بی بی سی همیشه خدا ورد زبانش بوده وقتی خبری را منتشر میکند که ” دو منبع آگاه” تاییدش کنند. اصلا این تو میثاق بی بی سی آمده است و همه کارکنان به آن میثاق پای بند هستند. البته همیشه خدا هم نگفته این دو منبع آگاه کی هستند و چی هستند. شرافت خبرنگاری اجازه نمیدهد و نداده که دو منبع آگاه خود را افشا کنند.
بالاخره منبع است دیگر، ممکن است قهر کند و بی بی سی بدون خبر می ماند. درعین حال این جوری امنیت دو منبع آگاه به خطر میافتد و سربازان گمنام امام زمان میروند سراغشان، بعد با سلام و صلوات بعد از قرنطینه ویک کمی هم انفرادی و ثبت احوالاتشان و اطلاع به خانواده، به زندان در زندان میبرندشان و آنجاست که به روایت فائزه و عبدی و دیگران، زندانیان یک کاری میکنند که آن دو منبع آگاه رَب و رُبشان را یاد کنند و از سربازان گمنام امام زمان میخواهند آنها را هر چقدر دلشان میخواهند به انفرادی منتقل کنند، ترجیحا با یک بسته کاغذ آ چهار، اگر نشد کاغذ آ پنج هم قبول است و چند عدد خودکار تا ایشان از مهربانی زندانبان و نامهربانی دیکتاتورهای کوچک زندانی بنویسند. شاید هم کمی تحقیقات خود را در زمینه اینکه چرا شاه نکشد و ما چگونه ما شدیم، و من به روزش چگونه اسلحه بدست میگیریم و از جمهوری اسلامی دفاع میکنم را در همان انفرادی نوشتند. ما هم البته راضی نیستیم امنیت کسی به خطر بیفتد، بخصوص دو منبع آگاه که مورد وثوق بی بی سی باشند.
بهرحال بی بی سی خبر داده که فائزه، دختر بابا اکبر از زندان آزاد شده. این بار اما از قول یک منبع آگاه. خواننده نگرانی به خود راه ندهد، این خبر با همین یک منبع آگاه هم معتبر است و میثاق بی بی سی مخدوش نشده است.
این یک عدد منبع آگاه روشن ساخته که فائزه با وجود آنکه فامیل خواب دیده در زندان کشته میشود آنهم بوسیله هم بندیانش اصرار اصرار که “من باید برگردم به بند محل قتلم و گر نه چگونه خواب فامیل مان که همیشه خوابهایش تعبیر میشود، خواب به این معتبری تعبیر شود!” ما شنیده بودیم قاتل به محل جنایت برمیگردد اما این اولین بار است که مقتول اصرار داشته به محل قتل خود ارجاع شود. آن شجاعت و صداقتی که از “خانم فائزه هاشمی عزیز” میگفتند و آن شرافتی که خانم ستوده از ایشان سراغ کرده همین جا خود را نشان میدهد.
آن یک منبع آگاه تصریح فرمودند :” او با این آزادی مخالفت کرده و میخواست به بند برگردد ولی ماموران مانع شدند. به او حتی اجازه برگشتن به بند و خداحافظی با همبندی هایش داده نشده است و گفتهاند کسی را برای جمع کردن وسایلش و تحویل به بند میفرستند”. و در عین حال همان یک منبع آگاه اصرار داشتند که بی بی سی حتما به اطلاع شنوندگان و بینندگان و خوانندگان خود برساند که :”او بدون امضای تعهد نامه آزاد شده است.” فائزه دختر بابا، اصلا و ابدا اهل “امضای تعهد” نبوده و نیست و خیلی دوست داشته کنار هم بندیانش “طبل های توخالی و دیکتاتورهای حقیر” بماند و آنها را افشا کند که شاید آقا خوشش آید. بهرحال خواننده میتواند نامه گلرخ ایرایی را بخواند که فائزه دختر بابا اکبر، چقدر در زندان اذیت شده است. همین که یک زندانی را علیرغم میل خود و با اصرار ماموران آزاد میشود بزرگترین شکنجه ممکن است. این مهم را یک نفر در تاریخ ثبت کند، تا عبرت آیندگان شود.
بهرحال آزادی ایشان مبارک خانواده محترم: محسن و مهدی و یاسر و خواهر محترمه و مادر گرامیشان، و جمیع کاسه لیسان اصلاح طلب؛ علی¬ الخصوص زیدآبادی و عبدی و سروش دباغ و زیباکلام و مسعود بهنود. و در عین حال برای خود ایشان خوشحالیم که دلتنگی شان با دیدن مایوی بنفش بابا اکبر رفع میشود.
منتها بی بی سی لطف کند برای یکبار هم شده این یک عدد منبع آگاه را افشا کند. ایشان اگر بواسطه افشای این خبر امنیتی مهم، خدانکرده بازداشت شدند، همه” طبل های توخالی و دیکتاتورهای حقیر” که ما باشیم، قول میدهیم که زیدآبادی و عبدی و سروش دباغ و زیباکلام و مسعود بهنود و جمیع کاسه لیسان اصلاح طلب، این بار نه تک تک، بلکه طوماری به حمایت از این منبع آگاه امضا و منتشر کنند و خبرگزاری قوه قضاییه هم آنرا علیه خود منتشر کند. خدا را چی دیدید شاید اینگونه کلید اصلاح طلبی در قوه قضاییه زده شد و خبر آنرا همان یک منبع آگاه به اطلاع بی بی سی رساند.