عراق و ایران: دو کشور، دو انقلاب و یک افق

گفتگو با سمیر نوری دبیر حزب کمونیست کارگری چپ عراق

 

دور تازه ای از اعتراضات گسترده مردم در شهرهای مختلف عراق بر علیه فساد، بی آبی، بی برقی، فقر و بیکاری و علیه دستجات قومی و مذهبی حاکم براه افتاده است. مردم در مقابل احزاب و دستجات قومی و مذهبی بپا خواسته اند و با شعارهای نه شیعه نه سنی سکولاریسم به میدان آمده اند. یکی از خواسته های مردم عراق که در این اعتراضات برجسته است خروج جمهوری اسلامی از این کشور است. در این رابطه باسمیر نوری دبیر حزب کمونیست کارگری چپ عراق گفتگو میکنیم.

 

خلیل کیوان: در خبرگزاریهای فارسی اخباری از اعتراضات مردم عراق را میتوان مرور کرد. شما که در کانون این اعتراضات قرار دارید و جنبه های مختلف این اعتراضات را مورد توجه قرار میدهید قطعا اطلاعات بیشتر و دقیقتری را میتوانید برای خوانندگان فارسی بیان کنید. این اعتراضات از کی و چگونه آغاز شد و اکنون در چه وضعیتی است؟

 

سمیر نوری: نارضایتی ها از شهر بصره شروع شد. مردم فقیر وبیکار این شهر به خیابانها آمدند و با شعار ما کار می خواهیم راههایی را  که به طرف شرکت نفت منتهی میشد را مسدود کردند و در محل چادر زدند. نیروهای امنیتی شرکت نفت به طرف مردم تیراندازی کردند و یک کارگر بیکار به اسم اسعد یعقوبی را کشتند و سه نفر دیگر را زخمی کردند. به دنبال این، مردم با درخواست آب آشامیدنی و برق و کار به خیابانها آمدند و به این ترتیب اعتراضات تمام شهرهای جنوبی و مرکزی عراق را فرا گرفت؛ از جمله در شهرهایی مثل بصره، عماره، ناصریه، دیوانیه، نجف، کربلا و بغداد. مردم در بیشتر شهرها فرمانداریها را اشغال کردند و هزاران نفر در مرکز شهرها جمع شده و اعلام اعتصاب کردند. به این ترتیب، اعتراضات در حد چند مطالبه باقی نماند، بلکه سرنگونی حکومت و سرنگونی حکومتهای عشیره ای، طایفه ای و قومی به سرلوحه مبارزات و نارضایتی های مردم عراق تبدیل شد. در حال حاضر این اعتراضات گسترده تر می شود و دامنه ی آن به مناطق دیگر عراق، به شهری مثل تکریت که شهری سنی نشین است با همان مضمون کشیده شده و در کردستان هم، فعالان اجتماعی در حال آماده کردن خود برای پیوستن به این اعتراضات هستند.

 

 

خلیل کیوان: شدت و گسترش اعتراضات، تقابل حاد با احزاب حاکم، حمله به دفاتر و حتی خانه های برخی از رهبران این احزاب، مطالبه حکومت سکولار، خواست خروج جمهوری اسلامی از عراق و غیره …  آیا اینها قابل انتظار بود؟

 

سمیر نوری: شورش مردم برعلیه احزاب حاکم به درجه ای وسیع است که هیچ حزب و دسته و گروه اسلامی و قومی نمی تواند در بین اعتراضات مردم حضور پیدا کند. همه احزاب و دفاترشان مورد حمله مردم قرار گرفتند و به آتش کشیده شدند، نه فقط احزاب بلکه منازل مسئولین و حتی خانه علی سیستانی نماینده مرجع شیعه های عراق در نجف مورد هجوم مردم قرار گرفت. این نشانه خشم عمیق مردم نسبت به احزاب اسلامی و فاسد نشان است. خواست سکولاریسم و حکومت سکولار یکی از مطالبات پنجگانه مردم عراق را تشکیل می دهد. اوضاع عراق و جنبش سکولاریستی را می توان به شرایط انقلاب کبیر فرانسه تشبیه کرد که می تواند با پیروزی آثار دین و حاکمیت دینی را از جامعه جارو  کند. در حقیقت عراق از سال ۲۰۰۳ به بعد از شرایطی گذر کرده که هر چه آثار تمدن و انسانیت در آنجا وجود داشته از بین رفته است. قیام مردم، قیام بازگرداندن تمدن و انسانیت و ارزشهای جهانشمول انسانی است. جوانان به وضوح بیان می کنند که ما زندگی می خواهیم و خواهان زندگی انسانی هستیم .

 

خلیل کیوان: اعتراض علیه دخالت مذهب در زندگی مردم در عراق تازگی ندارد. در اعتراضات سالها و ماه های قبل شعار نه شیعه نه سنی مدنی شعار کلیدی اعتراضات بود. اکنون شعار نه شیعه نه سنی سکولار برجسته است. تفاوت این دو شعار در چیست و علت کنار گذاشتن شعار قبلی در چیست؟

 

سمیر نوری: در واقع شعار (نه شیعی نه سنی، حکومت مدنی) در دروه ی قبل تلاشی بود از طرف نیروهای بورژوایی برای منحرف کردن و دور کردن قیام مردم از سکولاریسم، وگرنه در دوره قبل هم شعار( نه شیعی نه سنی ، حکومت سکولار ) از شعارهای اصلی مردم بود. مردم به جنبش مدنی متوهم بودند. حزب شیوعی عراق و جنبش صدر به رهبری مقتدا صدر تلاش کردند و توانستند آتش انقلاب و خشم مردم را برای دوره ای با جنبش مدنی خاموش کنند. در حال حاضر مردم کمتر نسبت به این جریانات و جنبش مدنی توهم دارند. به فرامین این نیروها توجهی ندارند و این شرایط را پشت سر گذاشته اند. شعار ( نه شیعی نه سنی، حکومت سکولار) مردم عراق را می توان با شعار مردم ایران( اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا) تشبیه کرد. این بدان معنی است که کارت جنبش مدنی هم از دست نیروهای بورژوازی خارج شده است.  مردم انقلابی تر و رادیکالتر و سکولارتر به میدان آمده اند و این عرصه را برای مانور دادن نیروهای حاکم و بورژوا تنگ کرده است.

 

خلیل کیوان: این اعتراضات تا چه حد سازمانیافته است؟ آیا احزاب و سازمان های خاصی اعتراضات را سازمان میدهد؟

 

سمیر نوری: این اعتراضات مردم به تمام معنا یک خیزش چپ است، مطالبات مردم از آب گرفته تا  برق و کار و زندگی انسانی، سکولاریسم، محاکمه فاسدان اقتصادی… والا آخر، همه مطالباتی چپگرایانه هستند. هیچ مطالبه ناسیونالیستی و یا اسلامی در اعتراضات مشاهده نمی شود. نیروی اصلی این تظاهراتها و اعتراضات، کارگران و جوانان بیکار و مردم ناراضی هستند. کمونیستها و چپها و فعالین مدنی که چپ اجتماعی هستند در عرصه مبارزه، سازمان دهنده گان و رهبران میدانی این اعتراضات و تظاهراتها را تشکیل می دهند. این فعالین در دسته های بزرگ تحت عنوان کمیته یا هیئت هماهنگی و یا به هم پیوستن و ایجاد شبکه ها خود را سازمان داده اند و  این اعتراضات را رهبری می کنند. در هر شهری گروههای هماهنگی وجود دارند و در ارتباط سازماندهی شده با تنسیقیات(شبکه ها) شهرهای دیگر هستند، اینها تصمیم می گیرند و شعارها را تعیین می کنند. حزب کمونیست کارگری چپ عراق یکی از تشکیل دهنده گان این کمیته ها و هیئت های هماهنگی است. دهها فعال و نیروهای چپ دیگر در این شبکه ها متشکل هستند. این کمیته های هماهنگی حرکتی رو به جلو و مهم برای رهبری کردن نارضایتی ها است.  مردم معترض ایران لازم است از این متد بهره جسته و رهبری و سازماندهی به شیوه علنی و نیمه علنی را بوجود بیاورند.

 

خلیل کیوان: معترضین چه کسانی هستند؟ آیا اقشار و گروه های ویژه ای از مردم در این اعتراضات شرکت دارند؟ نقش زنان، جوانان و کارگران در این اعتراضات چیست؟

 

سمیر نوری: بیش از شصت درصد از جوانان بیکارند و زندگی خود و خانواده یشان  جهنمی بتمام معنا است. اینها ستون فقرات این اعتراضاتند. این انسانها لبریز از امید برای یک زندگی انسانی هستند. بیشتر مردم عراق ناراضی هستند، حتی اگر در اعتراضات و تظاهراتها شرکت نکنند. بیش از هشتاد درصد این مردم در چند ماه اخیر به این احزاب رای ندادند و به آنها نه گفتند. بلافاصله بعد از انتخابات، مردم به خیابانها آمدند. حضور زنان روز به روز بیشتر می شود و رو به افزایش است، به ویژه در مرکز و میدان تحریر بغداد. کارگاران شاغل تا کنون نقش بسزایی نداشته اند، دلیلش این است که بیشتر مراکز تولیدی در عراق تعطیل شده و اینها هم که شاغلند بسیار کم هستند. اکنون سنت تصرف و اشغال مراکز شهر و میادین از طرف مردم که بیشترشان بیکار هستند و نیروی این اعتراضات را تشکیل می دهند، سنتی تازه است.

 

خلیل کیوان: اعتراضات مردم چه تاثیراتی در تعمیق اختلافات درونی احزاب حاکم و تشدید بحران حاکمیت دارد؟

سمیر نوری:  در پایین حاکمیت را نمی خواهند و بالایها نمی توانند حاکمیت را به پیش ببرند. این واقعیت کنونی عراق و اوضاع نیروهای حاکم است. مردم عراق در چند سال گذشته اعتراضات شان را روز به روز و هر دوره شدیدتر و قدرتمندتر به پیش برده اند، و این هم بحران بورژوازی را تشدید کرده است. در دوره قبل بواسطه حضور داعش مردم کوتاه آمده بودند. نارضایتی ها بدلیل خطر داعش کمرنگ شده و به حاشیه رانده شده بود. اما با شکست داعش حکومت این ابزار را هم از دست داده است. بعد از اینکه مردم به احزاب حاکم رای ندادند و پروسه انتخابات را به شکست کشیدند، احزاب  به جان هم افتادند. این احزاب یکدیگر را  به تقلب در انتخابات متهم کردند و به این خاطر تا کنون  سرانجام انتخابات در عراق معلوم نیست. اکنون پارلمان وجود ندارد و حکومت ضعیف شده است. پروسه تشکیل حکومت و پارلمان  به نقطه ضعف دیگری برای حاکمیت مبدل گردیده است. به دنبال اعتراضات مردمی در شهرها، اکنون مساله چگونگی تشکیل دولت، بحران حاکمیت را تشدید کرده است، افق تشکیل حکومت جدید برای خودشان و هر ناظر خارجی نا روشن است. در همچین اوضاعی اعتراضات مردم بیشتر به جلو می رود و بر حاکمیت  فشار می آورد.

 

خلیل کیوان: مردم علیه همه احزاب و دستجات قومی و مذهبی شعار میدهند.  اصولا هیچ حزب و دسته ای را قبول ندارند. آیا این به معنی این است که مردم ضد هر نوع سازمانیابی و تحزب هستند؟ اگر چنین است، آیا این برای اعتراضات مردم خطرناک نیست؟ برای نمونه در تجربه بهار عربی شاهد بودیم که دیکتاتورهای چند ده ساله سرنگون شدند اما پس از مدتی ارتجاع در فقدان تحزب و احزب مورد اعتماد و رهبر، آنچه را که مردم در انقلاب بدست آورده بودند، پس گرفت. نقش احزاب پیشرو و سکولار، احزاب چپ و کمونیستی در این اعتراضات چیست؟ حزب کمونیست کارگری چپ عراق چه نقشی در این اعتراضات دارد و چه سیاست و برنامه ای در دستور دارد؟

 

سمیر نوری: اینکه مردم علیه تمام احزاب شعار می دهند از این سرچشمه می گیرد که تمام این احزاب در میان مردم شناخته شده و رسوا هستند. این احزاب به مردم پشت کرده اند. در ویران کردن عراق از سال 2003 تا به امروز نقش مستقیم داشته اند. حزب شیوعی عراق که خواهر حزب توده ایران است، یک پا در سیاست و پا دیگر در میان نارضایتی مردم دارد. این حزب در حقیقت نقش نماینده حاکمیت را در میان اعتراضات داشته است و این کار را سخت کرده است. لذا، مردم اعتمادشان به تمام احزاب را از دست داده اند. پای صحبت هر فعالی بنشینید میگوید به آلترناتیو احتیاج داریم. مردم تشنه حزب رهبری کننده هستند. جوانان دسته جمعی به حزب کمونیست چپ عراق نزدیک می شوند و  خواستار پیوستن به صفوف این حزب هستند. تجربه مصر و تونس و انقلاب 1357 ایران  می تواند به ما کمک کند که این را برای مردم ناراضی روشن کنیم که انقلاب بدون رهبری به طرف پرتگاه می رود. حزب ما در میان مردم فعالیت می کند. با وجود کم و کاستیها در عرصه ارتباطات و رسانه اما رفقای ما شناخته شده و محبوب هستند و مردم به استقبالشان می آیند و به ما نزدیک می شوند. ما در پروسه به جلو رفتن انقلاب نقش داریم و تلاش می کنیم در جنبش انقلابی فعلی بتوانیم جایگاه رهبری را پر کنیم. برای این منظور طرح پلاتفرم و شعارهای انقلابی و رسوا و خنثی کردن تلاش های احزاب و دستجات بورژوازی، و نمایندگی کردن خواستهای مردم و تلاش برای متشکل کردن آنها، و نمایندگی نه مردم به همه نیروهای قومی و مذهبی، ما را در موقعیت رهبری قرار می دهد.

 

خلیل کیوان: اعتراضات و مطالبات مردم در عراق شباهت های زیادی به اعتراضات و مطالبات مردم  ایران دارد. در هر دو کشور مسائلی چون فساد، بی آبی و بی برقی، فقر و بیکاری، سلطه مذهب بر زندگی مردم زمینه های این اعتراضات است. مردم، هم در عراق، و هم در ایران، علیه جمهوری اسلامی و حکومت مذهبی شعار میدهند. مردم دو کشور جمهوری اسلامی را دشمن خود میدانند. هیچ کجا در جهان را نمی توان سراغ گرفت که مردم دو کشور علیه یک حکومت چنین صف آرایی کرده باشند. مردم عراق و ایران از این نظر هم سرنوشتند. چگونه می توان مبارزات مردم در این دو کشور را بر علیه جمهوری اسلامی بهم پیوند داد و همبستگی بین مردم دو کشور را گسترش داد؟

 

سمیر نوری: مبارزات بین الملی و مبارزه طبقاتی و  جنبش انقلابی نه فقط در میان مردم ایران و عراق بلکه در بین مردم منطقه مساله ای حیاتی است. در بین مردم ایران و عراق همانطور که شما اشاره کردید، این مساله معنی برجسته تری دارد. به نظر من پیروزی انقلاب در هر یک از این دو کشور دهها قدم در کشور دیگری انقلاب را به جلو می برد. این هم سرنوشتی میباید در سطح پراتیک معنا پیدا کند و به مرحله عمل برسد. حزب کمونیست کارگری چپ عراق خودش را هم سرنوشت و همسنگر و هم خط حزب کمونیست کارگری ایران می داند، این امر می تواند هماهنگی درونی مهمی ایجاد کند و این را برجسته کند. هماهنگی و پیوستگی احزاب چپ و کمونیست و دیگر سازمانهای کمونیستی عراق و ایران می تواند در حد چشمگیری افق روشن به جامعه نشان دهد. همچنین لازم است در سطحی اجتماعی این همسنگری و همراهی مبارزاتی به وجود بیاید. اگاهی جامعه به این مساله برجسته تر شود و به پراتیک در آید.

 

خلیل کیوان: چنانچه میدانید جمهوری اسلامی در بحران همه جانبه ای دست و پا میزند. مردم ایران از فروپاشی و سرنگونی قریب الوقوع جمهوری اسلامی صحبت میکنند. بنظر شما پی آمدهای سرنگونی جمهوری اسلامی و بویژه تاثیر آن بر اوضاع کشور عراق و کشورهای اسلام زده دیگر چیست؟

 

سمیر نوری: جمهوری اسلامی ایران سر اسلام سیاسی در منطقه است و سر چشمه اوضاع خطرناک منطقه  در ایران، عراق، سوریه، لبنان، سعودیه، یمن، فلسطین و تا هر جای دیگری که دستش میرسد، است. سرنگونی جمهوری اسلامی یعنی شکست اسلام سیاسی در منطقه، بویژه اگر این شکست از طریق یک انقلاب اجتماعی چپ شکل بگیرد، هر نیروی اسلامی که وجود دارد به لحاظ پشتوانه و اساس ایدولوژیکی و سیاسی و مادی و پولی محروم و احتمال شکست این نیروها را دهها برابر می کند. پیروزی انقلاب در ایران دوره جدیدی را در منطقه به وجود می آورد که افق پیروزیهای انقلاب را در منطقه به حرکت در می آورد. مردم عراق اولین کسانی هستند که از این پیروزی بهره مند خواهند شد. من بر این باورم که با پیروزی انقلاب در ایران یک  قطب رهبری  کمونیستی در منطقه شکل خواهد گرفت و افق پیروزی انقلابات سوسیالیستی را در منطقه به واقعیتی ملموس تبدیل می کند.

انترناسیونال 775

اینرا هم بخوانید

عراق: پرسش از سمیر نوری دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری چپ عراق

انترناسیونال می پرسد: انترناسیونال: سفر مقتدا صدر به عربستان و ملاقات وی با محمد بن …