دو هفته از “آتش بس” میان اسراییل و جمهوری اسلامی گذشت. بسیارانی می گویند: این آتش بس شکننده است.
جمهوری اسلامی میگوید: ” اینکه خامنه ای در زیر زمین است به معنی قطع جنگ و نه آتش بس و جنگ ادامه دارد! ما هنوز سلاحها و تاکتیکهای اصلی جنگی مان را رو نکردیم و خدا نیارد آنروز را!” رجز خوانی و گنده گویی به مانند خیلی چیزهای دیگر ضد بشری نزد تبهکاران حاکم بر ایران حد و مرز ندارد!
برخی خیلی شیک و مرتب و با مدرک معتبر دانشگاهی در زمینه امنیت و روابط بین الملل و غیره و ذالک، سخت نگران هستند که نکند این آتش بس دوام آورد! اطمینان میدهند: “جنگ دوباره، اجتناب ناپذیر است؛ چون اسراییل و امریکا به اهداف شان نرسیدند. چون “بی بی (نتانیاهو) بر تعهداتش پایبند است!” در عین حال به مردم هشدار میدهند که “بی بی و اسراییل کارشان کردند! و ما چقدر بگوییم بقیه اش با مردم است که بریزند خیابان و کار را تمام کنند!” این یعنی : ای مردم اگر نیامدید خیابان، خلایق هر چه لایق!” و از سوی دیگر شاهزاده ایشان که معلوم نیست به پیشنهاد کدامیک از “اطرافیان بد” با یک بارکد (QR) در حال تدارک نیروی نظامی از ارتش و بچه های خوب سپاه و سربازان شریف(!!) گمنام امام زمان است، که شاید تحت عنوان “لشکریان کوروش کبیر” یا “سپاه بزرگ ایران زمین”، به “دول خارجی” اطمینان دهند شما از آسمان بزنید و همه چیز را خاکستر کنید، نگران خلاء قدرت نباشید. ما نیاز به نیروی پیاده نظام شما نداریم، خودمان یک لشکر زبده، با پرچم کاوه آماده داریم! برای ایشان آتش بس جنگ 12 روزه بی معنی بود و ادامه آن بی معنی تر. ایشان منتظرند که جامعه بر اثر بمبارانهای پیاپی و ویرانی و پیامد آن شاید قحطی و شاید اینکه مردم به جان هم بیفتند و کل جامعه به استیصال بیفتد. یک همچین شرایطی مطلوب ترین حالت ممکن برای ایشان است؛ برای همین یک روز آتش هم بس نزد ایشان زیادی است.
جمهوری اسلامی که در جنگ 12 روزه همه هیاهوی موشکهای نقطه زن و بالستیکی و پهپادهایش و سرداران سپاهش در عرض چند ساعت نیست و نابود شد. جمهوری اسلامی در جنگ 12 روزه به اسراییل باخت و بد جور هم باخت، خامنه ای به بهانه سوگ حسین از سوراخ بیرون آمد که بگوید زنده است، وقتی هم که این تصمیم را گرفت، نشان داد مرده متحرکی بیش نیست. برای امنیتش کل اینترنت را قطع کردند تا مبادا کسی از طریق واتس آپ به جایی خبر دهند که خامنه ای در تاریکی شب از سوراخش بیرون آمده است!
برخی دیگر نیز از شکننده بودن آتش بس، سخت نگرانند. چرا که دوباره مرگ از آسمان شلیک میشود، و این آتشی است نه تنها بر جان و زندگی مردم، بلکه شلیکی است بر مبارزات مردم.
رژیم پوشالی اسلامی برای پوشاندن همه این شکستها و همه چیزهایی که باخت داده، همان گونه که انتظار میرفت به مردم حمله ور شد. زندانیان زندان اوین را در زیر بمبارانها جابجا کرد تا شاید هدف موشکهای اسراییل قرار گیرند. همان نقشه شومی که برای پرواز اوکراینی اجرا کردند. کولبران و چندین نفر دیگر را با اتهام جاسوسی اعدام کردند.
سر به جان افغانستانیها که دست شان از همه جا کوتاه است گذاشته اند و آنها را در این گرمای تابستان در مرز رها میکنند. به کودک و بیمار زن و مرد، جوان و پیر رحم نمی کنند. و صحنه های کاملی از یک حکومت تبهکاری فاشیستی به نمایش گذاشتند. به روستایی در بلوچستان یورش بردند. ایست و بازرسی را سازمان دادند و تا خشونت را به سر حد نهایی خود برسانند. دو جوان در همدان در همین ایست و بازرسی ها کشته شدند.
اما شاهدیم در همین دو هفته گذشته که آتش بس برقرار بوده و سایه شوم بارش مرگ از آسمان و لرزش شدید زمین زیر پا و بلند شدن ستون عظیمی از دود و خاک از زندگی ما مردم رخت بر بست، دوباره مبارزات و همبستگی میان مردم مجددا در حال شکل گیری است.
زندانیان از طریق فیلم و پیام صوتی و مکتوب، صدایی در شرایط سخت و طاقت فرسای بعد از بمباران جنایتکارانه اوین، که جمهوری اسلامی بر آنها تحمیل کرده است به اعتراض برخاستند. زنان در روستایی در نزدیکی خاش، در سیستان به مقابله به لشکر کشی نیروهای انتظامی و امنیتی حکومت برخاستند و متاسفانه کشته و زخمی دادند، اما از اعتراض خود دست نکشیدند. تشییع جنازه دو جوان همدانی فرصتی بود که صحنه هایی از انقلاب زن زندگی آزادی جان بگیرد به وقتی که جمعیت (بخصوص زنان) یک صدا شعار دادند: “مرگ بر ستمگر”، و همبستگی مردمی که خود سخت در مضیقه تامین معیشت هستند، در پی جابجایی گسترده افغانستانیهایی که به سمت مرز اتفاق افتاد، در حد خود بی نظیر بود.
از جمله در سیستان و کرمان مردم مواد غذایی و آشامیدنی فراهم کرده ، و با وجود آنکه حکومت جنایتکار مانع رسیدن این کمکها به پناهندگان افغانستانی میشد، اما آنها از هر طریقی که میشد ( از روی دیوار اردوگاه گرفته، تا کندن چال زیر در ورودی اردوگاه، تا بستن راه بر اتوبوس های حامل این پناهندگان) مواد غذایی و آشامیدنی را به آنها میرساندند. اینها همه گوشه های از مقاومت مردم است و نشاندهنده این است که جامعه مستاصل و تسلیم نشده است.
همانگونه که در بیانیه 10 تشکل گفته شده: ” قاطعانه اعلام می کنیم که دیگر سال شصت و هفت نیست که بتوانند با تکیه بر شرایط بعد از جنگ و تحمیل خسارت های اسفبار ، ما را عقب برانند و به سوداندوزی و چپاول ادامه دهند.
صفوف حکومت در هم ریخته است و در حلقه محاصره خواستهای پاسخ نگرفته ما مردم ناتوان است. ما انقلاب زن زندگی آزادی را پشت سر داریم. صف مان متحد است و امروز خود را محق تر و قویتر از هر زمان می دانیم و با برافراشتن بلندتر پرچم ” زن زندگی آزادی ” فریاد برمی آوریم :
دیگر نمی گذاریم زندگی ما در مسیر اهداف جنگ طلبانه و چپاول و غارت حاکم بیشتر به تباهی برود. دیگر نخواهیم گذاشت جان و مال ما را به یغما ببرند و چماق سرکوب بر سرمان بکوبند.”
در این جنگ 12 روزه یک امر دیگر ثابت شد. ما بارها انسانی ترین راه حل برای تغییر شرایط در ایران و سرنگونی حکومت اسلامی انقلاب دانستیم. و کم نگفتن انقلاب یعنی خود خشونت! اما خشونت جنگ در نزد ایشان هیچ نبود جز “عوارض جنگ”.
سه سال پیش در هنگامه نبرد میان مردم و حکومت اسلامی، در جریان انقلاب زن زندگی آزادی، به وقتی که مردم اراده خود را در خیابان به نمایش گذاشته بودند و همبستگی انسانی میان مردم شکل گرفته بود، و من و توی در کار نبود و ما بود، یاری رساندن به همدیگر. در همچین حال و هوای از یک مجری برنامه طنز بگیر، تا گوینده خبر تا تحلیل گری که از خود واشنگتن خبر دارد مرتب میگفتند:” حال جامعه خوب نیست!”
اما در طی 12 روز که وقت و بی وقت بمباران ادامه داشت، و شاهد بودیم یک موشک درست وسط یک چهار راه فرود آمد، یا به زندان اوین حمله شد، یا مکانهایی مانند انبار نفت تهران یا پالایشگاه شهر ری تهران و پارس جنوبی مورد حمله قرار گرفت، این موارد بماند، شلیک به ساختمانهای مسکونی به قصد کشتن فرماندهان نظامی سپاه که موجب هراس و کشته شدن افراد غیر نظامی هم میگردید. و از سوی دیگر جمهوری اسلامی قادر نبود حتی یک آژیر خطر بکشد و مردم بی پناه را زیر بمباران رها کرده بود. یک نفر از ایشان یک بار هم نگفت: “حال جامعه خوب نیست” بلکه برعکس بسیار کوشش میکردند ثابت کنند جمهوری اسلامی با موشک باران سرنگون میشود و فاشیستی به اسم نتانیاهو که متهم به جنایت جنگی است را فرشته نجات جلوه دادند و میدهند.
و همانگونه که در عنوان بیانیه فوق یادآور شدند: “آتش بس شد! اما جنگ ما مردم بر سر زندگی و معیشت آتش بس ندارد!” این 12روز جنگ نشان داد که انقلاب که همبستگی توده ای مردم و همیاری همگانی را ممکن میکند، انسانی ترین و شریف ترین اقدام سیاسی ممکن است. در این شرایط اتفاقا حال جامعه بسیار خوب است. و همانگونه که در بیانیه فوق تاکید شده است: “عزم راسخ ما، ادامه انقلاب مان برای پایان دادن به همه بساط بربریت و ساختن دنیایی شاد و مرفه، بدور از تبعیض و نابرابری، تحقق عدالت و دادخواهی و ساختن جهانی آزاد و برابر به دست توانای ما مردم است.”