نه به سر هم بندی مطالبات معلمان!

نادیده گرفته شدن معیشت چند میلیون معلم بدون توجه به عدم تطابق حقوق پایه آنان با تورم در حالیکه حقوق زندانبان بیشتر از حقوق معلم است، نماید آشکار بر دهن کجی حکومت اسلامی بر حق و حقوق، مقام، منزلت و نقش مهم این بخش از زحمتکشان جامعه در پایه ریزی و جهت دهی به دانش‌آموزان برای یک جامعه پیشرفته است.
نقش معلم در آموزش را با توجه به‌ عدم برابری دانش‌آموزان از نظر هوشی، استعداد، اجتماعی، روحی-روانی و حتی توان مالی در جهت تامین وسایل آموزشی یکی از مسائل مهمی است که لازمه ی به ثمر رساندن آن بشکل بهینه، ابتدا حل مشکلات معیشتی معلمان می باشد تا بتواند بدون دغدغه فکری از عهده وظایف خطیرشان بر بیایند.
برنامه صحیح و سیستم درست در آموزش یکی از نکات مهمی است که متاسفانه در ایران بدلیل تحمیل ایدئولوژی پوسیده حکومت ضد بشری اسلامی در جهت شستشوی مغزی و منافع و مقاصد این حکومت افسارگسیخته از جایگاه درستی برخوردار نیست.


از حکومتی که دانشجویان فعال یا معلمان حق طلب را در زندان زیر شکنجه میبرد چطور می‌شود انتظار داشت تا آموزش و پرورش را در جهت رسیدن به استانداردهای جهانی ارتقاء دهد.
پاسخ حکومت به یکسان سازی حقوق معلمان با هیات علمی تنها شامل ۴۰۰۰ نفر از معلمان که دارای مدرک دکتری هستند در قالب دانشگاهی و برابر با یک حق هیات علمی افزایش حقوق است، یعنی بقیه هم با حقوق بخور و نمیر به فلاکت تحمیلی ادامه خواهند داد.
هدف از رتبه بندی و غیره ایجاد تفرقه و شکاف می باشد که طی ۴۳ سال به شکلهای مختلف جهت دور کردن از مسیر مطالبات برحق و طبقاتی این بخش از جامعه می‌باشد.
خواسته معلمان در رابطه به پایه حقوق دریافتی، معاش(۱۶ میلیون تومان) بدون تبصره و شرط، تصویب حداقل و افزایش سالانه آن با توجه به تورم می باشد.
همچنین نقش کاربردی تحصیلات دکتری در کیفیت آموزشی با توجه به‌ اینکه همه معلمان زیر دکتری کلاسهای روش تدریس گذرانده‌اند و تا حالا هم کم و کسری از نظر تدریس دروس نداشته اند نیاز به بحث در تشکل‌های معلمان است که متاسفانه با توجه به‌ دخالت حکومت بر تجمع، جلسات و تصمیم گیریهای بخشی از تشکل‌های صنفی، مثمر ثمر شدن این بحث ها نیاز به بحث های ریشه ای در قالب های مستقل می‌باشد.
خواسته معلمین فقط معیشتی نیست بلکه اصلاح و حذف ایدئولوژی ارتجاع اسلامی و تنظیم استاندارد متون دروس بر اساس پارامترهای بین المللی یکی دیگر از مهمترین مشکلاتی است که خواست اولیا نیز می باشد.
کسر پرداخت ماهیانه حق بازنشستگی و دست آخر پرداخت مبلغی که در مقايسه با تورم کمکی در جهت رفاه و آسایش بازنشسته نمیکند یا وجود همین مشکل در صندوق ذخیره خود حاکی از رانت خواری، چپاول حکومت و عدم اهمیت به وضعیت فلاکت بار معلمان و بازنشستگان فرهنگی است.


از دیگر مشکلات معلمان کم رنگ شدن نقش معلمان در تعاونی‌ها بعلت دست اندازی حکومت و عواملش میباشد که باعث عدم برخورداری اصولی و مفید آنان است.
حضور عوامل حکومتی در پستهای مدیر کل یا پستهای اصلی و فساد مالی آنها در این تعاونی باعث عدم تحویل بموقع مسکن متقاضیان بعد از بیش‌از ۱۷ سال آنهم در شرایط بسیار سخت مشکلات مستاجری و مسکن می باشد.
وجود این مشکلات و بی پاسخی به مطالبات معلمان باعث خیزش های مداوم کف خیابان در بیش از ۲۵۰ شهر با همراهی اولیا و دانش آموزان حتی خواندن بیانیه هایی از سوی دانش‌آموزان در اعلام همبستگی با معلمین حاکی از همسویی، نارضایتیهای طبقاتی و کلان از سیستم آموزشی، مشکلات موجود معیشتی و حتی سیاسی و اهمیت دادن به رکن والای معلم بالاخص نگرانی از آینده خود با توجه به صدمات غیر قابل جبران در دوران کرونای تحمیلی ترک تحصیل ۵ میلیون دانش آموز یا خودکشی جگر گوشه های چندین خانواده به دلیل عدم دسترسی به وسایل آموزشی آنلاین در جامعه به واسطه سیاستهای افسار گسیخته سرمایه داری جمهوری اسلامی می باشد.
بدنبال هر حق طلبی جواب حکومت جنایتکار و چپاولگر، بازداشت و اخذ هزینه های هنگفت میباشد که با هزار بدبختی تهیه می‌شود، حتی با فروش خانه‌ای که سالها با رنج و مشقت حاصل شده است و این روال، جیب حکومت را پر و پرتر و مشکلات حق طلبان را افزون‌تر کرده است.
بی نتیجه ماندن مطالبات معلمین و سایر بخشهای زحمتکش و اخذ پاسخ آن با گلوله و زندان، راهی غیر از انسجام تمام بخشهای زحمتکش و مزدبگیر و بطور کلی طبقه کارگر ندارد.

اینرا هم بخوانید

اول ماه مه روز کارگر؛ پیش به سوی اداره شورایی

در سال ۱۸۵۶ کارگرهادر استرالیا کار را تعطیل کرده وخواستار تقلیل ساعت کار به هشت …