود هستند و همه مردمى را که خواهان يک دنياى بهتر هستند فرا ميخوانم که زير پرچم حزب کمونيست کارگرى متحد شوند

جليل جليلى

لندن،۱ سپتامبر ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

بحثى در رابطه با مقوله انقلاب و انقلاب جارى در ايران- جلیل جلیلی

مقدمه: بحثهاى زياد و نظرات گوناگونى در مورد انقلاب، بويزه انقلاب جارى در ايران، در …