یک دستاورد مهم انقلاب زن زندگی آزادی مطرحشدن انقلاب بهعنوان تنها راه رهائی جامعه در یک سطح اجتماعی گسترده و تودهای است. از همان آغاز جوانان و مردم بهپاخاسته اعلام کردند “بهش نگید اعتراض اسمش شده انقلاب” و هر روز تأکیدکردند “ایستادهایم تا پایان”!
این دستاورد از آسمان نازل نشده است.انقلاب ۱۴۰۱ بر دوش خیزشهای۷۸ و ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ شکل گرفت و در هریک از این مقاطع حزبی بود که این برآمدها را جنبش تودهای برای سرنگونی حکومت، خیزش انقلابی، و انقلاب برای آزادی و برابری مینامید، حتی اگر مانند تیرماه ۷۸ در چارچوب خط اصلاحطلبی حرکت شکلگرفته بود و یا نظیر خیزش ۸۸ انتخابات بهانه شروع حرکت بود.
دورهای بود که خط استحاله و اصلاحطلبی درفضای اعتراضی جامعه دست بالا را داشت. دوره خاتمی و روحانی، و حتی قبل از آن در دوره ریاستجمهوری رفسنجانی، گفتمان اصلاحات و استحاله در میان نیروهای اپوزیسیون و در کل جامعه گسترده بود. دورهای بود که اپوزیسیون راست بیرق رژیمچنج و قانون اساسی و بحرانآفرینی در مرزها و بدهبستان با جنبش سبز و بنفش را عَلَم کرده بود و دورهای که حتی برخی از فعالین جنبشهای اعتراضی به تحولات درونحکومتی دخیل بسته بودند. همه این نیروها و جنبشهای راست و دوخردادی نهتنها سخنی در ضرورت و مطلوبیت انقلاب بر زبان نمیآوردند؛ بلکه آن را مصداق خشونت و هرجومرج میدانستند و با کلماتی چون فتنه و آشوب و غائله از آن نام میبردند.حتی برخی از مدعیان چپ معتقد بودند دوره انقلابات گذشته است. اما حساب توده مردم از این نیروها جدا بود.
در تمام این دورهها هر جا توده مردم پا به میدان میگذاشتند امر و هدفشان کنار زدن کل حکومت بود و در تمام این دورهها حزبی بود که مدام بر همین نکته انگشت میگذاشت، مضمون و معنای واقعی حرکت توده مردم را به آنها نشان میداد، چشمانداز انقلاب و تغییر ریشهای کل نظام به قدرت انقلاب را در برابر جامعه قرار میداد، از چارچوب ظاهر دوخردادی – انتخاباتی که در مقاطعی جنبش سرنگونیطلبانه مردمبه خود میگرفت فراتر میرفت، و با انتشار منشورهای سرنگونی، ده خواست انقلاب، چهار رکن انقلاب، مانیفست انقلاب و بیانیههاو فراخوانهای انقلابی، برای تعمیق مضمون انقلاب و خواستهای انقلاب مردم مبارزه میکرد. تحولات جامعه نیز همین روند را طی کرد.
خیزش ۷۸ با اعتراض به بستن روزنامه دوخردادی سلام شروع شد و با جنگوگریز خیابانی با مزدوران حکومتی ختم شد، خیزش۸۸ با “رای مرا پس بده” در خردادماه شروع شد، باشعار “موسوی بهانه است کل نظام نشانه است”بهپیش رفت، و با قیام دیماه و شعار مرگ بر اصل ولایتفقیه ختم گردید. در۹۶ جامعه با شعار “اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا” آغاز کرد، کل حکومت را به چالش کشید، و این سرآغاز رودرروئی صریح و عریان خیابان با کل حکومت بود. در خیزش ۹۸ جامعه جنایات حکومت را، حتی بعد از شلیک به هواپیمای اوکراینی، با شعار “جمهوری اسلامی نابود باید گردد” پاسخ داد و در ۱۴۰۱ اعلام کرد اسمش شده انقلاب! اعلام کرد زن زندگی آزادی، اعلام کرد حجاب بیحجاب، اعلام کرد این انقلاب زنانه است، اعلام کرد ما همه با هم هستیم، اعلام کرد اعدام برای هر جرمی جنایت است، اعلام کرد اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد، اعلام کرد ایستادهایم تا پایان و…دنیائی را به تحسین خود واداشت!
این تاریخ تحولات در عین حال تاریخ پیشرویهای حزبی است که درتمام طول فعالیتش مدام تأکید کرده بود تنها راه رهائی انقلاب است، حزبی که ۲۳ سال قبل اعلام کرده بود انقلاب ایران زنانه خواهد بود، اعلام کرده بود همه با هم هستیم، اعلام کرده بود حجاب دیوار آپارتاید جنسی است، اعلام کرده بود انقلاب انسانی برای یک جامعه انسانی، و مدام علیه اعدام و اسلام سیاسی و آپارتاید جنسی و حجاب و علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی جنگیده بود.
انقلاب زن زندگی آزادی بازتاب ملاقات جامعه با حزب انقلاب بود: حزبحقانیت و مطلوبیت سیاستها و تلاشهای چند دههای خود را در سیمای یک جامعه بهپاخاسته بازیافت، و جامعه نماینده خواستها و آرمانهای انسانی خود را در سیمای حزب انقلابی خود!
زندهباد انقلاب!
زندهباد حزب کمونیست کارگری!
۲۰ دی ۱۴۰۲، ۱۰ ژانویه ۲۰۲۴