-انقلاب اجتماعی در ایران؛ منطقه و جهان میتواند در گرو پیروزی انقلاب زنانه در ایران باشد.
۱- مقدمه وخلاصه :
اسلام سیاسی در ایران و منطقه پروژه امپربالیستی و نظام جهانی سرمایه از دهها سال قبل برای تخفیف دادن به بحران اقتصادی- اجتماعی این نظام بود. برای سرکوب طبقه کارگر و کمونیستها وچپ جامعه؛ این نظام در منطقه خاورمیانه به اسلام سیاسی روی آورد.
از خیلی وقتها قبل از انفلاب ۵۷ کمربند سبز یک پروژه حساب شده این نظام بود که در ۵۷ با بقدرت رساندن وعروج خمینی واسلام سیاسی عملا یک دوره و فاز جدیدی از بقدرت رساندن علنی اسلام سیاسی در ایران ومنطقه صورت گرفت که کاملا حساب شده و در ادامه همان خط سبز اسلامی انجام گرفته بود و حالا کل منطفه را باید کاملا اسلامیزه میکرد .
اسلام از این نظر برای نظام سرمایه اهمیت داشت که میتوانست تمام خواسته های امروزی و بر حق طبقه کارگر و مردم جامعه را صدها و هزاران سال بعقب بکشاند. مردمی که باید قدرت سیاسی را از آن خود میکردند و به جامعه آزاد و برابر برسند ؛ حالا باید با نماز و روزه و شلاق و سنگسار و خانه نشینی وکتک خوردن زنان در خانه و دست وپا بریدن مبارزه کنند.
در این میان زنان بدترین موقعیت در جامعه را پیدا کردند تمام دستاوردهای تاریخی زنان یک شبه تحت تسلط اسلام سیاسی باطل شد.
اما پس از دهها سال مبارزه در ایران و بخصوص مبارزه زنان بر علیه حکومت زن ستیز و ادمکش اسلامی ؛ منجر به یک جنبش عظیم انقلابی بنام انقلاب زنانه شد ؛در چنین جامعه ای که قرار بود زنان را ۱۴۰۰ سال بغقب بکشانند صورت گرفت.
بنظر من جنبش انقلابی زنان در ایران اگر پیروز شود عملا همان حلقه پاره شده زنجیر این نظام است که در ایران آنرا چفت کرده بودند. گسست این حلقه در ایران عملا باعث به در هم ریختن کل این نظام منجر خواهد شد.
پیروزی انقلاب زنانه در ایران یعنی پیروزی انقلاب اجتماعی در ایران. چون زنان نمیتوانند آزاد وبرابر شوند مگر اینکه اول اسلام سیاسی در ایران نابود و نظام سرمایه در ایران بزیر کشیده شود.
انقلاب اجتماعی در ایران صدر درصد در چهارچوب مرزهای ایران باقی نخواهد ماند. مثل حریقی کل منطقه را در هم مینوردد.
زنان در افغانستان ؛عربستان ؛ کویت ؛ پاکستان آفریقا ؛ آمریکای جنوبی و در همه جا؛ آزادی زنان در ایران ؛ اول الگوی همه زنان ومردم در خاورمیانه وکشورهای اسلامزده خواهد بود.
همانطور که انقلاب کبیر فرانسه وانقلاب اکتبر فقط در مرزهای فرانسه وروسیه باقی نماند وتمام جهان را متحول کرد.
امروز با میدیای اجتماعی و اینترنت؛ کل دهکده جهانی در عرض چند هفته و ماه و سال دگرگون خواهد شد. نظام سرمایه قدرت مبارزه و سرکوب این انقلاب اجتماعی در این ابعاد و در این مدت کوتاه در ایران ومنطقه وجهان و در کشورهای غربی را که تشنه آزادی وبرابر ی هستند را نخواهد داشت.
این حلقه زنجیر اگر در ایران توسط انقلاب زن- زندگی- آزادی گسسته شود کل نظام بزیر کشیده خواهد شد . چون این نظام از دهها وصدها سال قبل روی اسلام و اسلام سیاسی سرمایه گذاری کرده و نابودی اسلام سیاسی در مدتی بسیار کوتاه عملا نابودی کل این نظام را در بر خواهد داشت.
۲–چرا انقلاب زنانه در ایران یک نقطه عطف در تاریخ میتواند باشد:
در طول تاریخ اصلا زن انسان بحساب نمیامده. در هیچ کجا از تاریخ دنیا زن انسان نبود.
مثلا یک دین زن ستیز اسلامی مدعی شد که برای زنان حقوق معینی را احراز کرده و به این دستاورد زنان افتخار میکرد. این حد واندازه های مقام زن در تاریخ بود.
حتی بعد از انقلابات اروپا هنوز زن حتی حق رای هم نداشت یعنی انسان بحساب نمیامد تا بتواند انتخاب کند تا چه برسد انتخاب بشود.
تا اینکه بعد از انقلاب سوسیالیستی اکتبر ؛ طبقه حاکمه غربی وسرمایه داری برای اینکه از قافله سیاست عقب نمانند واز ترس خطر سوسیالیسم به زنان حق رای دادند.
اما حتی امروز حقوق زنان در هیچ کجای دنیا عملا با مردان برابر نیست.
حتی در میان سرمایه داران تعداد مردان میلیاردر دهها برابر میلیاردرهای زنان ( انهم با سوبسید زنانه ) است. تا چه برسد در میان طبقه کارگر ومردم عادی. مثل کشورهای عقب افتاده که عملا زنان هنوز در عمل برده هستند.
مثل هندوستان- مصر- عربستان- پاکستان- افغانستان و.دهها کشور در خاورمیانه وآفریقا و آمریکای جنوبی …..
در چنین اوضاعی در ایران یک جنبش عظیم انقلابی عروج میکند که حرف اولش وشعار اولش زن است.
صف اول رهبران ومبارزان در خیابانها زنان هستند.
شعارش زن- زندگی- آزادی است.
بنظر من امروز آزادی زن- یعنی آزادی کل جامعه. معیار آزادی کل جامعه به آزادی وبرابری زن وابسطه است.
چون اگر زنان نتوانند آزاد وبرابر بشوند که در طول تاریخ هیچوقت آزاد وبرابر نبودند و عملا در صحنه نبودند؛ جامعه آزاد نخواهد شد.
در نتیجه آزادی وبرابری زنان که مهر خود را به جنبش زن- زندگی- آزادی زده و با مبارزه خود زنان و با حمایت کل جامعه و طبقه کارگر صورت گرفته عملا باید بتواند به انقلاب اجتماعی در ایران و آزادی و برابری کل جامعه منجر بشود.
۳- نقطه عطف :
در طول تاریخ ؛حتی وقتی انقلابی میشد عملا انقلاب مردانه بود.
انقلاب کبیر فرانسه شعارش آزادی – برادری بود. حتی در انقلاب روسیه هم عملا این مردان بودند که سکان انقلاب را در دست داشتند. حتی این عمدتا مردان بودند که در خیابانها حکومت تزار را سرنگون کردند. ما همواره از لنین- تروتسکی- بخارین- زینویف وکامنف و استالین و اختلافاتشان ودعواهایشان ونوشته ها ومبارزاتشان یاد میکنیم . همسر لنین بسیار حاشیه ای وفقط بخاطر لنین از او نام برده شد.کسی را سراغ دارید که در مورد یک زن در این انقلاب صحبتی بکند؟.
من شاید فقط روزا لوگزامبورک را بتوانم بعنوان استثنا مثال بزنم.
رهبران حزب بولشویک اکثرا مردان بودند و موتور انقلاب هم در دست مردان بود…
انقلاب زن- زندگی آزادی عملا اولین انقلاب تاریخ بشر است که مسئله زن و آزادی وبرابری زنان ورهبری عملی زنان چه در شعار و تئوری وچه در عمل را در سرلوحه انقلاب ؛مبارزه ؛ آزادی ؛ زندگی و کل جامعه گذاشته.
از این نظر این انقلاب زنانه در تاریخ بشر بینظیر است. ومیتواند کل نقشه جهان را در مدتی کوتاه عوض کند .
اینکه مارکس از انقلاب زنانه نگفته پس ما نبایست بگوییم دقیقا همان متد قرآنی است.
که گویا حضرت محمد و قرآن و الله نگفته و ما نبایست بگوییم. واگر گفتیم معصیت است.
خیلی چیز ها را مارکس نگفته.
مثلا در مورد جنبش رنگین کمانها مارکس صحبتی نکرده ؛پس جمهوری اسلامی باید بتواند کوئئر ها را اعدام بکند؟
مارکس در مورد گرمایش زمین چیزی نگفته بنظر من امروز مبارزه با گرمایش زمین دارد حتی ارجعیت پیدا میکند به مبارزه با نظام سرمایه داری و طبقاتی..
تضاد واقعی وعمده کل انسان دارد میشود مبارزه با گرمایش زمین. . چون اگر فقط کمتر از ۵- تا ۱۰ درجه کره زمین گرمتر بشود اصلا هیچ انسانی در این کره وجود نخواهد داشت تا بتواند نفس بکشد تا چه برسد مبارزه بکند.
اگر چه باید نظام ضد انسانی سرمایه داری را مسئول این نابودی بشر دانست.
اما گرمایش زمین امروز بخودی خود یک واقعیت عینی است که مارکس حتی روحش هم خبر نداشته اما ما میدانیم وباید برایش مبارزه بکنیم.
اگر انقلاب زنانه در ایران به پیروزی برسد یعنی اگر زنان بتوانند برابر با مردان در ایران حکومت اسلامی را سرنگون و رهبری جنبش آزادی وبرابری زنانه را در ایران پیاده بکنند که در طول تاریخ سابقه نداشته.
عملا این الگویی میشود برای کل زنان در منطقه وجهان و برای اولین بار در تاریخ؛ زنان در همه جهان به آزادی وبرابری دست خواهند یافت.
آزادی و برابری زنان صدالبته در گرو نابودی نظام نابرابر سرمایه داری است. یعنی زنان آزاد نخواهند شد تا این نظام بر قرار است و اما میشود از طریق آزادی وبرابری زنان این نظام نابرابر را بزیر کشید.
شاید این بار؛ این نوبت زنان و جنبش زنان است که در راس یک جنبش و مبارزه طبقاتی بتواند جامعه بشری را بسوی آزادی وبرابری و نابودی استثمار و هر نوع نابرابری سوق دهند.
بنظر من این شدنی است وزنان مبارز برابری طلب در ایران پرچم دار این مبارزه برای آزادی وبرابری در کل جامعه بشری میتوانند باشند