طرح اشغال غزه: گام دیگری در جهت پاک‌سازی قومی فلسطینیان- حمید تقوایی

انترناسیونال: دولت اسرائیل قصد دارد غزه را به‌صورت موقت و به طور کامل اشغال کند. کابینه امنیتی اسرائیل این طرح را تصویب کرده است و هدف از آن کنترل امنیتی مستقیم نوار غزه، خلع سلاح حماس، بازگرداندن اسرای در دست این گروه و استقرار یک دولت غیرنظامی جایگزین که نه متعلق به حماس و نه به تشکیلات خودگردان باشد، ذکر شده است.

این طرح با واکنش وسیع بین‌المللی مواجه شده است. کشورهایی همچون آلمان فروش تسلیحات به اسرائیل برای استفاده در این منطقه را تعلیق کرده‌اند. جامعه جهانی و سازمان‌های حقوق بشری نسبت به پیامدهای انسانی – از جمله خطر قحطی و افزایش قربانیان غیرنظامی – هشدار داده‌اند. حزب کمونیست کارگری ایران در این باره چه نظری دارد؟

حمید تقوایی: طرح اشغال کامل غزه در واقع گام دیگری است در جهت استراتژی پاک‌سازی کامل منطقه از فلسطینی‌ها که مدت‌هاست دولت اسرائیل آن را دنبال می‌کند. هدف استراتژیکی که مثل همیشه در قالب مقابله با حماس و کلاً تروریسم اسلامی، که او هم در جنایت و آدمکشی دست‌کمی از دولت نتانیاهو ندارد، بیان می‌شود.

حماس با حمله وحشیانه‌اش در ۷ اوت ۲۰۲۳ زمینه و بهانه این پاک‌سازی قومی را فراهم کرد و به دولت فاشیستی نتانیاهو امکان داد به وحشیانه‌ترین تهاجم نظامی علیه مردم نوار غزه دست بزند. تا کنون بیش از ۵۰ هزار نفر از مردم ساکن غزه قربانی این جنگ بوده‌اند و طرح اشغال کامل غزه قرار است آخرین فاز این نسل‌کشی باشد. اکنون قحطی غذایی عامدانه و مرگ به‌خاطر گرسنگی را هم باید به لیست جنایات دولت نتانیاهو افزود.

از نظر انسانی این جنگ یکی از وحشیانه‌ترین و جنایت‌کارانه‌ترین فجایع حتی در مقایسه با جنگ‌های گذشته دولت اسرائیل است. از نظر سیاسی نیز جنگی تماماً ارتجاعی و ضدانسانی است.

دولت اسرائیل ادعا می‌کند برای خلع سلاح حماس و آزادی گروگان‌ها می‌خواهد غزه را اشغال کند؛ اما هدف واقعی که حتی مقامات دولتی اسرائیل بارها و به انحای مختلف آن را اعلام کرده‌اند خالی‌کردن نوار غزه از فلسطینیان است. در همان هفته‌های اول بعد از حمله حماس معاون رئیس پارلمان اسرائیل می‌گوید “ما باید فلسطینی‌ها را سوار قایق کنیم و به هرجایی که برای آنها مناسب باشد بفرستیم”. همان زمان گفته دیگری نیز از یک مقام وزارت دفاع اسرائیل در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه “ما باید در غزه یک بحران انسانی ایجاد کنیم، و ده‌ها هزار یا حتی صدها هزار نفر را مجبور کنیم که از مصر و یا کشورهای خلیج تقاضای پناهندگی کنند. تمام جمعیت غزه یا به مصر و یا به خلیج منتقل می‌شود.” اما هدف پاک‌سازی قومی فلسطینیانُ از نوار غزه فراتر می‌رود. یکی از مقامات کابینه نتانیاهو از قول او در یک مهمانی شام قبل از جنگ اخیر نقل می‌کند که “در جنگ بعدی اگر درست عمل کنیم این شانس را خواهیم داشت که همه عرب‌ها را بیرون بیندازیم. می‌توانیم کرانه غربی و اورشلیم را پاک‌سازی کنیم.”

وقتی در ماه مه گذشته نتانیاهو صریحاً اعلام کرد “حتی در صورت آزادی گروگان‌ها دست از جنگ نمی‌کشیم” در واقع بر ادامه جنگ تا پاک‌سازی کامل قومی تأکیدمی‌کرد. ترامپ هم که در ابتدای دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش طرح مالکیت غزه، کوچ‌دادن ساکنین آن و تبدیل این منطقه به یک سایت تفریحی، به “ریویرای خاورمیانه”، را مطرح کرد در واقع حمایت خود از این سیاست فاشیستی را، حال در قالب خیال‌پردازی‌های ابلهانه ترامپیستی، اعلام می‌کرد.

اما هم موضع آن روز ترامپ و هم طرح امروز نتانیاهو برای اشغال کامل غزه با اعتراضات گسترده‌ای مواجه شده است. اعتراضات از جانب نه‌تنها نیروهای چپ و آزادی‌خواه، بلکه حتی بسیاری از دولت‌های اروپایی و نهادهای جهانی. امروز در خود اسرائیل نیز جنبش گسترده‌ای علیه این سیاست‌های فاشیستی نتانیاهو شکل‌گرفته است. خواست مردم ختم جنگ، آزادی فوری گروگان‌ها، برکناری نتانیاهو و محاکمه اوست. بسیاری از جوانان اسرائیل اعلام کرده‌اند به خدمت سربازی نخواهند رفت چون نمی‌خواهند در این جنایت آشکار شرکت داشته باشند.

نکته مهمی که نباید تحت‌الشعاع جنایات دولت اسرائیل قرار بگیرد، جنایات نیروهای اسلامی و “محور مقاومت” مورد حمایت جمهوری اسلامی است. این نیروها هم در پوشش “آزادی قدس” هدف فوق ارتجاعی تثبیت نفوذ خود و برپایی جهنمی مانند جمهوری اسلامی دردیگر کشورهای منطقه را دنبال می‌کنند. محور مقاومت کذایی رژیم در جنگ جاری، که خود آتش آن را برافروخت، ضربات کاری‌ای متحمل شده و بسیار تضعیف گشته است؛ اما این ذره‌ای مظلومیت و حقانیت به جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی‌اش نمی‌بخشد. جنایات جمهوری اسلامی در سوریه دست‌کمی از جنایات دولت اسرائیل در غزه ندارد؛ منتهی جمهوری اسلامی از این”مزیت” برخوردار است که در کشور خود و در حق مردمی که ادعای نمایندگی آنها را دارد نیز از هیچ جنایتی فروگذار نکرده است. تروریسم محور مقاومتی زندگی مردم نه ‌تنها در سوریه زمان بشار اسد، بلکه در خود ایران را نیز به جهنم تبدیل کرده است.

واقعیت مهم دیگر، خدمات متقابل این دو نوع تروریسم به همدیگر است. فاشیسم اسرائیلی و فاشیسم اسلامی دوروی یک سکه‌اند. سیاست‌ها و عملکرد حماس و کلاً جمهوری اسلامی و “محور مقاومت” کذایی‌اش، به نیروهای همتایشان در اسرائیل، یعنی نیروهای راست مذهبی که اکنون در هیئت حزب لیکود و نتانیاهو قدرت را در دست دارند، امکان می‌دهد تا وحشیانه‌ترین و ضد انسانی‌ترین سیاست‌ها را تحت نام مبارزه با تروریسم اسلامی و دفاع از دموکراسی و غیره به‌پیش ببرند. ازاین‌رو جمع‌کردن بساط نیروهای اسلامی از منطقه و مشخصاً سرنگون ‌کردن جمهوری اسلامی ضربه کارایی به دولت و نیروهای فاشیستی در اسرائیل نیز خواهد بود. این واقعیت به مبارزه مردم ایران علیه جمهوری اسلامی و جنبش زن، زندگی، آزادی در رهایی مردم منطقه از شر نیروهای فاشیستی در هر دو سوی این جنگ، جایگاه مهم و تعیین‌کننده‌ای می‌بخشد.

وظیفه احزاب و نیروهای انقلابی این است که در مقابل دو جبهه تروریسم اسلامی و تروریسم دولتی اسرائیلی – آمریکایی جبهه مردم آزادی‌خواه در ایران و اسرائیل و سطح جهانی را تقویت کنند. زن، زندگی، آزادی پرچم این جنبش نیز هست.

۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ۱۵ اوت ۲۰۲۵

مندرج در انترناسیونال ۱۱۴۲

اینرا هم بخوانید

بیانیه‌ جمعی از تشکل‌های دانشجویی در محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی

در روزگاری زندگی می‌کنیم که رنج، محدودیت و تضییع حقوق افراد به بخشی از زیست …