یکی از نتایج اعتصاب در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ها و مراکز تابع آنها این بود که بیژن زنگنه وزیر نفت را وادار کرد در مقابل دوربین ظاهر شود تا بدون آنکه یک کلمه از اعتصاب کارگران حرفی بزند به اعتراض کارکنان صنعت نفت نسبت به وضعیت بدشان جواب دهد. این ویدئو را اساسا برای “خانواده” صنعت نفت و بدنبال اعتصاب در صنعت نفت درست کردند و از آن در نیمه اول شهریور ماه در صفحه نفت آنلاین پرده برداری نمودند. در این ویدئو “آقای وزیر” به ناگهان از موجودی که اعمالش و و وجودش مورد خشم و اعتراض کارگران است به “پدر” کارکنان صنعت نفت تبدیل می شود که گویا هزار و یک کار برای کارکنان نفت انجام داده است و تنها عیبش این است که درست “اطلاع رسانی” نمی کند!!
وعده های وزیر نفت
“جناب وزیر” وعده ووعید هایی به کارکنان ارکان ثالث داد که بنا به آمار ایشان حدود ۱۰۶ هزار نفر از پرسنل۲۳۰ الی ۲۴۰ هزاری صنعت نفت را شامل می شود. ( برخی می گویند که این بخش از کارکنان ۱۲۰ هزار نفر هستند). کارکنان ارکان ثالث همان کارکنانی هستند که در مشاغل مستمر و غیر پروژه ای مشغول بکارند. آقای وزیر قول داد که طرح بندی مشاغل را برای آنها به اجرا خواهد گذاشت که البته معلوم نیست نتیجه اش چه خواهد بود. او همچنین قول داد که بیمه تکمیلی درمانی این بخش از کارکنان تا میزان ۸۰ درصد از طرف شرکت نفت پرداخت شود و ثبت نام آنها در سامانه فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز تسهیل گردد. بیژن زنگنه نگفت چرا این بخش از کارکنان که سالهاست در مشاغل مستمر مشغول بکارند به استخدام رسمی در نمی آیند ولی تاکید کرد که در “صنعت نفت دیگر استخدام رسمی نداریم”. و این در حالیست که صنعت نفت بنا به گفته خودشان به نیروی متخصص بسیار نیازمند است ولی بجای استخدام نیروی متخصص تا توانسته اند با پارتی بازی نورچشمی های حکومت را در بخش ستادی با مزایای عالی استخدام کرده اند.
بیژن زنگنه درباره نیروهای مدت موقت و نیروهای مدت معین در شرکت نفت هم حرفهایی زد که البته چیز زیادی نبود. و بالاخره او یک خبر “خوشحال کننده” هم برای کارکنان رسمی داشت که حقیقتا مایه “شادمانی” شد. ایشان گفت که برای رفع اختلاف دستمزد میان کسانی که از اول فروردین ۹۳ به استخدام رسمی شرکت در آمده اند با کسانی که پیش از این تاریخ استخدام رسمی شده اند، به پایه حقوق کارگران رسمی قبل از سال ۹۳ به میزان ۵۰۰ هزار تومان افزوده می شود. او گفت به خاطر اینکه این افزایش حقوق برای شرکت بار مالی نداشته باشد تصمیم گرفته اند مبلغ نفت کارت بجز هزینه غذا را کاهش دهند و پاداش بهره وری سال ۹۹ را نیز حدود ۹۰ درصد کم کنند. بنابراین بعد از آن همه منت گذاری بر سر کارکنان معلوم شد که می خواهند در یک جیب کارکنان رسمی ۵۰۰ هزار تومان ناقابل بگذارند ( تازه اگر واقعا عملی کنند) و در عوض از جیب دیگر کارکنان رسمی مبلغی شاید بمراتب بیشتر بردارند! این تمام “نقش پدری” وزیر نفت در قبال کارگران بود که فکر می کردند که با “انفجار این محبت پدری” سرو صدای کارگران دیگر خاموش خواهد شد. اما کارگران در پای همان ویدئوی صحبت های وزیر نفت حق ایشان را کف دستش گذاشتند.
حرف کارکنان نفت به وزیر
اجازه دهید مروری بکنیم بر بعضی از جوابهای کوتاه کارکنان به زنگنه که به خوبی روحیه اعتراضی کارکنان صنعت نفت را نشان می دهد:
“آقا اگه ما نخوایم شما پدر ما باشی باید به کی بگیم؟ کدوم پدری دست میکنه تو جیب بچش دو سوم برمیداره یک سوم میزاره تو اون یکی جیب بچه و بعد میگه من بهت پول دادم !!”
“آقای وزیر، شما جیب ما را نزن، بهبود معیشت پرسنل پیشکش. این شامورتی بازیها که شما سناریوشو مینویسی و دلقکی دیگه اجرا میکنه، خیلی وقته واسه پرسنل نفت رو شده. طی تمام دورانی که شما وزیر نفت بودی، بجز پاچه خوارانی که به نان و نوا رسیده بودن و عمدتا هم اصلا از خانواده نفت نبودند، احدی از نیروهای نفتی را ندیدم که بجز فحش و لعنت چیزی نثار شما کند. نفتی ها همه این درد دل من را میدانند و چیز تازه ای برایشان ندارد، این را برای آن دسته از خوانندگان این سایت نوشتم که نفتی نیستند و با دیدن این همه تبلیغات و لافهای عوامفریبانه شما، فکر میکنند ما نفتی ها در ناز و نعمتیم حال آنکه اکثر ما واقعا در محدوده خط فقریم. پس چون مجلس و رییس جمهور بی عرضه ما توان عوض کردن شما را ندارند، به اجبار باز هم دست به دامان خدا میشوم و دعایتان میکنم:
خدایا هر چه زود تر جانش را بستان”
“با سلام.اینجانب علیرضا اخلاقی از کارکنان ارکان ثالث مناطق نفتخیز جنوب هستم در اهواز. بنده ازسال ۸۵ مشغول به کار میباشم وفرزند جانباز ۲۵ درصد هستم.از اهوازپیگیری کردم جهت تبدیل وضعیت نتیجه ای نگرفتم. حقوقمان با تاخیر چهار ماهه پرداخت میشود. بنده مستاجرهستم وتوان مالی آمدن تا تهران رو ندارم. از شما ممنون میشم پیام بنده را به وزیر محترم برسانید”
“از این جیب کارمند درآوردی و گذاشتی تو اون یکی جیبش؟ شرم بر تو آقای همیشه وزیر، از خدا بترس. انشالله داد نیروی انسانی بنیانت را به باد می دهد…”
“قسم میخوری؟؟ به روح پدرت اینجور نیست. مشکل اینه که نفرات پیمانکاری زیر دیپلم با دو سال سابقه مثل شما، خودتونو با مدیر ۳۰ سال سابقه رسمی مقایسه میکنید. برو جاروتو بکش اسکول”
“عجب کلاه بزرگی سر نیروهای رسمی گذاشتی… با این فرمول باعث کاهش حقوق شدی در این تورم وحشتناک …”
“ایشان از هر ابزاری برای ضربه زدن به نیروی انسانی دریغ نمی کنه”
“کارگر اقماری روی دکل کمترین حقوق را دارد، هیچ مزایایی ندارد دور از سر خانواده است در بیابان به سر میکند، خواهشا کاری کنید .در تمام کشورهای دنیا کارگر حقوق بالایی دارد، چه برسد به کارگر اقماری روی دکل که جانش در دستش است. یک کارگر مگر چقدر توان دارد؟ ۱۲ساعت در روز باید کار کند با چه امیدی اگر در سخت ترین شرایط باشد باید کار کند… یک کارگر باید بر حسب سابقه ی کار، زحمت کار باید نظام بندی شود”
“آقای محترم شما در این ایامی که در صنعت نفت بودی واقعاً بر حقوق و مزایای کارکنان و بازنشستگان ظلم کردی دریافتی تمام وزارت خانه ها از زیر مجموعه شما بیشتر شده در این چند صباحی که در پشت میز هستی حداقل کمک حال بازنشستگان باش. که واقعاً به سختی امرار معاش میکنن.”
اینها بخشی از اظهارات کارکنان صنعت نفت بود که زیر ویدئو گفتگوی تصویری با بیژن زنگنه بازتاب یافته است و نشان می دهد چه خشم و نارضایتی عظیمی در صنعت نفت در حال فوران است.
ادامه مبارزه و اعتصاب
چهار روز بعد از مرگ ابراهیم عرب زاده ازکارگران شرکت پیمانکاری تهران جنوب در بندر ماهشهر بر اثر گرما زدگی، کارگران پروژه ای صنعت نفت و موسسات وابسته، اعتصابی را از روز ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ شروع کردند که در حدود ۲۵۰۰۰ هزار نفر در آن شرکت داشتند. این اعتصاب برای بهبود همان شرایطی آغاز شد که به مرگ ابراهیم عرب زاده و خودکشی عمران روشنی در میدان نفتی هویزه منجر شده بود. اعتراض کارگران برای بهبود دستمزد های زیر خط فقر، بیمه درمانی، مرخصی لازم، کاهش ساعات کار، خوابگاه ها و شرایط بهداشتی مناسب و علیه تعویق در پرداخت دستمزدها بود. بسیاری از این کارگران در شرایط سخت و گرمای طاقت فرسا و بدور از خانواده های خود مجبور هستند تا ۱۲ ساعت کارکنند ولی حقوقشان زیر خط فقر است.
یکی از ویژگی های این اعتصاب مشارکت هماهنگ کارگران اعتصابی در ۵۵ مرکز نفت و ۲۲ استان بود که در طول حاکمیت جمهوری اسلامی سابقه نداشت. بعد از چهل روز اعتصاب بخشهایی از کارگران موفق شدند به شماری از خواستهای خود بویژه در زمینه دستمزد برسند. ولی این اعتصاب علیرغم اعلام پایان آن از سوی عده ای همچنان در برخی از مراکز ادامه دارد چرا که کارفرمایان به وعده خود عمل نکرده اند. واقعیت این است که حتی اگر این دور مبارزه کارگران خاتمه یابد ولی این پایان کار نیست بلکه پیش درآمد اعتراضات بیشتری خواهد بود. از نارضایتی وسیع و گسترده در میان کارکنان صنعت نفت می توان دریافت که این صنعت آتش زیر خاکستر است. با این اعتصاب اکنون فضای امنیتی حاکم بر صنعت نفت که با اختصاص ۴۰ هزار نیروی حراست و انتظامات این صنعت را عملا به پادگان تبدیل کرده بود شکسته است. اما جمهوری اسلامی قادر نیست جواب خواستهای کارگران را بدهد. کارکنان صنعت نفت خواستهای رفاهی و اقتصادی بر حقی دارند که لازم است مورد حمایت بخشهای دیگر جامعه قرار گیرد.
موج سواران
قبل از بروز اعتصابات اخیر همه شواهد حاکی از آن بود که اتفاق تازه ای در صنعت نفت خواهد افتاد. تنگناهای مالی صنعت نفت بدلیل تحریم ها و همچنین نارضایتی عمومی کارکنان از برآورده نشدن خواستهایشان باعث تحرک وسیعی در میان کارگران شده بود. از جمله می توان به تلاش برای تحت فشار گذاشتن مدیریت صنعت نفت برای اجرای ماده ۱۰ قانون اختیارات این وزارتخانه جهت ترمیم پایه های حقوق کارکنان اشاره کرد. همچنین نامه های متعددی خطاب به مسئولین حکومتی در جهت احقاق حقوق نفتی ها نوشته شد. پیرو چنین فضایی بود که اعتصابات با نقش و دخالت فعالین دلسوز کارگری آغاز شد.
اما عده ای تحت عنوان “مدیریت گروه تلگرامی پایپینگ و اکیپ پروژه ای” سعی کردند خود را به این اعتصاب بزنند و بر آن موج سواری کنند. این جریان راست و سازشکار که از حاشیه امن رژیم هم برخوردار بودند از طریق نامه نگاری به مقامات و سران نظام و با همان زبان و فرهنگ حکومتی ها اعلام کردند که این اعتصاب در خدمت “حفظ نظام اسلامی” است و به “معاندین” ربطی ندارد. این اظهار وفاداری به نظام در حالیکه بسیاری از کارکنان در سخنان رومره خود بسیار تندتر به مسئولین حکومتی برخورد می کنند گواه دیگری است که این جریان ربطی به منافع واقعی کارگران ندارد و تنها با تبلیغات می خواهد خود را به سخنگوی آنها تبدیل کند تا اعتراضات کارگران را در جهت “حفظ نظام” مهار و کنترل نماید. این جریان در برخورد به اعتصاب شکنان به توهین و بی حرمتی نفرت انگیزی به زنان روی آوردند و گفتند که “به پای اعتصاب شکنان دامن زنانه خواهیم کرد چرا که مرد نیستند و زن هستند”. پخش این سموم ضد انسانی به اسم کارگر تنها نشان می داد که این جماعت چه پیوندی با حکومت و فرهنگ زن ستیزانه و اسلامی آن دارند. این جریان همواره از تجمع کارگران به هر شکلی هراس داشتند و آنها را تشویق به رفتن به خانه می کردند! آنها به کارگران تشر می زدند که اکیدا از برگزرای هرگونه تجمع پرهیز کنند.
بر خلاف نظر این جماعت تجمعات کارگری بهترین وسیله برای تصمیم گیری و مشارکت فعالانه کارگران در اعتصاب است. در اعتصابات آتی لازم است برپایی تجمعات کارگری در دل اعتصاب وسیعا در دستور گذاشته شود و فعالین دلسوز صنعت نفت تا جائی که می توانند این رویه را برای تصمیم گیری ها و گزارشدهی ها اتخاذ کنند. همچنین لازم است فعالین کارگری دلسوز صنعت نفت با صدور بیانه هایی به انعکاس حرفهای واقعی کارگران بپردازند و اجازه ندهند عده ای به اسم کارگران در تبلیغات میدان داری کنند. این کاملا شدنی است بدون اینکه لازم باشد امنیت کسی به خطر بیفتد و من اطمینان دارم که رهبران دلسوز صنعت نفت راهکارهای ضروری و لازم در این خصوص را با هوشیاری تمام اتخاذ خواهند کرد.
اتحاد رمز پیروزی است
بافت کارکنان صنعت نفت متنوع است و خواستها نیز متنوع هستند. این حقیقت را باید برسمیت شناخت و مطالبات را بر اساس نیازهای هر بخش تنظیم کرد. اما این به معنی آن نیست که کارکنان صنعت نفت زمینه های مشترکی برای مبارزه واحد ندارند. همه کارکنان (بجز مدیران عمدتا ارشد و نورچشمی های حکومت) از وضعیت کاری در شرکت نفت شکوه و شکایت دارند. از کارکنان رسمی و پروژه ای گرفته تا کارکنان پیمانکاری و نیروهای مدت موقت و مدت معین همه از این وضع ناراضی اند. اعتراض علیه تبعیض بخشا متوجه پارتی بازی در شرکت نفت و بکار گرفتن آدمهای خودشان آنهم در بخش راحت تر ستادی است و بخشا ناشی از این است که کارکنان زیادی سالهاست که در مشاغل مستمر و غیر پروژه ای کار می کنند ولی از مزایای کارکنان رسمی برخوردار نیستند.
اما جنگ کارکنان شرکت نفت با کارکنان رسمی و با یکدیگر نیست بلکه اعتراض به بی حقوقی ای است که پیرو سیاستهای تبعیض آمیز شرکت نفت اعمال شده است. اینکه عده ای از نزدیکان حکومت از فیلترهای سختی که گذاشته شده به راحتی عبور داده می شوند تا به استخدام رسمی شرکت نفت در آیند اتفاقی نیست. این سیاستی حساب شده است تا حکومت کنترل بیشتری بر فضای صنعت نفت داشته باشد. اینکه سوای نورچشمی ها، استخدام رسمی را هم متوقف کرده اند سیاست عمومی ای است که بر مبنای آن بخشی از حقوق و مزایای کارگران را بزنند و هزینه های دولتی را کمتر کنند. از همین رو حضور بخش خصوصی در صنعت نفت که تحت عنوان بالا بردن کارایی و نوآوری توجیه می شود به بدتر شدن شرایط استخدامی کارگران منجر شده است. در شرایط تحریم های اقتصادی و کنار گذاشتن ساخت پالایشگاه های تازه، استخراج و تولید نفت عملا بر امکانات موجود متکی بوده و این به نوبه خود به فشار بر کارکنان افزوده است. جدال اصلی در شرکت نفت اساساً بر بهبود وضعیت حقوق کارکنان و وضعیت بازنشستگی آنها متمرکز است. اگر کارگران غیر رسمی تلاش دارند وضعیت شغلی شان به رسمی تغییر کند به این دلیل است که می خواهند از مزایایی برخوردار شوند که کارکنان رسمی، حداقل روی کاغذ، از آن برخوردارند و از آنها دریغ شده است.
موضوع مهم و فوری این است که کارگران با هر قراردادی که دارند باید از شرایط کار و زندگی خوب و مناسبی برخوردار باشند و هیچ کارفرما و یا سرمایه داری حق نداشته باشد که حقوق مسلم کارگران را ضایع کند. خواستها و مطالبات کارکنان صنعت نفت روشن است. دستمزدهای معوقه باید فورا پرداخت شوند. حقوق پایه کارگران در سطوح مختلف باید افزایش یابد. تعیین یک حداقل دستمزد مطابق سبد هزینه های زندگی و نیازهای یک خانوار که هیچ کارگرنفت کمتر از آن دستمزد نگیرد. تکلیف تبدیل قرادهای کار باید روشن شود. هزاران کارگری که سالهاست در مشاغل مستمر کار می کنند نباید قرارداد موقت داشته باشند. شرکت های پیمانکار شرکت نفت به هزار و یک جور حقوق و مزایای کارگران را ضایع می کنند. یا باید به فعالیت این شرکت ها پایان داده شود و یا نظارت دقیقی بر فعالیت آنها صورت گیرد. در حال حاضر هیچ تضمین عملی در چهارچوب قرادادهای شرکت نفت با این شرکتها برای تحقق حتی مطالبات قانونی نیروی پیمانکاری شرکت نفت وجود ندارد. از همین رو کارگران خواهان کوتاه شدن دست پیمانکاران بعنوان واسطه هستند. ساعت کاری در آن گرمای طاقت فرسا باید کاهش یابد. مرخصی باید به گونه ای تنظیم شود که کارکنان بتوانند نیمه ای از ماه را کار کنند و نیمه دیگری آن را در نزد خانواده هایشان باشند. وضعیت خوابگاه و غذاخوری ها و شرایط بهداشتی کارگران باید بهبود پیدا کند. تسهیلات آموزشی در شرکت نفت باید بطور عادلانه در اختیار کارکنان قرار گیرد که بتوانند توانایی ها فنی و همچنین موقعیت شغلی خود را ارتقا دهند. خدمات درمانی به همه کارکنان شرکت های تابعه وزرات نفت ارائه گردد. این ها از جمله خواستها فوری کارکنان نفت است . به این خواستها باید حق سازمانیابی کارگران در صنعت نفت یعنی ایجاد تشکل مستقل کارگران را به عنوان یک خواست و مهم کلیدی نیز اضافه کنیم که ضامن نظارت و کنترل کارگری بر تحقق همه این خواستهاست. خواستهایی که برشمردیم می تواند کلیه کارکنان صنعت نفت را هر چه بیشتر متحد کند و به فشار نیرومندی بر دولت و وزارت نفت برای متحقق کردن آنها تبدیل شود.